نام بازیگر: آل پاچینو Al Pacino
نام بنیادین: آلفردو جیمز پاچینو Alfredo James Pacino
زادروز: ۲۵ آوریل ۱۹۴۰
درگذشت: -
زادگاه: شهر نیویورک، ایالت نیویورک، آمریکا
شهروندی: آمریکایی
سالهای کار: ۱۹۶۷ تاکنون
دربارهی بازیگر: آل پاچینو را میتوان یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما دانست. او همواره از سوی منتقدان و تماشاگران فیلمهایش ستوده میشود. بیشتر نقشهای وی از زیباترین و ماندگارترین نقشهای تاریخ سینما بهشمار میروند؛ نقشهایی همچون «مایکل کورلئونه» در فیلم «پدرخوانده»، «فرانک سرپیکو» در فیلم «سرپیکو»، «تونی مونتانا» در فیلم «صورتزخمی»، کهنه سرباز «فرانک اسلید» در فیلم «بوی خوش زن»، «کارلیتو بریگانته» در فیلم «راه کارلیتو»، «بنجامین راجیرو» در فیلم «دانی براسکو» و «لوول برگمن» در فیلم «نفوذی».
پاچینو در بازیگری دارای روش ویژهای است و به خوبی میتواند هر نقشی را بازی کند. این بازیگر توانایی بالایی در همراه کردن بیننده با خود دارد. کمتر بازیگری را در سینمای جهان میتوان پیدا کرد که مانند او توان بازی با چشم را داشته باشد. چشمان پاچینو میتواند با تماشاچی سخن بگوید. فیلم پدرخواندهی ۲ بهترین بازی وی با چشمهایش بهشمار میرود.
آل پاچینو در درازای سالهای کاری خود، نامزد و برندهی جایزههای فراوانی بوده است. او ۹ بار نامزد دریافت جایزهی «اسکار» شده، که تنها ۱ بار برندهی آن بوده است. وی همچنین از ۱۸ بار نامزدی جایزهی «گلدن گلوب»، ۴ بار جایزه را دریافت کرده است. پاچینو ۵ بار نیز نامزد دریافت جایزهی «بفتا» بوده، که ۱ بار آن را بهدست آورده است. او همچنین ۲ بار برنده از ۳ نامزدی جایزهی «امی» و ۲ بار برنده از ۲ نامزدی جایزهی «تونی» بوده است.
پدر آلفردو «سالواتور پاچینو» نام داشت و کارمند شرکت بیمه بود و مادرش «رز جرادی» نام داشت و خانهدار بود. این دو زمانی که آلفردو تنها ۲ سال داشت، از یکدیگر جدا شدند. پس از آن، او و مادرش برای زندگی به خانهی «جیمز جرادی» و «کیت جرالدی»، پدر و مادرِ مادرش رفتند. «جیمز» و «کیت» پدربزرگ و مادربزرگ آلفردو، ایتالیایی بودند و از شهر «کورلئونه» در جزیرهی سیسل کشور ایتالیا، به آمریکا مهاجرت کرده بودند.
آلفردو در جوانی به دبیرستان «رهرمن ریدر جونیور» میرفت. وی سپس در تست هنری دبیرستان «هنرهای نمایشی نیویورک» شرکت کرد و پس از پذیریش به آنجا رفت. مادر آلفردو با بازیگر شدن او مخالف بود، برای همین آلفردو خانه را برای همیشه ترک کرد. آل پاچینو پس از آن برای فراهم کردن هزینههای شرکت در کلاسهای بازیگری، به کارهای گوناگونی همچون نظافتچی رستوران، سرایداری و نامهبری پرداخت.
آل پاچینو در همان سالها در تئاترهای زیرزمینی نیویورک بازی میکرد. او بار نخست در آزمون ورودی «اکتورز استودیو» که یک سازمان عضوپذیر، دربرگیرندهی بازیگران حرفهای، کارگردانان تئاتر و نمایشنامهنویسان است رد شد. سپس به «اچبی استودیو» پیوست و در آنجا بازیگری را از «چارلی لاتن» فرا گرفت. او در این سالها بیشتر بیکار و بیخانمان بود و در خیابان، سالنهای نمایش و یا خانهی دوستانش میخوابید. آل پاچینو پس از ۴ سال فراگیری بازیگری در «اچبی استودیو»، توانست در آزمون ورودی «اکتورز استودیو» موفق شود. او در «اکتورز استودیو»، بازیگری متد را از مربیاش «لی استراسبرگ» آموخت. آل پاچینو میان سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ در چندین نمایش همچون «برخیز و بخوان!»، «هورا آمریکا»، «هندی به دنبال برانکس است» و «آیا یک ببر کراوات میزند؟» به بازی پرداخت. پاچینو پس از کامیابی در تئاتر، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ با نقشی کوتاه در فیلم «ناتالی و من»، به دنیای سینما راه یافت.
آل پاچینو هیچگاه ازدواج نکرده است. با این همه ۴ فرزند دارد. بزرگترین فرزند او «جولی ماری» نام دارد و در سال ۱۹۸۹ بهدنیا آمده است. مادر «جولی»، «یان ترنت» نام دارد و مربی بازیگری است. دیگر فرزندان پاچینو، «آنتون جیمز» و «اولیویا رز» هستند که در ۲۵ ژانویهی ۲۰۰۱ بهصورت دوقلو بهدنیا آمدند. مادر این پسر و دختر، بازیگر آمریکایی «بورلی دی آنجلو» است که میان سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ با پاچینو رابطه داشت. آل پاچینو همچنین یک پسر از رابطهاش با تهیهکننده «نور الفلاح» دارد که در سال ۲۰۲۳ بهدنیا آمده است.
فیلمهای برجسته: در این نوشته که به بخش نخست فیلمهای آل پاچینو میپردازد با ۳۰ فیلم (از ۵۰ فیلم) آشنا میشویم.
نام فیلم: وحشت در نیدل پارک The Panic in Needle Park
کارگردان: جری شاتزبرگ
نویسنده: جوان دیدیون، جان گرگوری دان (بر پایهی رمان وحشت در نیدل پارک نوشتهی جیمز میلز)
آهنگساز: -
بازیگران: آل پاچینو، کیتی وین، آلن وینت، ریچارد برایت، کیل مارتین، مایکل مککلناتان، وارن فینرتی، مارسیا جین کورتز، رائول خولیا، جو سانتوس، پل سوروینو، روتانیا آلدا
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۱
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۰ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۱/۶۴۵/۰۰۰ دلار - ؟
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۴ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: بابی
داستان: فیلم داستان گروهی است که به هروئین اعتیاد دارند. «بابی» معتادی جوان است که عاشق «هلن» دختری بیخانمان میشود. «هلن» هم به اعتیاد روی آورده و زندگی هر دوی آنان در سراشیبی میافتد.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم وحشت در نیدل پارک، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: 20th Century Fox (Archive Photos - gettyimages.com)
نام فیلم: پدرخوانده The Godfather
کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
نویسنده: ماریو پوزو، فرانسیس فورد کوپولا (بر پایهی رمان پدرخوانده نوشتهی ماریو پوزو)
آهنگساز: نینو روتا
بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، استرلینگ هایدن، جان مارلی، ریچارد کونته، آل لتیری، دایان کیتن، ایب ویگودا، تالیا شایر، جیانی روسو، جان کازال، رودی باند، ال مارتینو
ژانر: جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۷۲
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۷۵ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۶-۷/۲ میلیون دلار - ۲۵۰-۲۹۱ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۹/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- سانی: «اونا باید سولاتزو رو به من تحویل بدن.» تام: «این مسالهی کاریه. مسالهی شخصی نیست.» سانی: «اونا به پدرم شلیک کردن.» تام: «حتی اون حرکت هم کاری بود، نه شخصی.» ۲- ویتو: «قوی کسی است که نه منتظر میماند خوشبختش کنند و نه اجازه میدهد بدبختش کنند.» ۳- ویتو: «آدمای بزرگ، بزرگ به دنیا نیومدن، بزرگ پرورش یافتند.» ۳- ویتو: «یک دوست باید همیشه برتریهای تو رو دست کم بگیره و یک دشمن باید خطاهای تو رو دست بالا بگیره.» ۴- ویتو: «همیشه سعی کردم عروسک خیمهشببازی نباشم؛ بلکه سرنخ عروسکها رو در دست داشته باشم.» ۵- ویتو: «انتقام، غذایی که بهتره سرد سرو بشه.» ۶- ویتو: «دوستی همه چیزه، دوستی فراتر از استعداد، از حکومت مهمتره. تقریبا به اندازهی خانواده مهمه.» ۷- ویتو: «پشت هر اقبال موفقی یک جرم وجود دارد.» ۸- مایکل: «پدرم خیلی چیزا رو تو همین اتاق یاد داد. یادم داد به دوستانت نزدیک باش؛ به دشمنانت نزدیکتر.» ۹- مایکل: «سیاست و جنایت، هر دو یک چیز هستند.» ۱۰- مایکل: «من از خدا یک دوچرخه میخواستم، بعد فهمیدم خدا اینجوری کار نمیکنه. پس یک دوچرخه دزدیم و از خدا خواستم منو ببخشه.» ۱۱- مایکل: «هرگز اجازه نده بقیه بدونن به چی فکر میکنی.» ۱۱- ویتو: «من میخواهم یک پیشنهادی به او بدهم که نتواند رد کند. حالا تو برو بیرون و برای خودت خوشحال باش و (آه) تمام این مزخرفات را فراموش کن. من تو را میخواهم، میخواهم تو گم بشی از (زندگی) من!» ۱۲- مایکل: «دوستی و پول، مثل آب و روغنه.» ۱۳- مایکل: «پدرم پیشنهادی بهش داد که نتونه رد کنه.» کی آدامز: «چه پیشنهادی؟» مایکل: «بهش گفت یا باید امضاش پای ورقه باشه یا مغزش!» ۱۴- تام هاگن: «یک وکیل با کیف خود میتواند بیش از صد مرد با اسلحه را قال بزاره.» ۱۴- ویرجیل سولوتسو: «من خشونت را دوست ندارم، تام. من یک تاجر هستم خون هزینهی زیادی داره.» ۱۵- مایکل: «هیچ وقت از دشمنان خود متنفر نشوید. روی قضاوت شما تاثیر میگذارد.»
کاراکتر: مایکل کورلئونه
داستان: «دون ویتو کورلئونه» یکی از روسای پُرقدرت مافیاست که به خاطر کمکهایش به مهاجران ایتالیایی در نیویورک به «پدرخوانده» معروف است. پس از مرگ «دون ویتو» جای او را پسر کوچک خانواده «مایکل» میگیرد که پیش از این علاقهای به فعالیتهای غیرقانونی خانوادهاش نداشته است. «مایکل» خیلی زود با یک سری قتل و کشتار و پس از تصفیهی خُردهحسابهای قدیمی، پدرخواندهی جدید میشود .
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۷۲، برای بازی در فیلم پدرخوانده، برندهی جایزه از هیئت ملی بازبینی فیلم آمریکا و در سال ۱۹۷۳، برندهی جایزه از انجمن ملی منتقدان فیلم و برندهی جایزهی دیوید دی دوناتلو شد. وی همچنین در سال ۱۹۷۳، نامزد دریافت جایزههای اسکار، بفتا و گلدن گلوب شد.
نگاره: Paramount Pictures (Allstar Picture Library Limited. - alamy.com)
نام فیلم: مترسک Scarecrow
کارگردان: جری شاتزبرگ
نویسنده: گری مایکل وایت
آهنگساز: فرد مایرو
بازیگران: جین هکمن، آل پاچینو، آیلین برنان، دوروتی تریستن، آن وجورث، ریچارد لینچ، پنهلوپه آلن، ریچارد هکمن، آل سینگولانی، روتانیا آلدا
ژانر: درام، جادهای
سال پخش: ۱۹۷۳
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۲ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ؟ - ۴ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۲ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: لاین: «مکس تو جریان مترسک رو میدونی؟» ماکس: «نه.» لاین: «فکر میکنی کلاغها از یه مترسک بترسن؟» ماکس: «بله، فکر کنم بترسن، چطور مگه؟» لاین: «نه، کلاغها نمیترسن، باور کن، نه.» ماکس: «نه کلاغهای لعنتی میترسن.» لاین: «نه، کلاغها میخندن.» ماکس: «مزخرفه.» لاین: «همینطوره، کلاغها میخندن. ببین، کشاورز یه مترسک میسازه، درسته؟ با یه کلاه خندهدار روی سرش، با یه صورت خندهدار... کلاغها میان کنارش و میبیننش... به نظرشون خندهدار میاد و اونها میخندن.» ماکس: «کلاغهای لعنتی میخندن؟» لاین: «درسته... اونا میخندن... بعد میگن: اون کشاورز پیر، جونز، که اون پایینه. مرد خوبیه. اون ما رو خندوند، پس ما دیگه اذیتش نمیکنیم...»
کاراکتر: فرانسیس لیونل «لاین» دلبوچی
داستان: دو آواره بهنام «ماکس» و «لاین» در کالیفرنیای شمالی با هم آشنا میشوند و وقتی «ماکس» تعریف میکند که میخواهد با پساندازهای دوران زندانش، در پیتسبورگ یک کارواش راه بیندازد، تصمیم میگیرند با هم کار کنند. «لاین» میخواهد در دیترویت توقف کند تا فرزندش را از «آنی» که چند سال پیش ترکش کرده، ببیند، و «ماکس» هم میخواهد در دنور به خواهرش، «کولی» سر بزند. در راه، عصبی مزاج بودن «ماکس» بارها کار دستشان میدهد و «لاین» کوشش میکند به او بفهماند که خنداندن مردم بهتر از دعوا کردن است...
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم مترسک، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Warner Bros. (imdb.com)
نام فیلم: سرپیکو Serpico
کارگردان: سیدنی لومت
نویسنده: والدو سالت، نورمن وکسلر (بر پایهی کتاب سرپیکو نوشتهی پیتر ماس)
آهنگساز: میکیس تئودوراکیس
بازیگران: آل پاچینو، جان رندولف، جک کهو، بیف مکگوایر، تونی رابرتس، آلن ریچ، آلبرت هندرسون، هنک گرت، جیمز تولکان، ناتان جرج، آلن نورث، ام. امت والش
ژانر: زندگینامهای، جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۷۳
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۳۰ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۳/۳ میلیون دلار - ۲۹/۸ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- «به پلیسی که رشوه نمیگیره، نمیشه اعتماد کرد.» ۲- سرپیکو: «بعد مرگت یه روز چشاتو وا میکنی و میبینی توی همین اتاق، با همین آدمای دور و برتی، اونوقت میفهمی که بردنت جهنم!!» ۳- دختر همسایه: «من از گلدونهای شما خوشم میاد.» سرپیکو: «گلدونهای منو دوست داری؟» دختر همسایه: «خوب آره، گلدوناتو دوست دارم.» سرپیکو: «میدونی در این باره چی میگن؟» دختر همسایه: «نه، چی میگن؟» سرپیکو: «اگه زنی گلدونهای مردی رو دوست داشته باشه، حتما خودشم دوست داره.»
کاراکتر: فرانک سرپیکو
داستان: «فرانک سرپیکو» به نیروی پلیس منطقهی هشتاد و دوی نیویورک میپیوندد و بهعنوان پلیسی تازهکار به خدمت مشغول میشود. اما چون سودای کارآگاه شدن در سر دارد، به دایره جنایی منتقل میشود و همزمان، در دانشگاه نیویورک به تحصیل میپردازد. «سرپیکو» با مقام ارشد خود کنار نمیآید و از «بازرس مکلین» میخواهد که او را به منطقهی بیست و یک منتقل کند. در نخستین روز فعالیت در این منطقه، میخواهد به او باج بدهند، که این موضوع را با دوستش، «باببلر» که عضو کمیتهی ویژه شهرداری است، در میان میگذارد. تا اینکه با وساطت «مکین» به دایرهای خوشنام منتقل میشود، اما همچنان با پیشنهاد رشوه روبهرو است. «سرپیکو» و «بلر» کوشش میکنند تا فساد رشوهخواری را ریشهیابی کنند، ولی به نتیجه نمیرسند. سرانجام «سرپیکوز با کمک «بازرس لومباردو» از منطقهی هشت و همکاری «بلر»، پروندهی رشوهخواری افراد پلیس را پیگیری میکند و کمیسیون ویژهای تشکیل میشود. در اوج ماجرا، «سرپیکو» را به دایرهی موادمخدر پلیس بروکلین منتقل میکنند.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۷۳، برای بازی در فیلم سرپیکو، برندهی جایزه از هیئت ملی بازبینی فیلم آمریکا و نامزد دریافت جایزه از حلقهی منتقدان فیلم نیویورک شد. وی همچنین در سال ۱۹۷۴، برندهی جایزههای گلدن گلوب و دیوید دی دوناتلو و نامزد دریافت جایزههای اسکار و بفتا و نامزد دریافت جایزه از انجمن ملی منتقدان فیلم شد.
نگاره: Paramount Pictures (arte.tv)
نام فیلم: پدرخوانده: قسمت دوم The Godfather Part II
کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
نویسنده: فرانسیس فورد کوپولا، ماریو پوزو (بر پایهی رمان پدرخوانده نوشتهی ماریو پوزو)
آهنگساز: نینو روتا
بازیگران: آل پاچینو، رابرت دووال، دایان کیتن، رابرت دنیرو، اورسته بالدینی، جان کازال، تالیا شایر، لی استراسبرگ، مایکل وی. گازو، جی. دی اسپاردین، ریچارد برایت، گاستونه موسکین، تام روسکوئی، برونو کیربی، فرانک سیورو، مرگانا کینگ، فرانچسکا د ساپیو، ماریانا هیل، لئوپولدو تریئسته، دومینیک کیانزه، آمریگو توت، تروا دوناهو، جو اسپینل، ایب ویگودا، جان آپرئا، هری دین استنتون، دنی آیلو، جیمز کان، جیانی روسو
ژانر: درام، جنایی
سال پخش: ۱۹۷۴
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۲۰۲ دقیقه
زبان: انگلیسی، سیسیلی
هزینه - فروش: ۱۳ میلیون دلار - ۴۸ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- مایکل: «فعلا من با هایمن راث کاری دارم که مهمه. نمیخوام کسی مزاحم باشه.» فرانک پنتاجلی: «پس تو وفاداریت رو قبل از همخون خودت، تقدیم یه یهودی میکنی.» مایکل: «بیخیال، فرانکی. خودت میدونی که پدرم با هایمن راث کار میکرد. بهش احترام میذاشت.» فرانک: «پدرت با هایمن راث کار میکرد. پدرت به هایمن راث احترام میذاشت. ولی پدرت هیچ وقت به هایمن راث اعتماد نکرد.» ۲- مایکل: «ببین. همهی آدمهای اطراف ما کاسبند. وفاداری اونا بستگی به این داره. یه چیزی از پدرم یاد گرفتم. این که سعی کن طوری فکر کنی که آدمهای اطرافت فکر میکنن. بر این اساس، هر چیزی ممکنه.» ۳- هایمن راث: «مهم اینه که حالت خوبه. سلامتی مهمترین چیزه. مهمتر از موفقیت، مهمتر از پول، مهمتر از قدرت.» ۴- مایکل: «پدرم خیلی چیزا رو تو همین اتاق یاد داد. یادم داد: به دوستانت نزدیک باش؛ به دشمنانت نزدیکتر». ۵- مایکل: «امروز ماجرای جالبی رو دیدم. یه شورشی که توسط پلیس نظامی دستگیر شده بود، به جای اینکه جون خودش رو حفظ کنه، یه نارنجک رو تو ژاکتش منفجر کرد. او خودش رو کشت و فرمانده رو هم با خودش برد.» جانی اُلا: «اون شورشیها دیوانهان.» مایکل: «ممکنه اینطوری باشه. اما به نظرم اومد که سربازها برای جنگیدن پول میگیرن، ولی شورشیا نه.» هایمن راث: «منظورت چیه؟» مایکل: «شورشیا میتونن پیروز شن.» ۶- مایکل: «چه کسی اقدام به قتل فرانک پنتاجلی کرد؟» هایمن راث: «برادران رزاتو.» مایکل: «میدونم. اما چه کسی چراغ سبز بهشون نشون داد؟ میدونم من این کارو نکردم.» هایمن راث: «یه بچهای بود که من باهاش بزرگ شدم. اون از من جوونتر بود. از من الگو میگرفت. ما اولین کارمون رو با هم انجام دادیم. تو خیابونا کار میکردیم... یکی یه گلوله تو چشمش کاشت. هیچکس نمیدونه کی اون دستور رو داد. وقتی خبر رو شنیدم، عصبانی نشدم. مو رو میشناختم. میدونستم آدم لجوجیه، بدزبونه و حرفهای احمقانهای به زبون میاره. برای همین وقتی کشته شد، کاری نکردم و به خودم گفتم: این کاریه که خودمون انتخاب کردیم. نپرسیدم کی دستور قتل رو داده، چون ربطی به کار نداشت. اون دو میلیون دلاری که داخل کیفی تو اتاقته... من میرم یه چرتی بزنم. وقتی بیدار شدم، اگه پول روی میز بود میدونم که یه شریک دارم؛ و اگه نبود، میدونم که ندارم.» ۷- تام: «هواپیمای اون به میامی میره.» مایکل: «درسته. همونجایی که من میخوام بره.» تام: «مایک. این غیرممکنه. اونا به ادارهی مالیات، گمرک و افبیآی تحویلش میدن.» مایکل: «غیرممکن نیست. هیچ چیز غیرممکن نیست.» تام: «هیچ راهی برای دسترسی بهش نیست.» مایکل: «تام، میدونی؟ تو منو متعجب میکنی. اگه یه چیز تو این زندگی قطعی باشه، اگه تاریخ چیزی به ما یاد داده باشه، اینه که تو میتونی هر کسی رو بکشی.»
کاراکتر: مایکل کورلئونه
داستان: سال ۱۹۵۸. «مایکل کورلئونه» درگیر سروسامان بخشیدن به امپراتوریای است که از پدرش «دون ویتو» به ارث برده است. داستان بهطور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» پیش از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونه» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگونگی رسیدن او به قدرت را نشان میدهد و اینکه مایکل چگونه در دادگاه به دفاع از خود در مقابل اتهامات میپردازد.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۷۵، برای بازی در فیلم پدرخوانده: قسمت دوم، نامزد دریافت جایزههای اسکار و گلدن گلوب و در سال ۱۹۷۶، برندهی جایزهی بفتا شد.
نگاره: Paramount Pictures (Archive Photos / Fotógrafo autónomo - gettyimages.com)
نام فیلم: بعدازظهر سگی Dog Day Afternoon
(یا بعد از ظهر سگی)
کارگردان: سیدنی لومت
نویسنده: فرانک پیرسون (بر پایهی مقالهی پسران در بانک از مجلهی لایف نوشتهی پی. اف. کلوگ و توماس مور)
آهنگساز: -
بازیگران: آل پاچینو، جان کازال، چارلز دارنینگ، کریس ساراندون، پنهلوپه آلن، سالی بویار، سوزان پرتز، جیمز برودریک، لانس هنریکسن، کارول کین، مارسیا جین کورتز، دیک آنتونی ویلیامز، جودیت مالینا، دومینیک کیانزه، جان ویتوویچ
ژانر: زندگینامهای، جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۷۵
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۲۵ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۳/۵ تا ۳/۸ میلیون دلار - ۵۰ تا ۵۶ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- سانی: «ترجیح میدم کسی که میخواد منو بکشه، ازم متنفر باشه، تا اینکه برای انجام وظیفهاش این کارو بکنه.» ۲- سال: «تو سیگار نمیکشی؟» سیلویا: «نه» سال: «چرا...؟ چرا میخوای از الان شروع کنی؟» سیلویا: «میترسم بمیرم، دلیلش اینه!... چیه مگه تو سیگار نمیکشی؟» سال:«نه» سیلویا:«چطور ممکنه؟» سال: «من نمیخوام سرطان بگیرم... هر کاری که دلت میخواد انجام بده، فقط خواستم بیشتر از بدنت مواظبت کنی» سیلویا: «بدنم؟ برای چی؟!» سال: «بدن عبادتگاه خداست.» سیلویا: «جدی میگی؟... به یه بانک دستبرد میزنی، اما بدنت رو سالم نگه میداری؟!»
کاراکتر: سانی ورتزیک
داستان: «سانی» و «سال» به بانکی دستبرد میزنند، ولی پای پلیس به ماجرا کشیده میشود و آنان کارمندان بانک را گروگان میگیرند. «سانی» که برای فراهم کردن خرج عمل معشوقش دست به این دزدی زده، قصد دارد بدون کشتن گروگانها این ماجرا به پایان برسد. از سویی گروهبان «مورتی» نیز سعی دارد او را متقاعد به تسلیم شدن بکند. همزمان داستان عجیب زندگی «سانی» از سوی رسانهها پخش میشود.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۷۵، برای بازی در فیلم بعدازظهر سگی، برندهی جایزه از حلقهی منتقدان فیلم کانزاسسیتی، برندهی جایزه از انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس، برندهی جایزه از جشنوارهی بینالمللی فیلم سنسباستین و نامزد دریافت جایزه از حلقهی منتقدان فیلم نیویورک شد. وی همچنین در سال ۱۹۷۶، برندهی جایزهی بفتا و نامزد دریافت جایزههای اسکار و گلدن گلوب شد.
نگاره: Warner Bros. (imdb.com)
نام فیلم: بابی دیرفیلد Bobby Deerfield
کارگردان: سیدنی پولاک
نویسنده: آلوین سارجنت (بر پایهی رمان بهشت هیچ چیز مورد علاقهای ندارد نوشتهی اریش ماریا رمارک)
آهنگساز: دیو گروسین
بازیگران: آل پاچینو، مارته کلر، انی دوپره، والتر مکگین، رومولو والی، هایمه سانچز، نورم نیلسن، میکی ناکس، گوئیدو آلبرتی، جرارد ارناندس، آنتونینو فا دی برونو، فئودور آتکین
ژانر: درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۷۷
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۲۴ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۶/۴ میلیون دلار - ۹/۳ میلیون دلار
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵/۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۹ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۴۷ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: بابی دیرفیلد
داستان: «بابی دیرفیلد» قهرمان مسابقههای فرمول یک اتوموبیلرانی، از فکر تصادف مرموز رانندهی دیگری بهنام «برتران موداوه» رها نمیشود. او در تحقیق برای فهمیدن جزئیات ماجرا با رانندهی دیگری بهنام «کارل هولتسمان» آشنا میشود که از تصادف دیگری جان بهدر برده و اکنون در بیمارستانی در سوئیس بستری است، و در آنجا «بابی» بیمار دیگری را هم ملاقات میکند: «لیلیان مورلی» که از «بابی» میخواهد او را به فلورانس برساند. اما «بابی» از رفتارهای نسنجیدهی او کلافه میشود. در بازگشت به پاریس، محبوبهاش «لیدیا» که ماجرای «لیلیان» را شنیده با او جروبحث میکند. «بابی» که به خودش قول داده تا روشن نشدن راز تصادف «موداوه» در هیچ مسابقهای شرکت نکند، به فلورانس میرود، ولی باز هم دمدمی مزاجی «لیلیان» ناراحتش میکند و سرانجام هم یک روز صبح، «لیلیان» برای شرکت در یک مسابقهی بالونسواری میرود، در حالی که «بابی» همراهیاش نمیکند. در یک بزرگراه، اتوموبیلِ «بابی» از جاده خارج میشود، ولی جراحتهای او سطحی است. در مشاجرهای دیگر «لیدیا» ناخواسته راز بیماری درماننشدنی «لیلیان» را برای «بابی» فاش میکند. «بابی» بلافاصله پیش «لیلیان» باز میگردد...
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۷۸، برای بازی در فیلم بابی دیرفیلد، نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد.
نگاره: Warner Bros. (ebay.com)
نام فیلم: و عدالت برای همه... ...And Justice for All
کارگردان: نورمن جویسون
نویسنده: والری کرتین، بری لوینسون
آهنگساز: دیو گروسین
بازیگران: آل پاچینو، جک واردن، جان فورسایث، لی استراسبرگ، جفری تامبر، کریستین لاتی، سم لوین، لری بریگمن، کریگ تی. نلسن، دومینیک کیانزه، ویکتور آرنولد، جو مورتون، آلن نورث، تام کوئین، کانی سایر، رابرت سیموندز، کیث اندیز
ژانر: درام، جنایی، دادگاهی، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۷۹
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۹ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۴ میلیون دلار - ۳۳/۳ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۸ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: آرتور کرکلند
داستان: وکیل جوان «آرتور کرکلند» در کارش دچار دردسرهای بسیاری میشود؛ به ویژه زمانی که تصمیم میگیرد دفاع از «قاضی فلمینگ» را که به اتهام هتک حرمت دستگیر شده، به عهده بگیرد.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۸۰، برای بازی در فیلم ...و عدالت برای همه، برندهی جایزه از جشنوارهی بینالمللی فیلم کارلووی واری و نامزد دریافت جایزههای اسکار و گلدن گلوب شد.
نگاره: Columbia Pictures (ebay.com)
نام فیلم: گشتزنی Cruising
کارگردان: ویلیام فریدکین
نویسنده: ویلیام فریدکین (بر پایهی رمان گشتزنی نوشتهی جرالد واکر)
آهنگساز: جک نیچه
بازیگران: آل پاچینو، پل سوروینو، کارن آلن، ریچارد کاکس، دن اسکاردینو، جو اسپینل، جی آکووونه، اد اونیل، جیمز رمار، ویلیام راس، مایک استار، پاورز بوث
ژانر: جنایی، درام، رازآلود، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۸۰
کشور سازنده: آمریکا، آلمان غربی
زمان: ۱۰۲ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۱۱ میلیون دلار - ۱۹/۸ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۱ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۴۳ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: کارآگاه استیو برن
داستان: در شهر نیویورک در یک تابستان گرم، اجساد مردان در رودخانهی «هادسون» خودنمایی میکند. پلیس گمان میکند که این کار یک قاتل زنجیرهای است که مردان همجنسگرا را در بارها یافته و سپس آنان را به خانه یا متلهای ارزانقیمت میبرد و آنان را بسته و با ضربات چاقو را به قتل میرساند. افسر «استیو برن» که چهرهای همانند قربانیان دارد، از سوی کاپیتان «ادلسون» مخفیانه به دنیای شهری همجنسگرایان فرستاده میشود تا قاتل را ردیابی کند. «برنز» در ابتدا تمایلی به پذیرش این وظیفه ندارد، ولی جاهطلب است و یک پروندهی پرمخاطب را راهی برای پیشرفت در حرفهی خود میبیند. او آپارتمانی را در این منطقه اجاره میکند و با همسایهای به نام «تد بیلی» دوست میشود که یک نمایشنامهنویس همجنسگراست. کار مخفیانهی «برنز» به رابطهی او با دوست دخترش «نانسی» آسیب وارد میکند، زیرا نمیتواند جزئیات ماموریت فعلی خود و دوستی در حال توسعهاش با «تد» را برای او توضیح دهد.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم گشتزنی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: United Artists (John Springer Collection / Colaborador - gettyimages.com)
نام فیلم: نویسنده! نویسنده! Author! Author!
کارگردان: آرتور هیلر
نویسنده: ایزرائیل هورویتز
آهنگساز: دیو گروسین
بازیگران: آل پاچینو، داین کنون، تیوزدی ولد، آلن کینگ، باب دیشی، باب الیوت، ری گولدینگ، اریک گوری، الوا لف، بی. جی. بری، آری مایرز، بنجامین اچ. کارلین، ریچارد بلزر
ژانر: کمدی، درام، خانوادگی
سال پخش: ۱۹۸۲
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۰۸ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ؟ - ۱۳/۱ میلیون دلار
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۰ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۴۲ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: ایوان تراوالین
داستان: «ایوان تراولیان» نمایشنامهنویسی است که احساس میکند این روزها از این شاخه به آن شاخه میپرد. او نمایشنامهای در دست اجرا دارد، ولی همسرش او را ترک کرده و با چهار فرزند از ازدواج قبلی و پسر خود تنها مانده است.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۸۳، برای بازی در فیلم نویسنده! نویسنده!، نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد.
نگاره: 20th Century Fox (thefancarpet.com)
نام فیلم: صورتزخمی Scarface
کارگردان: برایان دی پالما
نویسنده: الیور استون (بر پایهی رمان صورتزخمی نوشتهی آرمیتاژ تریل)
(این فیلم بازسازی فیلم صورتزخمی (۱۹۳۲)، به کارگردانی هاوارد هاکس است.)
آهنگساز: جورجو مورودر
بازیگران: آل پاچینو، استیون باوئر، میشل فایفر، مری الیزابت ماسترانتونیو، رابرت لوجا، میریام کولون، اف. موری آبراهام، پل شنار، هریس یولین، پپه سرنا، مایکل پی موران، مارک مارگولیس
ژانر: جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۸۳
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۷۰ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۲۳/۵ تا ۳۷ میلیون دلار - ۶۶ میلیون دلار
ردهی سنی: NC-17 (تماشا برای بچههای ۱۷ سال و کمتر پذیرفتنی نیست. تنها بزرگسالان)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۵ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- تونی مانتانا: «هی! با من دربارهی اعتماد حرف نزن؛ ازش خوشم نمیاد!» ۲- تونی مانتانا: «سعی کن همیشه راست بگی. حتی وقتی داری دروغ میگی.» ۳- تونی مانتانا: «تو زندگی یه چیزایی رو آسون میشه فهمید. ولی سخت میشه فهموند.» ۴- تونی مانتانا: «تو این کشور، اول باید پول دربیاری. وقتی پول داشته باشی، قدرت بهدست میاری. وقتی قدرت داشته باشی، زنها رو بهدست میاری!» ۵- تونی مانتانا: «همهی شما یه مشت آشغالید. میدونین چرا؟ چون حتی جراتش رو ندارین خودتون باشین. به آدمی مثل من نیاز دارید. یکی مثل منو میخواین، تا انگشت لعنتیتونو بگیرید طرف من و بگین اون آدم خیلی بَده. پس شما چی هستین؟ شما فقط بلدین چطوری پنهانکاری کنید، چطوری دروغ بگین، من همچین مشکلی ندارم، من همیشه راست میگم، حتی وقتی که دروغ میگم! یالا... آخرین باریه که میتونین آدم بَده رو ببینید.»
کاراکتر: تونی مونتانا
داستان: «تونی مونتانا» تبهکار مشهور به «صورت زخمی» و دوستش «مانی»، کوبا را به مقصد فلوریدا ترک میکنند. «تونی» در آنجا آرامآرام به سازمان تبهکاران نفوذ میکند و مورد توجه «آلخاندرو سوسا» عمدهفروش موادمخدر قرار میگیرد. او پس از سوءقصدی که به جانش میشود، سردستههای تبهکاران را میکشد و خود رهبری سازمان را بهدست میگیرد. (این فیلم به داستان زندگی «تونی مونتانا» و چگونگی تبدیل شدن او به گانگستر شماره یک میامی میپردازد.)
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۸۳، برای بازی در فیلم صورتزخمی، نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد.
نگاره: Universal Pictures (imdb.com)
نام فیلم: انقلاب Revolution
کارگردان: هیو هادسن
نویسنده: رابرت دیلون
آهنگساز: جان کوریلیانو
بازیگران: آل پاچینو، دونالد ساترلند، ناستاسیا کینسکی، دکستر فلچر، سید اوون، جوآن پلورایت، استیون برکوف، جان ولز، آنی لنکس، ریچارد اوبراین، پل بروک، فرانک ویندزور، لری سلرز، گراهام گرین، رابی کالترین
ژانر: ماجراجویی، درام، تاریخی
سال پخش: ۱۹۸۵
کشور سازنده: بریتانیا
زمان: ۱۲۴ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۲۸ میلیون دلار - ۳۵۸/۵۷۴ دلار
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵/۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۲۲ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: تام داب
داستان: «تام داب» مردی نیویورکی و شکارچی و فروشندهی پوست حیوانات است که پس از وارد شدن پسرش «ند» از سوی یک گروهبان شرور به ارتش، ناخواسته جزئی از انقلاب آمریکا میشود. او کوشش میکند پسرش را پیدا کند و سرانجام در این راه تصمیم میگیرد برای آزادی مردم مبارزه کند.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم انقلاب، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Warner Bros. (Entertainment Pictures - alamy.com)
نام فیلم: دریای عشق Sea of Love
کارگردان: هارولد بکر
نویسنده: ریچارد پرایس (بر پایهی رمان مرد بانوان نوشتهی ریچارد پرایس)
آهنگساز: ترور جونز
بازیگران: آل پاچینو، الن بارکین، جان گودمن، مایکل روکر، ویلیام هیکی، ریچارد جنکینز، جان اسپنسر، مایکل اونیل، پال کالدرون، کریستین استابروک، پاتریشیا بری، جکلین بروکس، کریستوفر مالکی
ژانر: جنایی، درام، رازآلود، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۸۹
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۴ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۱۹ میلیون دلار - ۱۱۰/۹ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: کارآگاه فرانک کلر
داستان: «کارآگاه فرانک کلر» که از همسرش جدا شده و بیست سال است که با نیروی پلیس نیویورک همکاری دارد، مامور پیگیری پروندهی قتل مردی میشود که با شلیک به سرش کشته شده، در حالی که نوار ترانهی «دریای عشق» در ضبط صوتش بوده. وقتی مرد دیگری به همین ترتیب به قتل میرسد، «کلر» و همکارش «شرمن توهی» میفهمند که هر دو مرد در یک روزنامهی محلی، بهصورت شعر پیغام دوستیابی دادهاند. آنان به سراغ نفر سومی میروند که مثل دو نفر دیگر پیغام داده، اما او متاهل است و حاضر به همکاری نمیشود. بهزودی او نیز به قتل میرسد و حالا کارآگاهها، مافوقهایشان را ترغیب میکنند تا اجازه دهند آنان نیز پیغامهای مشابهی را در روزنامه چاپ کنند و با همهی زنانی که به این پیغامها پاسخ میدهند، در رستورانی قرار بگذارند.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۰، برای بازی در فیلم دریای عشق، نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد.
نگاره: Universal Pictures (Photo 12 - alamy.com)
نام فیلم: بدنام محلی The Local Stigmatic
کارگردان: دیوید ویلر
نویسنده: هیثکات ویلیامز (بر پایهی نمایشنامهی بدنام محلی نوشتهی هیثکات ویلیامز)
آهنگساز: هاوارد شور
بازیگران: آل پاچینو، پل گویلفویل، جوزف ماهر
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۹۰
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۵۶ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: PG-13 (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۳ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵/۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: گراهام
داستان: دو کارمند انگلیسی وقت آزاد خود را صرف بحث دربارهی مسابقات سگها و «وینستون چرچیل» میکنند. آنان همچنین روزنامه، به ویژه ستون شایعهها را میخوانند. یک روز آنان با یک ستارهی سینما که قبلا دربارهاش خواندهاند برخورد میکنند و...
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم بدنام محلی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Imdb.com
نام فیلم: دیک تریسی Dick Tracy
کارگردان: وارن بیتی
نویسنده: جیم کش، جک اپس جونیور (بر پایهی داستان مصور یا کمیکاستریپ دیک تریسی نوشتهی چستر گولد)
آهنگساز: دنی الفمن
بازیگران: وارن بیتی، آل پاچینو، مدونا، گلن هدلی، چارلی کورسمو، جیمز کین، سیمور کاسل، مایکل جی. پولارد، چارلز دارنینگ، دیک ون دایک، فرانک کامپانلا، کتی بیتس، داستین هافمن، ویلیام فورسایت، اد اوراس، جیمز تولکان، مندی پتینکین، آر. جی. آرمسترانگ، هنری سیلوا، پل سوروینو، جیمز کان، کاترین اوهارا، مایک هاگرتی، آرتور مالت، برت رمسن، جک کهو، مری وارناف
ژانر: اکشن، کمدی، جنایی
سال پخش: ۱۹۹۰
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۰۵ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۴۶ میلیون دلار - ۱۶۲/۷ میلیون دلار
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۱ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۸ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: سران مافیا: «چرا تو (رئیس مافیا شوی)؟» بیگ بوی: «یک ناپلئون وجود داشت! یک واشنگتون وجود داشت! یکی هم از من!!!»
کاراکتر: آلفونس «بیگ بوی» کاپریس
داستان: «دیک تریسی» با تلاشی مداوم، نقشههای شیطانی «بیگ بوی کاپریس»، رهبر جنایتکاران را برهم میزند. از سویی دیگر «تریسی» در زندگی خصوصی با نامزدش «تس تروهارت» که اصرار دارد او شغل کم دردسرتری برای خود دست و پا کند، درگیر است.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۱، برای بازی در فیلم دیک تریسی، نامزد دریافت جایزههای اسکار، ساترن، بفتا و گلدن گلوب و نامزد دریافت جایزه از انجمن ملی منتقدان فیلم، انجمن منتقدان فیلم شیکاگو و انجمن منتقدان فیلم دالاسفورت وورث شد.
نگاره: Walt Disney Studios Motion Pictures (insidehook.com)
نام فیلم: پدرخوانده: قسمت سوم The Godfather Part III
کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
نویسنده: ماریو پوزو، فرانسیس فورد کوپولا (بر پایهی رمان پدرخوانده نوشتهی ماریو پوزو)
آهنگساز: کارمینه کوپولا
بازیگران: آل پاچینو، دایان کیتن، تالیا شایر، اندی گارسیا، ایلای والاک، جو مانتگنا، جرج همیلتون، بریجیت فوندا، سوفیا کوپولا، رف ولونه، ریچارد برایت، ال مارتینو، هلموت برگر، دان نوولو، جان سوج، فرانکو چیتی، ماریو دوناتونه، ویتوریو دوسه، انتسو روبوتی، ویتو آنتوئوفرمو، میکی ناکس، برت هالسی، کارمین کاریدی، آل روسسیو، مایکل بوون، جان آبینری، مارینو مازه، والریا سابل، رمو رموتی، آنتونی گوئیدرا، جسیکا دیچیکو، کاترین اسکورسیزی
ژانر: درام، جنایی
سال پخش: ۱۹۹۰
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۶۲ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۵۴ میلیون دلار - ۱۳۶/۹ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۰ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- کی: «حالا که آدم محترمی شدی، از همیشه خطرناکتری! در واقع تو رو وقتی یه مافیایی عادی بودی، ترجیح میدادم.» ۲- مایکل: «دوستی و پول، مثل آب و روغنه.» ۳- وینسنت: «دوست دارم جوئی زازا رو برای یه سواری بیارم تو این هلیکوپتر و بندازمش پایین!» مایکل: «جوئی زاسا هیچی نیست. اون یه زورگوی کوچیکه. بلوف میزنه و تهدید میکنه. اون هیچی نیست. از یه مایل دورتر میتونی ببینیش که داره میاد.» وینسنت: «باید بکشیمش. قبل از اینکه...» مایکل: «نه!... هرگز از دشمنانت متنفر نباش. تو قضاوتت تاثیر میذاره.» ۴- مایکل: «وینچنزو. وقتی بخوان بیان سراغت، میرن سراغ چیزی که دوست داری.» ۵- مایکل: «سیاست و جنایت، هر دو یک چیز هستند.» ۶- لوکزی: «بذار من دوست تو باشم. حتی قویترین مرد هم احتیاج به دوستانی داره.» وینسنت: «باعث افتخارمه. شما مرد دارایی و سیاست هستین. چیزایی که من بلد نیستم.» لوکزی: «تو اسلحه رو میفهمی. دارایی یه اسلحه است. سیاست، دونستن اینه که کی ماشه رو بکشی.» ۷- دون آلتابلو: «ثروتمندترین مرد کسی است که قدرتمندترین دوستان را دارد.» ۸- مایکل: «احساس میکنم، الان عاقلتر شدم.» کی آدامز میکلسون: «هر چه بیمارتر میشوی، عاقلتر میشوی، ها؟» مایکل: «وقتی بمیرم واقعا باهوش خواهم شد.» ۹- مایکل: «تنها ثروت در این دنیا بچهها هستند. بیشتر از پول و قدرت روی زمین، شما گنجینهی من هستید.»
کاراکتر: مایکل کورلئونه
داستان: دو دهه گذشته است و «مایکل کورلئونه» رئیس باند مافیایی، حالا از «کی» همسرش جدا شده و تقریبا موفق شده، همانطور که قولش را داده بود، خاندان مافیاییاش را کاملا مشروع و قانونی جلوه دهد. «مایکل» اینک زندگیاش را وقف کارهای خیر کرده، اسم و رسمش در اخبار رسانهای به گوش میرسد و قرار است «پاپ» بهخاطر کمکهای بشر دوستانهاش، جایزهی ویژهای به او اهدا کند و همین مسئله، بهخاطر گذشتهی پر فراز و نشیبش، جنجال برانگیخته است. «مایکل» به جبران مافات گذشته، به کمک وکیلش «بی.جی.» روی معاملهی پیچیده اما مشروع و مجازی کار میکنند که واتیکان را از شر مشکلات مالی قریبالوقوع نجات میدهد و نه تنها میلیاردها دلار منفعت در پی خواهد داشت، بلکه باعث میشود «مایکل» در صحنهی بینالمللی نیز به عنوان یکی از بازیگران مالی اصلی قد راست کند. اما مشکلات و دردسرها به چند صورت رخ مینمایند: مطبوعات با مقاصد و اهدافش به مخالفت برمیخیزند؛ سلامت «مایکل» رو به وخامت گذاشته و یک شوک دیابتیک به او وارد میشود، ضمن اینکه «جوئی زازا» مافیایی دونپایه به زور وارد قلمرو «کورلئونه» میشود و کرکری میخواند. در این میان مسئلهی «وینسنت منسینی» پسر نامشروع و آتشی مزاج «سانی» که سالها پیش به قتل رسیده، نیز در میان است. «وینسنت» مستاصلانه درصدد ورود به خاندان «کورلئونه» است. «مایکل» به اصرار خواهرش «کانی» از این مرد جوان استقبال میکند و اجازه میدهد که نام «کورلئونه» را بر روی خود بگذارد. اما عشق و علاقهای که میان «وینسنت» و «مری» دختر «مایکل» بهوجود میآید رفته رفته نقشههای آتی «مایکل» را به خطر میاندازد.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۱، برای بازی در فیلم پدرخوانده: قسمت سوم، نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد.
نگاره: Paramount Pictures (imdb.com)
نام فیلم: فرانکی و جانی Frankie and Johnny
کارگردان: گری مارشال
نویسنده: ترنس مکنالی (بر پایهی نمایشنامهی فرانکی و جانی در مهتاب نوشتهی ترنس مکنالی)
آهنگساز: ماروین هملیش
بازیگران: آل پاچینو، میشل فایفر، هکتور الیزوندو، ناتان لین، کیت نلیگان، جین موریس، اله کیتس، گلن پلامر، شان اوبراین
ژانر: کمدی، درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۹۱
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۸ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۲۹ میلیون دلار - ۶۷ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۹ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: فرانکی: «تو حتی نمیشناختیش، ولی داشتی براش گریه میکردی!» جانی: «لازم نیست برای غمگین بودن کسیو بشناسی، بهش میگن همدلی...»
کاراکتر: جانی
داستان: «فرانکی» پیشخدمت رستورانی بهنام «آپولو» در مرکز شهر نیویورک است که زندگی تنهایش میان محل کار و آپارتمان کوچکش محدود میشود. «جانی» نیز کلاهبرداری است که پس از هجده ماه حبس به نیویورک میآید. و «نیک» مالک مهربان «آپولو» او را بهعنوان آشپز استخدام میکند. پس از چندی میان «فرانکی» و «جانی» رابطهای دوستانه ایجاد میشود...
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم فرانکی و جانی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Paramount Pictures (Archive Photos - gettyimages.com)
نام فیلم: گلنگری گلن راس Glengarry Glen Ross
کارگردان: جیمز فولی
نویسنده: دیوید ممت (بر پایهی نمایشنامهی گلنگری گلن راس نوشتهی دیوید ممت)
آهنگساز: جیمز نیوتن هاوارد
بازیگران: جک لمون، آل پاچینو، الک بالدوین، آلن آرکین، اد هریس، کوین اسپیسی، جاناتان پرایس، بروک آلتمن، جود سیکوللا، لوری تان چن
ژانر: جنایی، درام، رازآلود
سال پخش: ۱۹۹۲
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۰۰ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۱۲/۵ میلیون دلار - ۱۰/۷ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: ریچارد روما
داستان: چهار فروشندهی املاک نیاز شدیدی برای دستیابی به اطلاعات مشتریان دارند. آنها در حال حاضر با اطلاعات مشتریانی کار میکنند که علاقهی چندانی به سرمایهگذاری یا خرید ملک ندارند و همین باعث شده تا آنها نتوانند سود چندانی به شرکت و همچنین به خود برسانند. از میان ایشان فقط وضع یک نفر از بقیه بهتر است و چندتایی خانه و زمین فروخته است. شبی یکی از نزدیکان رییس شرکت برای این چهار نفر سخنرانی میکند و اعلام میکند که تا فردا هر کس بیشترین فروش را داشته باشد یک اتوموبیل خواهد برد و صاحب کمترین فروش اخراج خواهد شد.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۳، برای بازی در فیلم گلنگری گلن راس، نامزد دریافت جایزههای اسکار و گلدن گلوب و نامزد دریافت جایزه از انجمن منتقدان فیلم شیکاگو شد.
نگاره: New Line Cinema (Moviestore - shutterstock.com)
نام فیلم: بوی خوش زن Scent of a Woman
(یا بوی خوش یک زن)
کارگردان: مارتین برست
نویسنده: بو گولدمن (بر پایهی رمانی نوشتهی جیووانی آرپینو)
(این فیلم بازسازی فیلمی ایتالیایی بهنام بوی خوش زن (۱۹۷۴)، به کارگردانی دینو ریسی است.)
آهنگساز: توماس نیومن
بازیگران: آل پاچینو، کریس اودانل، جیمز ربهورن، گابریل انور، ریچارد ونچر، برادلی وایتفورد، ران الدارد، فیلیپ سیمور هافمن، نیکلاس سادلر، تاد لوئیزو، فرانسیس کانروی، آن دوانگ
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۹۲
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۵۶ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۳۱ میلیون دلار - ۱۳۴/۱ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۹ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- سرهنگ اسلید (قصد دارد خودش و چارلی را بکشد اما تردید دارد): «تو نمیخوای بمیری؟» چارلی: «شما هم این کارو نمیکنید.» سرهنگ اسلید: «یه دلیل خوب برام بیار که این کارو نکنم.» چارلی: «من دو تا دلیل بهتون میدم، شما میتونید تانگو برقصید و فراری رو بهتر از هر کسی که تا به حال دیدم رانندگی کنید.» سرهنگ اسلید: «تو هیچ وقت کسی روی ندیدی که این کارارو انجام بده!» ۲- سرهنگ اسلید: «تو کوری؟ تو کوری؟» چارلی: «البته که نه!» سرهنگ اسلید: «پس چرا دائم بازوی لعنتی منو میگیری؟ من باید بازوی تو رو بگیرم.» چارلی: «ببخشید!» ۳- سرهنگ اسلید: «انقدر تو کار شکر بودی که طعم عسل واقعی رو فراموش کردی!» ۴- سرهنگ اسلید: «میخوام روی تخت بزرگ زیبای خودم دراز بکشم و مغزم رو بریزم بیرون!» چارلی: «درست شنیدم سرهنگ؟ گفتید میخواهید خودتون رو بکشید؟» سرهنگ اسلید: «نه! من میخواهم مغزمو بریزم بیرون!» ۵- سرهنگ اسلید: «نمیدونم سکوت چارلی اینجا و امروز درسته یا غلط، من قاضی یا هیئت منصفه نیستم، اما میتونم اینو بهتون بگم که: اون برای خرید آیندهی خودش هیچ کس رو نمیفروشه!» ۶- سرهنگ اسلید: «منو فقط فرانک صدا کن یا آقای اسلید، یا اگه میخوای سرهنگ صدا کن اما هیچ وقت بهم نگو آقا!» چارلی: «باشه سرهنگ!» ۷- سرهنگ اسلید: «روزی که جستجو کردن رو متوقف کنیم چارلی، روزیه که ما میمیریم!» ۸- سرهنگ اسلید: «من توی زندگیم به دو راهیهای زیادی رسیدم، همیشه میدونستم راه درست کدومه، بدون استثنا. من میدونستم اما هیچ وقت اونو قبول نکردم، میدونی چرا؟ چون لعنتی خیلی سخت بود!» ۹- سرهنگ اسلید: «امروز یه روز عالی برای آواز خوندنه، یه روز عالی برای ادامه دادن، یه روز عالی از صبح تا شب، یه روز عالی برای مشکلات همه.» ۱۰- سرهنگ اسلید: «من دیگه خیلی پیر شدم، خیلی خستم و خیلی کور!» ۱۱- سرهنگ اسلید: «زن ها... تا حالا به زنها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه.» ۱۲- سرهنگ اسلید: «خداحافظ ویلی. من خوب نیستم. من هرگز خوب نبودم.» ۱۳- سرهنگ اسلید: «[با فریاد] چه زندگیای؟ اصلا من زندگی کردم! من اینجا در تاریکی هستم.»
کاراکتر: سرهنگ دوم فرانک اسلید
داستان: یک دانشجوی کالج به نام «چارلز سیمس» برای جبران هزینهی تحصیل خود بهدنبال کار میگردد. او سرانجام شغل پرستاری آخر هفته از یک افسر نابینای ارتش آمریکا به نام «سرهنگ فرانک اسلید» را بهدست میآورد. «چارلز» در مدرسهی خود دچار مشکلی شده که اگر حل نشود، منجر به اخراج او از مدرسه میشود. سرانجام «چارلز» به «سرهنگ اسلید» کمک میکند تا از خودکشی رهایی یابد و «سرهنگ اسلید» نیز برای کمک به «چارلز» در مراسم کمیتهی انضباطی و بدون اطلاع قبلی حاضر میشود و سخنرانی افتخارآمیز او باعث میشود که کمیتهی انضباطی به نفع «چارلز» رای دهد. (در این فیلم نظامی نابینا، «سرهنگ دوم بازنشسته فرانک اسلید» راه و رسم لذت بردن از زندگی را به یک دانشآموز دبیرستانی میآموزد.)
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۲، برای بازی در فیلم بوی خوش زن، نامزد دریافت جایزه از حلقهی منتقدان فیلم نیویورک شد. وی همچنین در سال ۱۹۹۳، برندهی جایزههای اسکار و گلدن گلوب و نامزد دریافت جایزه از انجمن منتقدان فیلم شیکاگو شد.
نگاره: Universal Pictures (kpa Publicity Stills - United Archives GmbH - alamy.com)
نام فیلم: راه کارلیتو Carlito's Way
کارگردان: برایان دی پالما
نویسنده: دیوید کپ (بر پایهی رمانهای راه کارلیتو و پس از ساعتها نوشتهی ادوین تورس)
آهنگساز: پاتریک دویل
بازیگران: آل پاچینو، شان پن، پنهلوپه آن میلر، جان لگویزمائو، لوئیس گازمن، آنخل سالازار، خورخه پورسل، جیمز ربهورن، جان فین، مایکل پی موران، روکو سیستو، ادریان کیوان پاسدار، وینسنت پاستوره، ویگو مورتنسن، جان اورتیز، هایمه سانچز
ژانر: جنایی، درام، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۹۳
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۴۴ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۳۰ میلیون دلار - ۶۴ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- کارلیتو: «در زندگی هر کس خطهایی هست که وقتی ازشون عبور میکنی، هیچوقت نمیتونی برگردی و آدم قبلی بشی که بهش میگن: ته خط!» ۲- کارلیتو: «وقتی که اون تویی، همهی وقتتو به این فکر میکنی که روز اولی که میای بیرون، کی رو میخوای ببینی، روز دوم، روز سوم. اما وقتی که بیرونی همه با اون چیزی که یادته فرق دارن. شاید تو هم همینطوری. دعا میکنی یکی رو پیدا کنی که فرق نکرده باشه. همونطوری که همیشه نگاهت میکرده ببینتت.» ۳- کارلیتو: «گاهی اوقات لطف، سریعتر از یک گلوله آدم رو میکشه!» ۴- کارلیتو: «متاسفم بچهها! ایندفعه دیگه تموم بخیههای دنیا هم نمیتونن ردیفم کنن!»
کاراکتر: کارلیتو بریگانته
داستان: «کارلیتو» دلال مواد مخدر، به سی سال زندان محکوم میشود، اما با تلاش وکیلش «دیو» پس از پنج سال آزاد میشود و تصمیم میگیرد سراغ کارهای خلاف نرود. او برای خرید سهمی از یک کلوب شبانه به هفتاد و پنج هزار دلار پول نقد نیاز دارد. پس از قتل عامی که در جریان یک معاملهی قاچاق صورت میگیرد، او این پول را بهدست میآورد. «دیو» که با یکی از موکلانش، یک مافیایی به نام «تالیالوچی» درگیری پیدا کرده، پای «کارلیتو» را به میان میکشد. «گیل» دختر مورد علاقهی «کارلیتو» او را از وارد شدن در ماجرای «دیو» و موکلش بر حذر میدارد، اما «کارلیتو» که خود را مدیون «دیو» میداند با او همکاری میکند.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۴، برای بازی در فیلم راه کارلیتو، نامزد دریافت جایزهی دیوید دی دوناتلو شد.
نگاره: Universal Pictures (Photo 12 - alamy.com)
نام فیلم: دو بیت Two Bits
کارگردان: جیمز فولی
نویسنده: جوزف استفانو
آهنگساز: کارتر برول
بازیگران: جری بارون، مری الیزابت ماسترانتونیو، آل پاچینو، اندی رومانو، دونا میچل، مری لو روزاتو، جو گریفاسی، جوانا مرلین، جف پیرسون
ژانر: کمدی، درام
سال پخش: ۱۹۹۵
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۸۵ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ؟ - ۲۶/۲۸۲ دلار
ردهی سنی: PG-13 (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۳ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۰ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: پدربزرگ
داستان: شهر فیلادلفیا، سال ۱۹۳۳. «جنارو» ۱۲ ساله با مادر بیوهاش و پدربزرگ ناتوانش زندگی میکند. در یک روز گرم تابستانی پدربزرگ بیرون از خانه نشسته است در حالی که...
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم دو بیت، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Miramax Films (Michael Ochs Archives / Handout - gettyimages.com)
نام فیلم: مخمصه Heat
کارگردان: مایکل مان
نویسنده: مایکل مان
آهنگساز: الیوت گلدنتال
بازیگران: آل پاچینو، رابرت دنیرو، وال کیلمر، جان ویت، تام سایزمور، دایان ونورا، ایمی برنمن، اشلی جاد، میکلتی ویلیامسون، وس استودی، تد لواین، دنیس هیزبرت، ویلیام فیکنر، ناتالی پورتمن، تام نونان، کوین گیج، هانک آزاریا، دنی ترخو، سوزان تیلور، هنری رالینز، جری تریمبل، تون لاک، ریکی هریس، جرمی پیون، زاندر برکلی، باد کرت، استیون فورد، پل هرمن، فارا فورک
ژانر: اکشن، جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۹۵
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۷۰ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۶۰ میلیون دلار - ۱۸۷/۴ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- مککالی: «سی سال پیش یکی بهم گفت هیچوقت وارد رابطهای نشو که وقتی توی مخمصه قرار گرفتی، نتونی ظرف ۳۰ ثانیه بیخیالش بشی و فرار کنی.» ۲- شان بین: «تا حالا کسی رو کشتی؟» مککالی: «فقط به احساسات یه زن لطمه زدم.» ۳- وینسنت هانا (به مککالی): «الان ما مثل دو تا آدم معمولی اینجا نشستیم. تو هر کاری دوست داری میکنی، منم هر کاری دوست دارم میکنم. ولی اگه یه روز دیگه با هم روبهرو بشیم، من بین تو و زنی که قراره بیوه بشه، تو رو از بین میبرم.»
کاراکتر: ستوان وینسنت هانا
داستان: «نیل مککالی» سارقی است که تخصصش انجام سرقتهای بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیهی مخصوص حمل و نقل و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» کارآگاهی است لسآنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد. با وجودی که «مککالی» آنقدر پول دارد که بتواند خود را بازنشسته کند و طبق برنامهای که در سر دارد به نیوزیلند برود، ولی همانقدر که دنبال پول و منفعت است، شور و هیجان سرقت را نیز دوست دارد، بنابراین نقشهای میریزد تا سرقت آخرش را انجام دهد. در عین حال او با «ایدی» زن جوانی آشنا شده که مطمئن نیست به راحتی بتواند از او جدا شود.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم مخمصه، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Warner Bros. (gallantry.com)
نام فیلم: تالار شهر City Hall
کارگردان: هارولد بکر
نویسنده: کنت لیپر، پل شریدر، نیکولاس پیلگی، بو گولدمن
آهنگساز: جری گلدسمیت
بازیگران: آل پاچینو، جان کیوسک، دنی آیلو، مورفی گایر، جان فین، بریجیت فوندا، آنتونی فرنسیوسا، مارتین لاندو، دیوید پیمر، استنلی اندرسون، ریچارد شف، لورین ولز
ژانر: جنایی، درام، رازآلود، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۹۶
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۱ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۴۰ میلیون دلار - ۳۳/۴ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۲ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- «اهمیت یه مرد از دشمنانش معلوم میشه نه دوستانش.» ۲- «یک لغزش فقط وقتی تبدیل به اشتباه میشه که بهجای اصلاح، انکارش کنی!»
کاراکتر: شهردار جان پاپاس
داستان: «جان پاپاس» شهردار محبوب نیویورک، خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری میکند. ولی هنگامی که طی ماجرایی یک کارآگاه پلیس، یک گانگستر و یک پسر بچهی شش سالهی بیگناه کشته میشوند، زیر فشار افکار عمومی قرار میگیرد. «پاپاس» از معاونش «کوین» میخواهد قضایا را دنبال و حل کند.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم تالار شهر، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Sony Pictures Releasing (ebay.com)
نام فیلم: دانی براسکو Donnie Brasco
کارگردان: مایک نیوول
نویسنده: پل آتاناسیو (بر پایهی کتاب دانی براسکو نوشتهی جوزف د. پیستونه و ریچارد وودلی)
آهنگساز: پاتریک دویل
بازیگران: آل پاچینو، جانی دپ، مایکل مدسن، برونو کیربی، جیمز روسو، آن هیچ، ژلیکو ایوانک، جری بکر، رابرت میانو، برایان تارانتینا، روکو سیستو، زک گرینیر، والت مکفرسون، تری سرپیکو، گرچن مول، تونی لیپ، وال آوری، تیم بلیک نلسون، پل جیاماتی
ژانر: زندگینامهای، جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۹۷
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۲۷ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۳۵ میلیون دلار - ۱۲۴/۹ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- لفتی: «به نظرم اونایی که خودکشی میکنن آدمای ضعیفی نیستن، فقط از بین دو تا جهنم، جهنم اونوریو انتخاب کردن!!» ۲- لفتی: «من همه چیزم رو با تو شریک بودم.» دنی براسکو: «مثلا چی رو؟» لفتی: «همه چی رو، من اگه ٢٠٠ دلار داشتم، ١٠٠ تاش مال تو بود!» دنی براسکو: «لفتی، تو که هیچ وقت پول نداشتی!!» لفتی: «آره نداشتم، اما اگه داشتم ١٠٠ تاش مال تو بود...!»
کاراکتر: بنجامین روجیرو (لفتی)
داستان: نیویورک، سال ۱۹۷۸. افبیآی به «جوزف د. پیستونه» مامور خود، وظیفهی نفوذ به یکی از گروههای مافیایی را میدهد. «جوزف» با نام مستعار «دانی براسکو»، اعتماد «روجیرو (لفتی)» را بهدست میآورد و وارد گروه مافیایی او میشود. «جوزف» میبیند که چگونه اعضای گروه به رهبری «سانی بلک»، دار و دستهی مخالف را قلع و قمع میکنند و خودش هم برای بهدست آوردن اعتماد «لفتی»، ناچار به آدمکشی میشود. «جوزف» مدارک کافی تهیه میکند و افبیآی دستور خروج از گروه را به او میدهد؛ در حالیکه «جوزف» میداند خروجش از گروه به کشته شدن «لفتی» خواهد انجامید... (این فیلم بر پایهی یک داستان واقعی ساخته شده است.)
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۷، برای بازی در فیلم دانی براسکو، برندهی جایزه از انجمن منتقدان فیلم بوستون شد. وی همچنین در سال ۱۹۹۸، برندهی جایزهی کلوترودیس و نامزد دریافت جایزه از انجمن ملی منتقدان فیلم و انجمن منتقدان فیلم شیکاگو شد.
نگاره: Sony Pictures Releasing (imdb.com)
نام فیلم: وکیلمدافع شیطان The Devil's Advocate
کارگردان: تیلور هاکفورد
نویسنده: جاناتان لیمکین، تونی گیلروی (بر پایهی رمان وکیلمدافع شیطان نوشتهی اندرو نیدرمن)
آهنگساز: جیمز نیوتن هاوارد
بازیگران: کیانو ریوز، آل پاچینو، شارلیز ترون، جفری جونز، جودیت آیوی، کانی نیلسن، کریگ تی. نلسن، هتر ماتارازو، تامارا تیونی، مورفی گایر، روبن سانتیاگو-هادسون، دبرا مانک، ویتو روگینز، جورج واینر، روی جونز جونیور.، دلروی لیندو، کریس باوئر، مونیکا کینا
ژانر: درام، فانتزی، رازآلود، فراطبیعی ترسناک
سال پخش: ۱۹۹۷
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۴۴ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۵۷ میلیون دلار - ۱۵۳ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۳ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۰ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- کوین لومکس: «پس عشق چی میشه؟» جان میلتون (شیطان): «خیلی بهش اهمیت داده شده! از نظر شیمیایی هیچ تفاوتی با خوردن مقدار زیادی شکلات نداره!» ۲- جان میلتون (شیطان): «کبر و غرور، گناه مورد علاقهی منه!» ۳- کوین لومکس: «تو چى هستى؟» جان میلتون (شیطان): «من اسمهاى زیادى دارم!» کوین لومکس: «شیطان.» جان میلتون (شیطان): «منو پدر صدا کن!» ۴- جان میلتون (شیطان): «حاکم جهنم بودن، بهتر از خدمتکار بودن توی بهشته. ۵- جان میلتون (شیطان): «بذار راجع به خدا بهت یکم اطلاعات بدم. اون به انسانها غریزه رو میده... این هدیهی فوقالعاده رو میده و بعد چیکار میکنه؟ اون قوانینش رو بر خلاف غرایز تنظیم میکنه. نگاه کن ولی دست نزن. دست بزن ولی مزه مزه نکن. مزه مزه بکن ولی قورت نده. و هر لحظه که یه قدم جلوتر بذاری میدونی اون چی کار میکنه؟ میشینه اون بالا و از تهِ دل بهت میخنده! اون یه موجودِ خبیثه! اون یه سادیسته! اون یه مالکِ غایبه! چنین چیزی رو باید پرستش کرد؟ هرگز! من از بدو خلقت روی زمین بودم. احساسات و هیجاناتی رو که انسان دوست داشته پرورش دادم! همیشه به تمایلات انسان اهمیت دادم و هیچوقت اونو قضاوت نکردم! چرا؟ چون با تمام عیبها و نقصهاش هیچوقت اونو طرد نکردم! من طرفدارِ انسانم! من یه انسانگرا هستم... شاید آخرین انسانگرای واقعی...»
کاراکتر: جان میلتون (شیطان)
داستان: «کوین لوماکس» وکیل بسیار موفقی است که قبلا بازپرس بوده است. او رکورددار پروندههای موفق است. در دادگاه او وکالت مردی که به اتهام تجاوز به یک دختر در حال محاکمه است به عهده میگیرد و موفق میشود علیرغم گناهکار بودن مرد او را تبرئه کند. در همین حین رئیس یک شرکت بزرگ حقوقی در نیویورک او را جذب شرکت خود میکند و با پیشنهادهای مالی خود او را اغوا میکند. او در شرکت به موفقیت شغلی خود ادامه میدهد، در حالی که همسرش از واقیت و او در حال دور شدن است. «جان میلتون (شیطان)» رئیس این شرکت است. او در راس سازمانی قرار دارد که به دفاع از حقوق مجرمان میپردازد نه متهمان. این دستگاه شیطانی به جانشینی برای ادامهی حیات خود نیاز دارد و «کوین» نادانسته توسط «جان میلتون» برای برآوردن این خواسته مورد استفاده قرار میگیرد.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۱۹۹۸، برای بازی در فیلم وکیلمدافع شیطان، برندهی جایزهی فنگوریا چینسا و نامزد دریافت جایزهی ساترن شد.
نگاره: Warner Bros. (plottwistmag.com)
نام فیلم: نفوذی The Insider
(یا افشاگر)
کارگردان: مایکل مان
نویسنده: اریک راث، مایکل مان (بر پایهی مقالهی مردی که زیاد میدانست نوشتهی ماری برنر)
آهنگساز: لیسا جرارد، پیتر بورک
بازیگران: آل پاچینو، راسل کرو، کریستوفر پلامر، دایان ونورا، فیلیپ بیکر هال، لیندسی کروس، دبی میزار، رنه اولستاد، هلی آیزنبرگ، استیون توبولوسکی، کلم فیور، بروس مکگیل، جینا گرشان، مایکل گمبون، ریپ تورن، ریپ تورن، راجر بارت
ژانر: زندگینامهای، درام، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۹۹
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۵۸ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۶۸ تا ۹۰ میلیون دلار - ۶۰/۳ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۸ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: لوول برگمن: «اما تو توی یه شرکت توتون کار میکنی...، توتون یعنی فرهنگ بازار، فروش در حجم بسیار بالا، اون وقت خودت گلف بازی میکنی، گور پدر بقیه، سر در نمیارم، اصولا چرا برای یک شرکت توتون کار میکنی؟» جفری گرید: «نمیتونم چیزی بگم، کاری که قرار بود من انجام بدم میتونست آثار مثبتی داشته باشه، نمیدونم، میتونست مفید باشه، مهم اینه که حقوقم بالا بود، پول درمیاوردم، همسرم خوشحال بود، بچههام بیمه و مدرسهی خوب داشتن و یه خونهی بزرگ...، خب مگه اینا چه عیبی داره؟» لوول برگمن: «هیچ عیبی نداره، داری پول درمیاری، داری به خانوادهات میرسی، کجاش عیب داره؟» جفری گرید: «عیبش اینجاست که مثلا من دانشمندم.» لوول برگمن: «پس دچار تناقض شدی جفری... چون ببین قضیه این شکلیه، تو اطلاعات حیاتی و مهمی داری که مردم بهخاطر منافعشون باید بدونن، تو احساس میکنی که باید اونو افشا کنی و بر خلاف سوگند رازداری عمل کنی، این یه جنبهاش هست، از طرف دیگه، اگر به قراردادت پایبند بمونی خیلی ساده است، ساکت میمونی، هیچ حرفی نمیزنی، کاری هم نمیکنی.»
کاراکتر: لوول برگمن
داستان: «لوول برگمن» به همراه «مایک والاس» تهیهکنندهی یک برنامهی خبری جنجالبرانگیز در کانال سیبیاس بهنام «شصت دقیقه» هستند. او همواره به دنبال سوژههای داغ و دردسرساز میگردد که در این حین به یک پروندهی مشکوک در مورد کمپانیهای تولید سیگار برمیخورد. «برگمن» برای بهدست آوردن اطلاعات دقیق به سراغ یکی از کارمندان ارشد کمپانی مذکور بهنام «جفری وایگند» که اخیرا اخراج شده است میرود.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۲۰۰۰، برای بازی در فیلم نفوذی، نامزد دریافت جایزهی ستلایت شد.
نگاره: Walt Disney Studios Motion Pictures (buzzfeed.com)
نام فیلم: هر یکشنبهی کذایی Any Given Sunday
(یا هر یکشنبهی معین)
کارگردان: الیور استون
نویسنده: جان لوگان، الیور استون (داستان: دانیل پاین، جان لوگان) (بر پایهی رمان هر یکشنبهی کذایی نوشتهی پت تومی)
آهنگساز: رابی رابرتسون
بازیگران: آل پاچینو، کامرون دیاز، دنیس کواید، جیمز وودز، جیمی فاکس، الال کول جی، آن مارگرت، لورن هالی، لارنس تیلور، جیم براون، آرون اکهارت، بیل بلامی، متیو موداین، جان کریستوفر مکگینلی، للا روشون، الیزابت برکلی، کلیفتون دیویس، چارلتون هستون، اندرو براینیارسکی، جیمز کارن، دوین مارتین، لستر اسپیت، شان استون، آنتونی کورونه
ژانر: درام، ورزشی
سال پخش: ۱۹۹۹
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۵۷ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۵۵ میلیون دلار - ۱۰۰/۲ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۲ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۲ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: تونی داماتو: «به این میگن تیم، آقایون. و به عنوان یک تیم یا الان التیام پیدا میکنیم، یا که به صورت فردی خواهیم مرد. فوتبال یعنی این: افراد. همش همینه.»
کاراکتر: تونی داماتو (سرمربی)
داستان: «تونی داماتو» سرمربی تیم موفق «کوسههای میامی» در مسابقات «فوتبال آمریکایی» است؛ اما صاحب جدید تیم «کریستینا پانیچی» بیشتر به نتیجهی بازی اهمیت میدهد تا کیفیت آن. از دیدگاه «تونی» بازیکن شمارهی یکِ تیم، بازیکن سی و نه سالهای بهنام «رونی» معروف به «کپ» است که اکنون «کریستینا خیال دارد مانع ماندن او در تیم شود. وقتی در جریان یک مسابقه «رونی» زخمی میشود، بازیکن تازهکاری به نام «ویلی بیمن» بهجای او بازی میکند و خوش میدرخشد؛ ولی «بیمن» به شهرت و پول بیشتر اهمیت میدهد تا خود بازی و از آن گذشته به «تونی» و بازیکنان دیگر نیز چندان توجی ندارد.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم هر یکشنبهی کذایی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Warner Bros. (movieposters.ha.com)
نام فیلم: قهوه چینی Chinese Coffee
کارگردان: آل پاچینو
نویسنده: آیرا لوئیس (بر پایهی نمایشنامهی قهوه چینی نوشتهی آیرا لوئیس)
آهنگساز: المر برنستاین
بازیگران: آل پاچینو، جری اورباک، سوزان فلوید، الن مکالداف، هیزل گودمن، گری مارینوف
ژانر: درام
سال پخش: ۲۰۰۰
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۹۹ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: هری لوین: «از خسته شدن خستهام...»
کاراکتر: هری لوین
داستان: ماجرا در اوایل دههی هشتاد میلادی در محلهی گرینویچ نیویورک رخ میدهد. «هری» و «جیک» دو نویسندهی ناموفق و فقیر، یک شب سرد زمستانی را در خانهی «جیک» به گفتگو دربارهی پول، زیباییشناسی هنر، رفاقت، زنهای زندگیشان و دستنویس رمان سوم «جیک» میگذرانند.
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم قهوه چینی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Chal Productions (The Shooting Gallery / Courtesy Everett - alamy.com)
نام فیلم: بیخوابی Insomnia
کارگردان: کریستوفر نولان
نویسنده: هیلاری سایتز (بر پایهی فیلمنامهی بیخوابی نوشتهی نیکلای فروبینیوس و اریک شولدبرگ)
(این فیلم بازسازی فیلم نروژی بیخوابی (۱۹۹۷)، به کارگردانی اریک شولدبرگ است.)
آهنگساز: دیوید جولیان
بازیگران: آل پاچینو، رابین ویلیامز، هیلاری سوانک، مورا تیرنی، مارتین داناوان، نیکی کت، پال دولی، کریستال لووی، جی برازائو، لورن کاردینال، کاترین ایزابل، جاناتان جکسون، پائولا شو
ژانر: درام، رازآلود، دلهرهآور، روانشناختی
سال پخش: ۲۰۰۲
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۸ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۴۶ میلیون دلار - ۱۱۳/۸ میلیون دلار
ردهی سنی: R (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۷ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- کارآگاه ویل دورمر: «گاهی معمولیترین و ابتداییترین داشتههای زندگی آدمها، میشه بزرگترین حسرت زندگیت!» ۲- کارآگاه ویل دورمر: «یک پلیس خوب نمیتونه بخوابه، چون همیشه ذهنش درگیر حل معماهاست و یک پلیس بد هم نمی تونه بخوابه، چون همیشه عذاب وجدان داره!»
کاراکتر: کارآگاه ویل دورمر
داستان: «ویل دورمر» کارآگاه کهنهکار شعبهی قتل و همکارش «اکهارت» به شهر کوچکی در آلاسکا فراخوانده میشوند تا دربارهی پرونده قتل دختری نوجوان تحقیق کنند. در هنگامی که مشغول تعقیب قاتل در هوای مه گرفته هستند، «دورمر» به اشتباه «اکهارت» را با تیر میزند. در فیلم اصلی کاملا واضح است که تیراندازی تصادفی است. اما کارآگاه کوشش میکند منکر نقش خود شود تا به وجههاش خدشه وارد نشود. چرا که در پروندهی قبلی با شاهد پرونده روی هم ریخته بوده است. او نه تنها باید شواهد را از میان بردارد تا نتوانند از طریق گلولهی اسلحه او را شناسایی کنند، بلکه باید قاتل را هم که شاهد صحنهی تیراندازی بوده ساکت نگه دارد.
جایزهها: آل پاچینو در سال ۲۰۰۳، برای بازی در فیلم بیخوابی، نامزد دریافت جایزه از حلقهی منتقدان فیلم لندن شد.
نگاره: Warner Bros. (imdb.com)
نام فیلم: سیمون Simone
(یا S1M0̸NE یا S1M0NE)
کارگردان: اندرو نیکول
نویسنده: اندرو نیکول
آهنگساز: کارتر برول
بازیگران: آل پاچینو، کاترین کینر، ایوان ریچل وود، ریچل رابرتس، وینونا رایدر، جی مهر، پروییت تیلور وینس، پروییت تیلور وینس، الیاس کوتیاس، ربکا رومین، جوئل هیمن
ژانر: کمدی، درام، علمی تخیلی
سال پخش: ۲۰۰۲
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۸ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۱۰ میلیون دلار - ۱۹/۶ میلیون دلار
ردهی سنی: PG-13 (تماشای برخی صحنهها برای بچههای زیر ۱۳ سال نامناسب است.)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۱ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۴۹ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ویکتور ترانسکی: «میدونی، گول زدن یه جمع صد هزار نفری، خیلی آسونتر از گول زدن فقط یه نفره!»
کاراکتر: ویکتور ترانسکی
داستان: فیلمِ در حالِ ساخت یک تهیهکنندهی مشهور با مشکل روبرو میشود. بازیگر نقش اصلی در میانهی کار، گروه را رها میکند. تهیهکنندهی فیلم تصمیم میگیرد پروژه را ادامه دهد و بهجای نقش اصلی فیلم، از یک مدل دیجیتالی کاملا مشابه به او استفاده کند. او با بهکارگیری فناوری شبیهسازی، یک بازیگر کامپیوتری بهنام «سیمون» خلق میکند و خود را مدیر برنامههای او معرفی میکند...
جایزهها: آل پاچینو برای بازی در فیلم سیمون، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: New Line Cinema (mubi.com)
فیلمهای برجستهی آل پاچینو بازیگر آمریکایی (بخش نخست) - (بخش دوم)
بنمایگان: wikipedia - imdb
گردآوری: فرتورچین