در این بخش از مجلهی اینترنتی روز تازه، برگزیدهای از بهترین و زیباترین نامهای دخترانه با «حرف ع» گردآوری شده است.
نام - زبان - لاتیننویسی - معنی
عابِده - عربی - ābede - مؤنث عابد، عبادتکننده
عاتِکه - عربی - āteke - زن خوشبو، نام دختر عبد المطلب جد حضرت محمد پیامبر اسلام
عادِله - عربی - ādele - مؤنث عادل، بانوی با انصاف
عارِفه - عربی - ārefe - مؤنث عارف، آنکه از راه تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست مییابد، آگاه
عاصِفه - عربی - āsefe - مؤنث عاصف، باد تند و شدید، تندباد
عاطِفه - عربی - ātefe - محبت و مهربانی، عطوفت
عاقِله - عربی - āqele - مؤنث عاقل، دارای عقل و فهم زیاد
عالَم - عربی - ālam - جهان، دنیا، کیهان
عالَمتاج - عربی، فارسی - ālamtāj - عالم (عربی) + تاج (فارسی)، آنکه چون تاجی بر سر عالم میدرخشد.
عالِمه - عربی - āleme - بانوی دانشمند
عالیه - عربی - āliye - مؤنث عالی، عنوانی احترامآمیز برای زنان، عالی مقام، نام دختر هارون الرشید، به روایتی نام دختر امام علی النقی
عامِره - عربی - āmere - مؤنث عامر، آبادکننده
عایِشه - عربی - āyeše - دارای حال نیکو، نام دختر ابوبکر و همسر حضرت محمد پیامبر اسلام
عَبیر - عربی - abir - مادهای خوشبوکننده
عَجَبنوش - عربی، فارسی - ajabnuš - عجب (عربی) + نوش (فارسی)، بسیار گوارا، بسیار پاینده، نام زنی در منظومهی خسرو و شیرین
عَدیله - عربی - adile - مانند، همانند، همشان، همسر
عَذرا - عربی - azrā - دوشیزه، باکره، بکر، لقب حضرت مریم و لقب حضرت فاطمه، نام معشوق وامق
عَرشیان - عربی، فارسی - aršiyān - عرش (عربی) + ی (فارسی) + ان (فارسی)، ملائکه، فرشتگان
عِرفانه - عربی، فارسی - erfāne - عرفان (عربی، معرفت) + ه (فارسی، پسوند نسبت، منسوب به عرفان
عِزالنِسا - عربی - ezzonnesā - آنکه موجب سربلندی زنان است.
عِزَت - عربی - ezzat - عزیز و گرامی بودن، احترام
عِزَتالزَمان - عربی - ezzatozzamān - آنکه موجب سربلندی زمان خود است.
عِزَتالسادات -عربی - ezzatossādāt - آنکه باعث سربلندی سیدها است.
عِزَتالمُلوک - عربی - ezzatolmoluk - آنکه باعث سربلندی پادشاهان است.
عِزَتمَلِک - عربی - ezzatmalek - باعث عزت و سربلندی پادشاه، از زنان نامدار اواخر پادشاهی مغول ایلخانان
عِزَتنِسا - عربی - ezzatnesā - مایهی سرافرازی زنان، نام دختر فتحعلی شاه قاجار
عُزَیر - عربی - ozayr - نامی که اعراب مسلمان به عزرا میدهند.
عَزیزه - عربی - azize - مؤنث عزیز، گرامی، گرانمایه، محترم
عَسل - عربی - asal - مایعی خوراکی که زنبور عسل میسازد، بسیار شیرین و دوستداشتنی
عَسَلناز - عربی، فارسی - asalnāz - شیرین و زیبا
عِشرَت - عربی - ešrat - خوشگذرانی، کامجویی
عِشرَتالمُلوک - عربی - ešratolmoluk - سبب خوشی پادشاهان
عِصمَت - عربی - esmat - بیگناهی، پاکدامنی
عِصمَتالدین - عربی - esmatoddin - نام دختر منوچهر شروانشاه، ممدوح خاقانی
عَطرین - عربی، فارسی - a(e)trin - منسوب به عطر، خوشبو، دلانگیز
عَطریه - عربی - a(e)triye - منسوب به عطر، خوشبو
عَطوفه - عربی - atufe - مؤنث عطوف، زن مهربان و با عاطفه
عَطیه - عربی - atiyye - انعام، بخشش
عَظیمه - عربی - azime - مؤنث عظیم، بزرگ، کلان، با اهمیت، فراوان
عَفاف - عربی - afāf - پرهیزکاری، پاکدامنی، دختر احمد بن محمد بن اخوه، از زنان محدث بود.
عِفَت - عربی - effat - پاکدامنی، پرهیزکاری، پارسایی
عَفیفه - عربی - afife - مؤنث عفیف، دارای عفت، پرهیزکار، پارسا
عَقیق - عربی - aqiq - نام سنگی قیمتی به رنگ زرد و صورتی یا جگری، به مجاز شخص ارجمند و گرامی
عَقیله - عربی - aqile - مؤنث عقیل، زن بزرگوار، زن با اصل و نسب، گرامی و نجیبزاده
عَلَویه - عربی - alaviy(y)e - مؤنث علوی، منسوب به علی، از نسل امام علی، سیده
عُلیا - عربی - olyā - رفیع، والا
عَلیمه - عربی - alime - مؤنث علیم، دانا، دانشور
عَواطِف - عربی - avātef - احساسات، عاطفهها، لطفها
عَهدیه - عربی - ahdiye - منسوب به عهد، پای بند به عهد و پیمان
عَینا - عربی - aynā - زن فراخ چشم، زن زیبا چشم
گردآوری: فرتورچین