در این بخش از سایت فرتورچین، برگزیدهای از سخنان و جملههای آموزندهی سقراط، فیلسوف یونانی (۴۷۰ - ۳۹۹ پیش از میلاد) را میخوانید.
«مورد ستم قرار گرفتن، بهتر از ستمکار بودن است.»
«در هر حال به این امر واقفم که صاحب علم نیستم، نه علم بزرگ و نه کوچک.»
«میتوان چنین گفت که هیچکدام از ما دو نفر، درباره یک موضوع ِ خوب و پاکیزه، هیچ اطلاعی نداریم، اما این یکی فکر میکند که میداند ولی در واقع چیزی نمیداند. اما من که به اندازهی او ناآگاهم، چنین فکری ندارم، پس میتوان چنین نتیجه گرفت که من کمی داناتر از او هستم زیرا چیزی را که نمیدانم، فکر نمیکنم که میدانم.»
«آی مردان آتنی، این همه شلوغ نکنید!»
«هنگام به خاک سپردنم بگویید این که زیر خاک میکنیم تن سقراط است، نه خود او.»
«کریتون! ما به آسکلیپیادس یک خروس بدهکاریم، یادت باشد حتمأ برایش قربانی کنی!»
«بدترین نفرت، گاهی از عشقی عمیق نشات میگیرد.»
«مراقب بیثمری زندگی پرمشغله باشید.»
«آنقدر بر مال دنیا حریص مباش که از مفقود شدنش اندوهناک شوی.»
«اثر حکمت آنگاه در شخص حکیم ظاهر شود که خویشتن را حقیر و ناچیز شمارد.»
«ازدواج کنید، اگر زن خوبی نصیبتان شد خوشبخت میشوید و اگر زن بداخلاقی نصیبتان شد فیلسوف میشوید.»
«اگر خاموش باشی تا دیگران بهسخنت آورند، بهتر از این است که در حال سخن گفتن دیگران خاموشت کنند.»
«با نادان تواضع کردن همچنان است که حنظل را آب دادن، چندان که آب بیشتر یابد، بار تلختر دهد.»
«عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد.»
«مرد کامل آن است که دشمنان از او در امان زیست کنند، نه آن که دوستان از او در هراس باشند.»
«میتوانی هر آرزویی را که بخواهی داشته باشی، ولی انتظار برآورده شدن همهی آنها را نداشته باش.»
«نزدیکترین چیزها مرگ، و دورترین چیزها آرزو است.»
«زمان خود را به بهتر کردن خود با مطالعهی نوشتههای دیگران اختصاص دهید. بنابراین شما به سادگی آنچه را بهدست میآورید که دیگران سخت برای آن زحمت کشیدهاند.»
«بهترین راه زندگی شرافتمندانه این است که به همان کسی که تظاهر میکنیم تبدیل شویم.»
«ابلهترین دوستان ما خطرناکترین دشمنان هستند.»
«اثر حکمت آنگاه در شخص حکیم پدیدار شود، که خویشتن را حقیر و ناچیز شمارد.»
«ادب و حکمت را شعار خود ساز تا بهترین اهل زمان شوی و به نیکان بپیوندی.»
«از مرگ نترسید، زیرا تلخی آن به دلیل ترس از آن است.»
«ازدواج کردن و ازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است.»
«اگر به ما ظلمی روا شد نیز نباید آن را با ظلم دیگری پاسخ دهیم، چرا که بهرغم آنچه مردم میپندارند، این کار برخلاف عدالت است.»
«اگر میخواهی هستی را بشناسی، خود را بشناس.»
«انتقام، دلیل سبکی عقل و پستی روح است.»
«ای مردم آتن، چه مرا بیگناه شمارید و آزاد کنید و چه نکنید، من هرگز از راه خویش باز نمیگردم، حتی اگر صدبار کشته شوم.»
«آن انسانی عاقلتر است که میداند عقلش کمتر است.»
«آنگونه باش که میخواهی بهنظر برسی.»
«با پدر و مادرت چنان رفتار کن که از فرزندان خود توقع داری.»
«با عاقل مشورت کن، چون فکر او بهدور از هوای نفسانی است و با نادان مشورت مکن، زیرا که او تابع هوای نفس باشد. مشورت مکن با آن که محاط زمان است، بلکه مشورت کن با آن که محیط به زمان باشد.»
«باید بخوری تا زنده باشی، نه آنکه زنده باشی تا بخوری.»
«پیش تمام دشمنان به نزدیکترین دشمن خود که زبان است، توجه داشته باش.»
«تا زمانی که انسان زنده است، فهم این نکته برای او دشوار است که برای جاویدان شدن بایستی بمیرد؛ پس از آن مرگ نباشد.»
«تفاوت انسان با حیوان در کنترل هوای نفس و هوسها است.»
«تمام محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن؛ زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد تو را دشمن میپندارد.»
«تنها خوبی موجود در جهان، شناخت و دانش؛ و تنها شر و زشتی، نادانی است.»
«جامعه زمانی حکمت و سعادت مییابد که مطالعه، کار روزانهاش باشد.»
«خدمت خود را بیآنکه برای پاداش باشد به مردم عرضه کنید و پاداش آن را در رضایت خاطر خویش بیابید.»
«خشم و غضب را به درگاه مردان با اراده راهی نیست.»
«داروی خشم، خاموشی است.»
«دانش پاک در دلهای ناپاک قرار نمیگیرد.»
«دانش حقیقی این است که همه بدانیم که نادانیم.»
«در تکاپو، تا بهتر از آن باشیم که هستیم؛ بهتر از این شیوهای برای زیستن نیست.»
«در دوستی درنگ کن، اما وقتی دوست شدی ثابتقدم و پایدار باش.»
«در لذتی که آمیخته به فساد است، خوشحال نباشید و (به این) فکر کنید که لذت نمیماند و فساد میماند.»
«دلبستگی انسان به زندگی نیست، به خوبی آن است.»
«روح درونی خود را زیبا کنید تا شخصیت درونی و بیرونی شما یکی شود.»
«زندگی بدون تحقیق و جستار ارزش زیستن ندارد.»
«زندگی کوتاه است و فانی، اما هنر طولانی و ماندگار.»
«زیبایی بدون عفت و فضیلت چون گلی خوشرنگ ولی بیعطر است.»
«سخن گفتن بهجا و سکوت نمودن بهجا نشانهی عقل است.»
«سرایندگان، یگانه مفسران خدایان هستند.»
«سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر میزند، تجربهای جدید بهدست آورد.»
«شیرینترین مرگها از آنِ کسانی است که کارهای بزگ از آنها سرزده و آرزوهای بزرگ آنها برآورده شده است.»
«شیرینی یک بار پیروزی، به تلخی صدبار شکست میارزد.»
«فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است.»
«فردی که در امری بزرگ جان میسپارد، مثل کسی است که تازه زخم برداشته و در گرمی گیرودار، جراحت خویشتن را احساس نمیکند. پس کسانی که همت خود را وقف راه خیر میکنند، از زحمت و آزار مرگ بهدورند و شیرینترین مرگها متعلق به کسانی است که کارهای بزرگ از آنان سرزده و آرزوهای بزرگ آنان برآورده شده است.»
«گریز از مرگ، دشوار نیست، گریز از بدی دشوار است، زیرا بدی تندتر از مرگ میرود.»
«لازمهی قضاوت، شکیبایی به هنگام شنیدن، اندیشیدن به هنگام گفتن، بینش به هنگام رسیدگی و بیطرفی به هنگام قضاوت است.»
«مرد عاقل کسی است که کم گوید و زیاد شنود.»
«مردم هر کدام آرزویی دارند؛ یکی مال می خواهد، یکی جمال و دیگری افتخار. ولی به نظر من دوست خوب از تمام اینها بهتر است.»
«مرگ ترس ندارد، زیرا خوابی آرام است که خیالات آشفته در آن وجود ندارد.»
«ممکن است مقداری زهر در کوزهای ریخت و آن کوزه را شست و اثرات زهر را از بین برد، ولی چیزی را که در ذهنتان جای دارد، خوب یا بد، بر شما فرمانروایی خواهد کرد و هرگز از آن رهایی نتوانید یافت.»
«من تا آنجا که میتوان، حقشناسی میکنم، ولی چون پول ندارم، جز ستایش، کاری از دستم برنمیآید.»
«من حقیقت را نمیدانم و از راه مباحثه با اشخاص میخواهم آن را کشف کنم و کسب دانش نمایم.»
«من داناترین انسانها هستم، زیرا یک چیز میدانم که دیگران نمیدانند، و آن این که هیچ چیز نمیدانم.»
«من دانش و هنری ندارم، تنها هنر من این است که مانند مادرم فن قابلگی میدانم، با این تفاوت که مادرم زنها را در وضع حمل مدد میکرد و من، عقلها و ذهنها را مدد میکنم که زاینده شوند؛ یعنی علمی که در نهاد ایشان هست پیدا شود و به آن آگاه گردند.»
«من یک شهروند جهانیام و نه یک شهروند آتنی.»
«نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظهی آن است.»
«نمیتوانم چیزی به دیگران بیاموزم؛ فقط میتوانم وادارشان کنم که بیندیشند.»
«هر جا که بشر را دوست بدارند، فرهنگ را هم دوست خواهند داشت.»
«هر کسی که بداند که نداند از همه داناتر است. یک چیز را خوب میدانم و آن این است که هیچ نمیدانم. هر که بداند درست چیست، دست به نادرست نمیزند.»
«هرگاه تمام بلاها و سختیهای بشر را در یک جا جمع کنند و در میان مردم تقسیم نمایند، بدبختترین مردم چون سهم خود را ببینند، از سهم نخستین خویش راضی شده، لب از شکایت میبندند.»
«هیچ کس از قلب شما به شما نزدیکتر و راستگوتر نیست. بنابراین از کسانی که قلب پاک شما آنان را به خود نمیپذیرد، دوری کنید.»
«هیچ کس حق ندارد راضی شود که در گمراهی و نادانی بماند و نیز کسی نباید حقیقت را پنهان کند.»
«هیچ کس نمیداند، شاید مرگی که از او چون دشمنی سخت و زیانکار میگریزند، براستی، رهآوردی بزرگ است.»
«هیچ گنجی به از هنر نیست و هیچ هنری بزرگوارتر از دانش نیست و هیچ پیرایهای بهتر از شرم نیست و هیچ دشمنی بدتر از خوی بد نیست.»
«یک زندگی مطالعه نشده، ارزش زیستن ندارد.»
زندگینامهی سقراط فیلسوف یونانی
گردآوری: فرتورچین