در این بخش از مجلهی اینترنتی روز تازه، برگزیدهای از بهترین و زیباترین نامهای پسرانه با «حرف ع» گردآوری شده است.
نام - زبان - لاتیننویسی - معنی
عابِد - عربی - ābed - عبادتکننده، پرستندهی چیزی یا کسی
عابِدین - عربی - ābedin - جمع عابد، عبادت کنندگان
عاتِک - عربی - ātek - خالص، بخشنده، جوانمرد
عادِل - عربی - ādel - دادگر، با انصاف
عارِف - عربی - āref - آنکه از راه تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست مییابد، دانا، آگاه
عارِفپاشا - عربی، فارسی - ārefpāšā - عارف (عربی) + پاشا (فارسی)، پادشاه دانا و آگاه
عاشِق - عربی - āšeq - دلداده، نام شاعر ایرانی، عاشق اصفهانی
عاشور - عربی - āšur - عاشورا، روز دهم از ماه محرم
عاصِف - عربی - āsef - تند، سخت، شدید، باد تند و شدید
عاصِم - عربی - āsem - نگهدارنده، محافظ
عاضِد - عربی - āzed - یاریکننده، پشتیبان
عاطِف - عربی - ātef - مهربان
عاکِف - عربی - ākef - معتکف، عابد
عالی - عربی - āli - بسیار خوب، دارای ارزش بسیار
عامِر - عربی - āmer - آبادکننده، معمور، بسیار عمرانکننده
عاموس - عبری - āmus - یار، نام شبانی که به پیامبری رسید.
عایِش - عربی - āyeš - آسودهخاطر، خوشحال
عِباد - عربی - ebād - بندگان، نام چند تن از خاندان بنی عباد
عِبادالله - عربی - ebādollāh - بندگان خداوند
عَباس - عربی - abbās - شیر بیشه، نام پسر عبدالمطلب عموی حضرت محمد پیامبر اسلام، نام برادر امام حسین امام سوم شیعیان
عَبدالاَحَد - عربی - abdolahad - بندهی خدای یکتا و یگانه
عَبدالاَمین - عربی - abdolamin - بندهی پروردگار که مورد اعتماد است.
عَبدالباسِط - عربی - abdolbāset - عبد (بندهی پروردگار) + باسط (گستراننده، گسترشدهنده و از نامهای خداوند(
عَبدالباقی - عربی - abdolbāqi - بندهی پروردگار که باقی و پایدار است.
عَبدالجَبار - عربی - abdoljabbār - بندهی پروردگار که دارای جبروت است.
عَبدالجَلیل - عربی - abdoljalil - بندهی پروردگار که جلیل و بزرگ است.
عَبدالجَواد - عربی - abdoljavād - بندهی پروردگار که بخشنده است.
عَبدالحَسَن - عربی - abdolhasan - بندهی حسن، ارادتمند امام حسن
عَبدالحُسین - عربی - abdolhoseyn - بندهی حسین، ارادتمند امام حسین
عَبدالحَق - عربی - abdolhaq(q) - بندهی پروردگار
عَبدالحَلیم - عربی - abdolhalim - بندهی پروردگار که حلیم و بردبار است.
عَبدالحَمید - عربی - abdolhamid - بندهی پروردگار ستایش شده
عَبدالحَی - عربی - abdolhay - بندهی پروردگار همیشه زنده
عَبدالخالِق - عربی - abdolxāleq - بندهی پروردگار
عَبدالرَحمان - عربی - abdorrahmān - بندهی پروردگار بخشاینده
عَبدالرَحیم - عربی - abdorrahim - بندهی پروردگار مهربان
عَبدالرَزاق - عربی - abdorrazzāq - بندهی پروردگار روزیدهنده
عَبدالرَسول - عربی - abdorrasul - بندهی پیامبر
عَبدالرَشید - عربی - abdorašid - بندهی پروردگار هدایتکننده
عَبدالرِضا - عربی - abdorrezā - بندهی رضا، ارادتمند امام رضا
عَبدالرَفیع - عربی - abdorrafie - بندهی پروردگار بلند مرتبه
عَبدالسَتار - عربی - abdossatār - بندهی پروردگار عیب پوشاننده
عَبدالصَمَد - عربی - abdossamad - بندهی پروردگار بینیاز
عَبدالعَزیز - عربی - abdolaziz - بندهی پروردگار گرامی و با عزت
عَبدالعَظیم - عربی - abdolazim - بندهی پروردگار بزرگ، نام یکی از بزرگان و نوادگان امام حسن در سدهی دوم که آرامگاه وی در شهر ری است.
عَبدالعَلی - عربی - abdolali - بندهی علی، ارادتمند امام علی
عَبدالغَفار - عربی - abdolqaffār - بندهی پروردگار بخشایندهی گناه
عَبدالغَفور - عربی - abdolqafur - بندهی پروردگار آمرزنده
عَبدالغَنی - عربی - abdolqani - بندهی پروردگار بینیاز
عَبدالفَتاح - عربی - abdolfattāh - بندهی پروردگار گشایندهی دشواریها
عَبدالقادِر - عربی - abdolqāder - بندهی پروردگار توانا
عَبدالقاهِر - عربی - abdolqāher - بندهی پروردگار چیره و توانا
عَبدالکَریم - عربی - abdolkarim - بندهی پروردگار بخشنده و بزرگوار
عَبداللَطیف - عربی - abdollatif - بندهی پروردگار که دارای لطف است.
عَبدالله - عربی - abdollāh - بندهی پروردگار، نام پدر حضرت محمد پیامبر اسلام
عَبدالماجِد - عربی - abdolmājed - بندهی پروردگار عالیمرتبه و گرامی
عَبدالمَجید - عربی - abdolmajid - بندهی پروردگار عالیمرتبه و گرامی
عَبدالمُحَمَد - عربی - abdolmohammad - بندهی محمد، ارادتمند حضرت محمد پیامبر اسلام
عَبدالمَلِک - عربی abdolmalek - بندهی پادشاه، بندهی خداوند
عَبدالناصِر - عربی - abdonnāser - بندهی پروردگار یاریگر
عَبدالنَبی - عربی - abdonnabi - بندهی پیامبر
عَبدالواحِد - عربی - abdolvāhed - بندهی پروردگار یکتا و یگانه
عَبدالوَهاب - عربی - abdolvahhāb - بندهی پروردگار بسیار بخشنده
عَبدالهادی - عربی - abdolhādi - بندهی پروردگار هدایتکننده و راهنما
عُبِید - عربی - obeyd - بنده، فرمانبردار، مطیع
عُبِیدالله - عربی - obeydollāh - بندهی کوچک خداوند، نام یکی از فرزندان امام جعفر صادق و بنیانگذار دولت علویان
عُثمان - عربی - osmān - نام خلیفهی سوم از خلفای راشدین
عَدنان - عربی - adnān - نام یکی از اجداد حضرت محمد پیامبر اسلام
عُدَی - عربی - oday - جاهای بلند و مرتفع
عَرَفات - عربی - arafāt - دشت و کوهی در شرق مکه
عِرفان - عربی - erfān - معرفت، یکی از مراحل سلوک
عِزالدین - عربی - ez(z)oddin - آنکه باعث عزت دین است.
عِزَت - عربی - ezzat - سرافرازی، ارجمندی
عِزَتالله - عربی - ezzatollāh - عظمت و بزرگی خداوند
عِزرا - عبری - ezrā - امداد، یاری، نام کاهن و رهبر عبرانیان در زمان اردشیر پادشاه هخامنشی
عَزیز - عربی - āziz - گرامی، محبوب، گرانمایه، محترم، از نامهای خداوند
عَزیزالدین - عربی - āzizoddin - گرامی در دین
عَزیزالله - عربی - āzizollah - گرامی و محبوب نزد خداوند
عَسائیل - عبری - asāil - کسی که آفریدگارش خداوند است. نام خواهر زادهی حضرت داود
عَسکَر - عربی - askar - لشکر، سپاه
عِشقعَلی - عربی - ešqali - دارای عشق و محبت نسبت به امام علی
عِصامالدین - عربی - esāmoddin - آویزه و بند دین
عَضُد - عربی - azod - بازو، یار و یاور
عَضُدالدین - عربی - azododdin - یارو یاور دین
عَضُدالمُلک - عربی - azodolmolk - یار و یاور سلطتنت یا مملکت
عَطا - عربی - atā - بخشش، انعام
عَطاءالله - عربی - atāollāh - بخشش و هدیهی خداوند
عَظیم - عربی - azim - بزرگ، کلان، با اهمیت، بسیار، از نامهای خداوند
عَفیفالدین - عربی - afifoddin - عفیف در دین، پرهیزکار
عَقیل - عربی - aqil - خردمند و بزرگوار، عاقل و گرامی، نام برادر امام علی و پسر امام موسی کاظم
عَلا - عربی - alā - بزرگی، رفعت، بلندی مقام و رتبه
عَلاءالدین - عربی - alāoddin - سبب رفعت و بزرگی دین
عَلوان - عربی - alvān - بزرگان، نام دیگر مرداس پدر ضحاک و نام چند تن از شخصیتهای تاریخی
عَلی - عربی - ali - بلند مرتبه، بلند قدر، بزرگوار، نام امام نخست شیعیان
عَلیاَصغَر - عربی - aliasqar - علی کوچکتر، نام پسر امام حسین
عَلیاَکبَر - عربی - aliakbar - علی بزرگتر، نام پسر امام حسین
عَلیداد - عربی، فارسی - alidād - علی (عربی) + داد (فارسی)، دادهی علی امام نخست شیعیان
عَلیرِضا - عربی - alirezā - نام امام علی (بلند مرتبه) + نام امام رضا (خشنود)، کسی که امام علی از او راضی است.
عَلیم - عربی - alim - دانا، آگاه، از نامهای خداوند
عَلیمُراد - عربی - alimorād - علی (بلند مرتبه) + مراد (آرزو)، نام علی مرادخان زند سومین پادشاه زند که خواهر زادهی نادرشاه بود.
عَلیمَردان - عربی، فارسی - alimardān - علی (عربی) + مرد (فارسی) + ان (فارسی)، نام یکی از رؤسای بختیاری که اصفهان را تسخیر کرد.
عَلینَقی - عربی - alinaqi - پاک و برتر، نام امام دهم شیعیان
عَلییار - عربی، فارسی - aliyār - علی (عربی) + یار (فارسی)، یاریدهندهی امام علی
عِماد - عربی - emād - تکیه گاه، نگاهدارنده، ستون
عِمادالدین - عربی - emādoddin - تکیهگاه و ستون دین
عِمادالمُلک - عربی - emādolmolk - تکیهگاه کشور
عَمار - عربی - ammār - مرد با ایمان، ثابت و استوار، صاحب حلم و وقار، نام پسر یاسر، از یاران حضرت محمد پیامبر اسلام
عُمَر - عربی - omar - نام خلیفهی دوم از خلفای راشدین
عِمران - عبری - emrān - نام پدر حضرت موسی، نام سورهای در قرآن کریم
عَمرو - عربی - amro - نام پسر لیث دومین پادشاه صفاری
عَمید - عربی - amid - عاشق و بیقرار، همچنین بزرگ قوم، سرور و تکیهگاه طایفه، رئیس، حاکم
عَمیدالدین - عربی - amidoddin - آنکه در دین تسلط دارد.
عِنایَت - عربی - enāyat - لطف، نیکی، احسان، کمک، یاری
عِنایَتالله - عربی - enāyatollāh - لطف و عنایت خداوند
عَندَلیب - عربی - andalib - بلبل، هزاردستان
عیسی - عبری - isā - نجاتدهنده، نام پیامبر دین مسیحیت
عِینالدین - عربی - eynoddin - چشم دین، عزیز در دین
عِینالزَمان - عربی - eynozzamān - چشم خداوند، چشم زمان
عِینالله - عربی - eynollāh - چشم خداوند
عِینعَلی - عربی - eynali - چشم علی
گردآوری: فرتورچین