داستان کوتاه دختری با یک گل سرخ ۱۱ مرداد ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه عاشقانه ، جک کانفیلد ستوان جان بلانکارد از روی نیمکت برخاست. لباس ارتشیاش را مرتب کرد و به تماشای انبوه جمعیت که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش میگرفتند مشغول شد.دنبالهی نوشته