در این بخش از مجلهی اینترنتی روز تازه، برگزیدهای از ضربالمثلهای فارسی با «حرف غ» را میخوانید.
غاز چراندن. (معنی: بیکار و ول گشتن. در گذشته دامداران گاو یا گوسفند خود را به چرا میبردند، ولی هیچ کس مرغ، خروس، اردک یا غاز خود را به چرا نمیبرد. زیرا آنان آب و دانهی خود را در خانه میخوردند. غاز چراندن کاریست بیهوده و معنی ظاهری این مثل بدینگونه است که: از بس بیکار بودم، غاز را هم به چرا بردهام تا هم او پی دانهای باشد، هم خودم سرگرم شوم.)
غالباً انسان آنچه را که نمیخواهد مییابد.
غربال را جلوی کولی گرفت و گفت: من و چطور میبینی؟ گفت: هر طور که تو من و میبینی.
غربت زده مهربان باشد.
غروب همه را به خانه میآورد.
غرور جریحهدار شدن.
غزل خداحافظی خواندن.
غسل میکنم غسل پشه، میخواد بشه میخواد نشه.
غصهی فردا را امروز نباید خورد.
غفلت موجب پشیمانی است.
غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو.
غلام حلقه به گوش.
غلام میگه: ای خدا ارباب آبی بخواد.
غم مرگ برادر را برادرمرده میداند.
غوره فشردن.
غوره نشده مویز شده است. (معنی: این ضرب المثل را برای کسی بهکار میبرند که با همهی کوچکی بخواهد برزگی بفروشد و بزرگی کند؛ یا کسی که میخواهد با شتاب به بازدهی و سود برسد و راه صد ساله را یک شبه بپیماید. (داستان کوتاه غوره نشده مویز شده))
غوره نشده مویز گشتی - نزد همه کس عزیز گشتی.
غول بیشاخ و دُم.
غیرت بیبصیرت، آتشی است بینور.
غیضی و فیضی.
گردآوری: فرتورچین