داستان کوتاه راغب و مرغوب

داستان کوتاه راغب و مرغوب

راغب و مرغوب منظومه‌ای عاشقانه سروده‌ی «میر محمد اسماعیل ابجدی» شاعر پارسی‌گو و اردوسرای هندی سده‌ی ۱۲ هجری قمری است. «ابجدی» این منظومه را در سال‌های ۱۱۸۵ و ۱۱۸۶ هجری قمری و در ۷۰ سالگی سروده است. این مثنوی روایت دلدادگی «راغب» شاهزاده‌ی یمن و «مرغوب» شاهدخت چین است.
چکیده‌ی داستان راغب و مرغوب
پادشاه یمن که سال‌ها صاحب فرزند نمی‌شد، به دعای درویشی صاحب پسری می‌شود و نامش را «راغب» می‌نهد. راغب که پسری خوش‌سیما و شجاع و با تدبیر است، در جوانی تمام علوم و فنون را یاد می‌گیرد و سرامد همگان می‌شود. روزها می‌گذرد و راغب که دیگر در زیبایی و ادب انگشت‌نمای شهر است، خواب «مرغوب» شاهدخت چین را می‌بیند و سخت بر او عاشق می‌شود.
پس با وجود مخالفت پادشاه رهسپار چین می‌شود، ولی در راه کشتی او دچار طوفان می‌شود و می‌شکند و خود به اسارت حبشیان درمی‌آید و سختی‌های بسیار را از سر می‌گذراند. بازرگانان «تبت» او را که جوانی خوش‌سیماست می‌خرند و همراه خود به «ختن» می‌برند. خبر زیبایی او به پادشاه ختن می‌رسد و پادشاه ختن او را می‌خرد، اما به یاری دوستی که در سفر با او آشنا شده و ماجرایش را برای او بازگو کرده، رهایی می‌یابد و با تحمل سختی‌های فراوان به چین می‌رسد و با دلاوری‌ها و از جان گذشتگی بسیار مرغوب دختر شاه چین را ملاقات می‌کند و با او ازدواج می‌کند.

 

فهرست عشاق نامدار ایران و جهان

 

نگاره: Nooshin Vesal
گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده