خرم و زیبا منظومهای عاشقانه بر وزن «خسرو و شیرین» اثر «نظامی گنجوی» است و در دورهی پادشاهی «شاه اسماعیل اول صفوی» سروده شده است. سرایندهی این مثنوی ناشناخته است، اگرچه در نسخهای از کتاب در «کتابخانهی مرکزی دانشگاه اصفهان»، نام شاعر «ملامحمد فدایی» یا «محمد مومن فدایی» ثبت شده است. مثنوی خرم و زیبا که در میان مردم به «کلیات خرم و زیبا» و «شاهنامهی خرم و زیبا» نیز شناخته میشود، بازگو کنندهی دلدادگی «خرم» بازرگانزادهی ایرانی ساکن «روم» و «زیبا» دختر پادشاه «سراندیب» یا «سیلان کنونی» است.
چکیدهی داستان خرم و زیبا
بازرگانی بهنام «جوانبخت» که در عراق منزل دارد، پس از سالها بیفرزندی، مطابق یک پیشگویی، بهرغم غم و بلا و محنتی که میکشد، سرانجام به آرزو و سعادت خود میرسد. «خرم» پسر جوانبخت، رفتهرفته میبالد و هنرهای مردانه میآموزد. پدر اسباب کار را برای تجارت او فراهم میکند و غلامی بهنام «محرم» را همراه او گسیل میدارد. خرم، در بین راه، «زیبا» را به خواب میبیند و عاشق و بیتاب در پی او میگردد. در بین راه کشتی آنان غرق میشود، اما خرم و محرم نجات مییابند و به جزیرهای میافتند. خرم باز زیبا را به خواب میبیند و عاشقتر میشود. رابطهی خرم و زیبا سبب حسادت دیگران میشود؛ چنانکه عدهای قصد کشتن خرم میکنند.
خرم مدتی به زندان میافتد و به حیلهای از زندان میگریزد. با لشکر «شمایلشاه» درگیر میشود. «مهراورنگ» سپهسالار لشکر شمایلشاه، که خود دلباختهی زیبا است، در این جنگ کشته میشود و «تهمتنخان» برادر مهراورنگ، به خونخواهی برادر برمیخیزد و در ستیزی که رخ میدهد زیبا گرفتار میآید. خرم سر به بیابان مینهد و در فراق معشوق ناله میکند. زیبا به نیرنگی از زندان میگریزد و سپس جنگهای متعددی درمیگیرد و سرانجام، با زنجیر شدن شمایلشاه، جنگهای نفسگیر پایان میگیرد. خرم به خواستگاری زیبا میرود و عروسی دو دلداده پایانبخش داستان است.
فهرست عشاق نامدار ایران و جهان
نگاره: Muhammadi Haravi (commons.wikimedia.org)
گردآوری: فرتورچین