داستان کوتاه نه سیخ بسوزه نه کباب

داستان کوتاه نه سیخ بسوزه نه کباب

شجاع‌السلطنه، پسر فتحعلی‌شاه، یک وقتی حاکم کرمان بود. اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود. او در کرمان تجربه کرده بود و متوجه شده بود که ترکه‌های نازک انار می‌تواند کار سیخ کباب را بکند و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه‌تر هم می‌شود. برای همین پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها می‌گفت: «طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزه نه کباب.»

 

این دستور شجاع‌السلطنه به‌صورت ضرب‌المثل درآمد و برای بیان و توصیه‌ی میانه‌روی و اعتدال در کارها توسط مردم به‌کار می‌رود. هرچند این ضرب‌المثل ریشه‌ای کهن‌تر از دوره‌ی قاجار دارد، چنان‌که در اشعار زیر آورده شده است:

عقل را و نقل را همچون ترازو راست دار - جهد کن تا در میان نه سیخ سوزد نه کباب
عطار، دیوان اشعار، قصاید، قصیده‌ی شماره‌ی ۷.
گفته ناگفته کند از فتح باب - تا از آن نه سیخ سوزد نه کباب
مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، قصه‌ی طوطی و بازرگان.

 

این ضرب المثل نشان دهنده‌ی آن است که هر کاری را باید درست و در سر زمان خودش انجام شود، وگرنه به کیفیت دلخواه نمی‌رسد و دیگر کارآیی خوبی نخواهد داشت.

 

نگاره: Antoin Sevruguin (thenelsoncollection.co.uk)
گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۳ مشارکت کننده