بهروز وثوقی بازیگر خوشنام سینمای ایران و به باور بسیاری از هنرمندان، بهترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است. در این نوشته که به بخش دوم فیلمهای بهروز وثوقی میپردازد با ۲۷ فیلم (از ۵۷ فیلم) آشنا میشویم.
--- جای عکس ---
نام فیلم: دور دنیا با جیب خالی Around the World with Empty Pockets
(به فارسی: Dor-e donya ba jib-e khali)
کارگردان: خسرو پرویزی
نویسنده: سعید مطلبی
آهنگساز: -
بازیگران: بهروز وثوقی، پوری بنایی، رضا بیک ایمانوردی، داریوش اسدزاده، شهروز رامتین، منوچهر ژیان، حسن شاهین، فیروز
ژانر: اکشن، ماجراجویی
سال پخش: ۱۹۷۰ (۱۳۴۹)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۹۰ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵/۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: -
داستان: دختری ربوده میشود و دو دوست که با دختر نسبتی دارند، به تعقیب سارقین و جستجوی دختر از رم تا ناپل، کاپری، تورنتو و از پاریس تا لندن، هامبورگ، برلین، ژنو، آتن و استانبول میپردازند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم دور دنیا با جیب خالی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Aryana Film (filme-farsi.blogspot.com)
نام فیلم: داش آکل Dash Akol
کارگردان: مسعود کیمیایی
نویسنده: مسعود کیمیایی (بر پایهی داستان داش آکل از کتاب سه قطره خون نوشتهی صادق هدایت)
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
بازیگران: بهروز وثوقی، بهمن مفید، مری آپیک، جلالی، کنعان کیانی، ژاله، محمدتقی کهنمویی، ابراهیم نادری، منصور متین، خسرو سهامی، منوچهر احمدی، جهانگیر فروهر، محمدرضا رفیعی، سیروس یزدانی، نظامالدین شفایی
ژانر: درام، رمانتیک، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۷۱ (۱۳۵۰)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۹۹ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- اقدس: «شنیدم هیشکی نمیتونه دل گندهی تو رو بشکونه، چی شده داش آکل؟» داش آکل: «روی زخم دل مرد، هیشکی نمیتونه مرهم بذاره، زن!» اقدس: «میدونم که همه کوچیکتر از اون هستن که بتونن کاری برات بکنن. من فقط میتونم برات برقصم و سر تو گرم کنم. اما مادرم بهم میگفت: وقتی مرد غم داره، یه کوه درد داره.» داش آکل: «وقتی مرد غم داره، یه کوه درد داره، اسم مادرت چی بود زن؟» اقدس: «مرجان!» (هماسم دختری بود که دوستش داشت.) ۲- داشآکل: «کمر مردو هیچی تا نمیکنه، جز زن. من بودم و یه طوطی. حالا هم باز منم و یه طوطی. اما دیگه نه اون طوطیه و نه من داشی.» ۳- کاکا رستم: «همتون گوش وایسین. من یه عمر منتظر این شب بودم. ننه بابامو تو سیاه زمستون جلو روی خودم انداختن تو حوض. ننه بابام غلام بودن. این کارو کردن که من فرمونبر خوبی باشم. اما من از اون شب عوض فرمون بردن، زور گفتنو خوب یاد گرفتم.»
کاراکتر: داش آکل
داستان: ماجرای قهرمانیها و مردانگی و صداقت «داش آکل» را همهی مردم شیراز میدانند. یک حاجی شیرازی که زمانی با او همسفر بوده و فضایل نیک «داش آکل» را میدانسته، قبل از مرگش وصیت میکند که «داش آکل» به کارهای زندگی و املاک او رسیدگی کند. «داش آکل» در برخورد با خانوادهی حاجی، دختر او را میبیند و به او دل میبندد، حال آنکه دختر سن کمی دارد. عشق دختر، «داش آکل» را به شرابخواری میکشاند. «کاکارستم» که دشمن «داش آکل» است با آنکه بارها در جدال تن به تن از او شکست خورده، معهذا همه جا در غیابش رجزخوانی میکند...
جایزهها: بهروز وثوقی در سال ۱۹۷۱، برای بازی در فیلم داش آکل، برندهی جایزه از جشنوارهی فیلم تاشکند و نامزد دریافت جایزه از جشنوارهی فیلم سپاس شد.
نگاره: Rex Cinema & Theatre Company (manzoom.ir)
نام فیلم: فرار از تله Escape from the Trap
(به فارسی: Farar az Taleh)
کارگردان: جلال مقدم
نویسنده: جلال مقدم
آهنگساز: مرتضی حنانه
بازیگران: بهروز وثوقی، داوود رشیدی، نیلوفر، عباس ناظری نیک، جلالی
ژانر: اکشن، درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۷۱ (۱۳۵۰)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۰ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: مرتضی
داستان: «مرتضی» مرد جوانی که بهعلت خلافکاری و اشتباه به پنج سال زندان محکوم شده، پس از آزادی به سراغ دختر مورد علاقهاش «مهری» میرود. ولی او به ازدواج اجباری مردی بهنام «اوستا فرج» درآمده است. «اوستا فرج» در قبال مبلغی پول حاضر است «مهری» را آزاد کند. در همین زمان مرتضی به دام مردی بهنام «کریم» میافتد و با او تصمیم به دزدی میگیرند. «مرتضی» پولها را برداشته و به سراغ «اوستا فرج» میرود...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم فرار از تله، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Filmco Films (manzoom.ir)
نام فیلم: یک مرد و یک شهر A Man and a City
(به فارسی: Yek Mard va Yek Shahr)
کارگردان: امیر شروان
نویسنده: امیر شروان
آهنگساز: منوچهر گودرزی
بازیگران: بهروز وثوقی، رضا بیک ایمانوردی، آراماییس وارطان یوسفیانس، پرویز جعفری، رضا عبدی، نعمتاله گرجی، فرامرز محمودی، پرویز منفرد، تقوی، گیتی فروهر، محمد ورشوچی
ژانر: درام، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۷۱ (۱۳۵۰)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۳ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: سروان شرفی
داستان: «احمد» رانندهای است که هر از گاهی دچار بیماری روحی شده و در آسایشگاه روانی بستری میشود. «احمد» به خانهی پرستاری بهنام «ژاله» پناه میبرد و پلیس او را دستگیر میکند و به آسایشگاه میبرد. «سروان شرفی» همسرش «پروین» را که آبستن است و نیاز به خون از گروه کمیابی دارد به بیمارستان میبرد و پزشک معالج نشانی دو مردی را که این خون در رگهایشان جاری است به «سروان» میدهد. یکی از آنها مردی است که وقتی «سروان» به او میرسد تصادف کرده و مرده است، دیگری دزد سابقهداری است که مقداری از خون خود را به «سروان» میدهد. در لحظهای که قرار است «سروان» خود را به همسرش برساند، «احمد» دوباره از آسایشگاه میگریزد و یک مینیبوس پر از دانشآموز را به گروگان می گیرد...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم یک مرد و یک شهر، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Tina Film
نام فیلم: رشید Rashid
کارگردان: پرویز نوری
نویسنده: پرویز نوری
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، بهمن مفید، زهرا حاتمی، ایران قادری، میرمحمد تجدد، یدی، جلال پیشواییان
ژانر: ماجراجویی، جنایی
سال پخش: ۱۹۷۲ (۱۹۵۰)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۹۳ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: رشید
داستان: «رشید» و دوستش جواهرهای زن فلجی را ربوده و زن در این حین کشته میشود. «رشید» جواهرها را در معدنی مخفی کرده و به کلبهای در جنگل پناه میبرد که دو فراری بهنامهای «حامد» و «نازی» در آن زندگی میکنند. شخصی بهنام «بشیر» به «حامد» و «نازی» اطلاع میدهد که پلیس در جستوجوی دزد جواهرات است. «حامد» به «رشید» مظنون میشود و به وی پیشنهاد تقسیم جواهرات دزدیده شده و فرار بههمراه یکدیگر را میدهد...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم رشید، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Payam Cinematic Organization (manzoom.ir)
نام فیلم: بلوچ Baluch
کارگردان: مسعود کیمیایی
نویسنده: مسعود کیمیایی
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
بازیگران: بهروز وثوقی، ایرن، منوچهر فرید، جلال پیشواییان، امراله صابری، احمد هاشمی، خسرو گلستانی، زرین، عبداله غیابی، مهدی میرزادگی، نظامالدین شفایی، پروین دولتشاهی، عشقی، چنگیز وثوقی، بهزاد وثوقی، بهارک
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۲ (۱۳۵۱)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۲ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- بلوچ: «من تا حالا نوکری نکرده بودم که. من دلم برای تو سوخت که دیدم یه مرد تو را میزنه که زدمش. مال دیشبو میگم.» ۲- بلوچ: «اونا به زنم بیعصمتی کردن، یکیشانا کشتم، میرم عقب اون یکی میگردم.» ۳- بلوچ: «دل تو کوچیکه، اما من یه مَردم. دلم گنده است. حالا چیزی ندارم. منم زمین داشتم. یه خانهی گلی داشتم که دو تا در داشت. خنک بود. قوم داشتم، تفنگ داشتم، زن داشتم، تنور داشتم. هیچکسم کارم نبود.» ۴- بلوچ: بلوچ نه آب داره، نه درخت. اما زمین خوب برای زراعت داره.»
کاراکتر: بلوچ
داستان: دو گروه قاچاقچی سکههای عتیقه در زاهدان به جان هم میافتند و یک گروه اعضای گروه دیگر را از پا درمیآورد و دو تن از آنها پس از تجاوز به «لیلا»، همسر مردی بهنام «بلوچ»، بهسمت پایتخت حرکت میکنند. «بلوچ» با قاچاقچیها درگیر میشود و به اتهام قتل قاچاقچیهایی که بهدست گروه دیگر کشته شدهاند به زندان میافتد. «بلوچ» پس از دوازده سال از زندان آزاد میشود و رد قاچاقچیهایی را که به همسرش تجاوز کردهاند مییابد...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم بلوچ، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Misaghye Studio (manzoom.ir)
نام فیلم: دشنه The Dagger
(به فارسی: Deshne)
کارگردان: فریدون گله
نویسنده: فریدون گله
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، حسین گیل، ابراهیم نادری، جلال پیشواییان، یدی، حسن رضایی، رضا حاجیان، حسین شهاب، فرهاد حمیدی، فریدون نریمان، حسین شیرازی، صالح، گیتی فروهر، غلامرضا سرکوب، حسین نواختی
ژانر: درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۷۲ (۱۳۵۱)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۵ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ممد دشنه: «هر زنی توی محل هست، جای مادر ماست. هر مردی هم از در بیاد تو، ما حساب میکنیم پدرمونه.»
کاراکتر: عباسآقا چاخان
داستان: «عباس» معروف به «عباسآقا چاخان» یک شاگرد رانندهی بیکس و کار است که لکنت زبان دارد و دائما چاخان به هم میبافد. یک شب بهطور اتفاقی با «بنفشه» آشنا میشود که در جستوجوی رویاهایش سر از محلهای بدنام درآورده، ولی همچنان در صدد این است که خودش را از آنجا خلاص کند و یک چاردیواری داشته باشد. «عباس» به «بنفشه» قول میدهد که کمکش کند و «بنفشه» که گول حرفهای «عباس» را خورده، تصور میکند با یک آدم پولدار و با اصل و نصب آشنا شده. بعد از اینکه «بنفشه» میفهمد «عباس» بهخاطر بدهی ناچیزی به زندان افتاده، با قرض گرفتن از باجخوری بهنام «محمد»، معروف به «ممد دشنه»، «عباس» را آزاد میکند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم دشنه، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Siera Film (manzoom.ir)
نام فیلم: غریبه Stranger
(به فارسی: Gharibe)
کارگردان: شاپور قریب
نویسنده: حسن رفیعی
آهنگساز: بابک بیات
بازیگران: بهروز وثوقی، نگار، دیانا، اکبر مشکین، احمد معینی، پرویز فنیزاده، غلام، یدی قاسمی، شاپور رهنما
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۲ (۱۳۵۱)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۹ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: قاسم
داستان: «قاسم» پس از مرخص شدن از زندان سراغ دوستش «عباس» به جنوب میرود. «قاسم» پس از درگیر شدن با مردی که مسبب دستگیری او بوده است با دختری بهنام «زری» روبهرو میشود که دختر مرد متمولی است. «قاسم» که میداند پدر «زری» با ازدواج او و دخترش موافقت نخواهد کرد، به کمک زن رختشویی بهنام «اقدس» با «زری» قرار میگذارند که شهر را ترک کنند. «قاسم» به کمک «عباس» با «زری» بهطرف تهران میگریزند. در قهوهخانهی بین راه «زری» از تصمیم خود منصرف میشود و به «قاسم» اصرار میکند که او را به خانهاش بازگرداند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم غریبه، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Tina Film (manzoom.ir)
نام فیلم: تنگسیر Tight Spot
(به فارسی: Tangsir)
کارگردان: امیر نادری
نویسنده: امیر نادری (بر پایهی رمان تنگسیر نوشتهی صادق چوبک)
آهنگساز: لوریس چکناواریان
بازیگران: بهروز وثوقی، نوری کسرایی، جعفر والی، پرویز فنیزاده، عنایت بخشی، روحاله مفیدی، علی اکبر مهدویفر، حسین امیرفضلی، عباس ناظری نیک، رضا رخشانی، نعمتاله گرجی، حسین درویشی، زانیچ، مهری ودادیان، سکینه، هادی مقدم، سلیمانی، بهرامی، علیرضا قوامی، جهانبخش، شهلا درویشی، حسین شهاب، رضا حاجیان، یدی، پولاد، نریمان شیری فرد
ژانر: درام، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۷۳ (۱۳۵۲)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۲ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- زارممد: «آخه این چه شهریه، حاکمش دزده، وکیلش دزده، سیدش دزده، په مو حقمه از کی بگیرم؟» ۲- «این ظالمان را بسپار به تیغ برهنهی ابوالفضل.» زار ممد: «مگه من خودم چلاقم؟!» ۳- زار ممد: «از مو دیگه گذشت، ولی بدونید کسی دلش بهحال شما مردم نسوخته. نزارین هر بیغیرتی مالتان را بخوره و بهتان زور بگه. نزارین هر قُرمساقی خانه خراب و دربهدرتان کنه. خودتون حقتون را بگیرین.»
کاراکتر: زائر محمد
داستان: «زائر محمد» هنگامی که میخواهد ورزای «سکینه» را که فرار کرده است، رام کند؛ به گاو صدمه میزند و مورد سرزنش «سکینه» واقع میشود که او اگر زور و بازو دارد، برود طلبش را که بزرگان بوشهری خوردهاند بگیرد. این حادثه، پرخاش و تحقیر «سکینه» نسبت به «زائر محمد» موجب میشود تا «زائر محمد» برای گرفتن طلبش از «آقا علی وکیل»، «عبدالکریم حاج حمزه»، «ابول گنده رجب» و «شیخ ابوتراب برازجانی» اقدام کند. آنها «زائر محمد» را تحقیر کرده، بیرون میکنند و میگویند که سرمایهاش در معامله سوخت شده است. «زائر محمد» تفنگ قدیمی و تبر زنگ زدهاش را از زیر خاک بیرون میآورد و پس از خداحافظی از همسرش «شهرو» درصدد انتقام برمیآید...
جایزهها: بهروز وثوقی در سال ۱۹۷۴، برای بازی در فیلم تنگسیر، برندهی جایزه از جشنوارهی فیلم دهلی شد.
نگاره: Payam Cinematic Organization (manzoom.ir)
نام فیلم: خاک The Soil
(به فارسی: Khak)
کارگردان: مسعود کیمیایی
نویسنده: مسعود کیمیایی (بر پایهی رمان آوسنه بابا سبحان نوشتهی محمود دولتآبادی)
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
بازیگران: بهروز وثوقی، فرزانه تاییدی، فرامرز قریبیان، جعفر والی، جلال پیشواییان، پروین سلیمانی، نظامالدین شفایی، سعید پیردوست، نعمتاله گرجی، گیتی فروهر، ساغر
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۳ (۱۳۵۲)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۰ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- صالح: «درخت میشم، تو زمین کاشته میشم، اما نمیرم که نمیرم. تو یهلاقبا چه میدونی زمین یعنی چه؟ اگه دست حرومزاده به زمین برسه، محصولش پس میره.» ۲- صالح: «تو نه اهل زمینی، نه اهل زراعت. تو نمیدونی این کار یعنی چی. بچه نداشتی که بهت بگم عین بچته. مادرم نداشتی که بگم عین مادرته.»
کاراکتر: صالح
داستان: پس از مرگ ارباب روستا، زن فرنگی او به کمک مباشر شرورش «غلام»، از پسران «بابا سبحان»، «صالح» و «مسیب»، که روی زمین کشاورزی او کار میکنند، میخواهد زمینش را به او باز پس بدهند. «صالح» و «مسیب» امتناع میکنند؛ ولی میپذیرند که اجارهی زمین را در موعد مقرر بپردازند. کینهی مباشر از «مسیب» به دلیل علاقهی ناکام او به «شوکت» همسر «مسیب» است. نزاع او و نوچههایش بر سر زمین منجر به مرگ «مسیب» و زخمی شدن «صالح» میشود...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم خاک، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Misaghye Studio (manzoom.ir)
نام فیلم: نفرین The Curse
(به فارسی: Nefrin)
کارگردان: ناصر تقوایی
نویسنده: ناصر تقوایی (بر پایهی داستان باتلاق نوشتهی میکا والتاری)
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
بازیگران: بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، محمدتقی کهنمویی، نوروزی، نریمان شیری فرد، علی دهقان
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۳ (۱۳۵۲)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۱ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: نقاش
داستان: پیرمردی یک کارگر نقاش ساختمان را از آبادان به جزیرهی مینو میبرد تا خانهی اربابش را که پسر شیخ جزیره و عقلباخته و الکلی است، رنگآمیزی کند. ارباب که زندگی پر رخوتی دارد، قادر به همراهی با همسر جوانش نیست. زن با اینکه معتقد است شوهرش زندگی او را تباه کرده، به کمک پیرمرد وضع خانه و مزرعه را رونق میدهد. کمکم تنهایی زن او را به کارگر جوان نزدیک میکند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم نفرین، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Sazman Cinemaei Haft (manzoom.ir)
نام فیلم: گرگ بیزار The Hateful Wolf
(به فارسی: Gorg-e bizar)
کارگردان: مازیار پرتو
نویسنده: بهزاد فراهانی
آهنگساز: مرتضی حنانه
بازیگران: بهروز وثوقی، آرام، جعفر والی، کبرا سعیدی، جلال پیشواییان، ذبیحاله ذبیح پور، نریمان شیری فرد، میرمحمد تجدد، بهزاد فراهانی، عباس ناظری نیک، یدالله محمدینژاد
ژانر: ماجراجویی، جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۷۳ (۱۳۵۲)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۹۷ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: آهنگر: «به شیر مادرم، به خون تو، به اون بچهای که ندیدمش قسم، امشب من خاک این آبادی رو میلرزونم، دیگه چشمام کوره و دلم بیزار، نامردی و بیغیرتیو تو این آبادی با خون میشورم.»
کاراکتر: آهنگر
داستان: آهنگری با همسرش «گلاندام» در قطعه زمینی دور از آبادی کشت و زرع و زندگی میکنند. «بیک خان» برای تصاحب زمین آهنگر به کمک عواملش شایع کرده که آهنگر «گلاندام» را به عقد شرعی خود درنیاورده است و خشم اهالی آبادی را نسبت به آن دو برمیانگیزد. اهالی به جز جوانی بهنام «محمودی» و دختر خلوضعی بهنام «مریم» آنها را طرد میکنند و مانع کسب و کار و زندگیشان میشوند. «گلاندام» پا به زا است و شب هنگام اهالی و «بیک خان» از کمک به او امتناع میکنند و آهنگر را از خود میرانند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم گرگ بیزار، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Rex Cinema & Theatre Company (honar-ehaftom.blogspot.com)
نام فیلم: گوزنها The Deer
(به فارسی: Gavaznha)
کارگردان: مسعود کیمیایی
نویسنده: مسعود کیمیایی
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
بازیگران: بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، پرویز فنیزاده، نصرت پرتوی، گرشا رئوفی، عنایت بخشی، منوچهر نادری، مستانه جزایری، محبوبه بیات، پروین سلیمانی، اردشیر پهلوان، سعید پیردوست، نظامالدین شفایی، جهانگیر فروهر، محمد ورشوچی، علی اکبر مهدویفر، ع صفوری، فهیمه آموزنده، حمید سعیدپور، شادی آفرین، کارمن، اکبر جنتی شیرازی، حسین شهاب، محمد عطایی، مصطفی برقی، حسین یوسفیپور، آنوشاوان هاروتیونیان، ورجاوند، نعمتاله گرجی، امراله صابری
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۴ (۱۳۵۳)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۲۰ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- سید: «من اینجا تنها نیستم.» قدرت: «آره میبینم. کیه؟» سید: «اسمش فاطیه. اون اولا عاشقم بود. پام وایساده. حالا دیگه دوسم نداره. یعنی با خودش رودربایستی داره. خیال میکنه اگه بره، کلک زده. هنوز خیال میکنه من شِزِمم!» ۲- سید: «وای از اون روزی که تلویزیونم بیاد تو این خونه. چی میشه! فقط جای اون یکی خالیه!» فاطی: «اونوقت به اونی که تو خیابون وامیسه میگن نانجیب! یه کدومش درست باشه که آدم بشه نجیب! نجیبم که زندگیم همین یه بقچه است.» ۳- قدرت: «تو میری به اون کسی که بدبختت کرده التماس میکنی، گریه میکنی که بیشتر بدبختت کنه! کجاست اون چاقوی دستهسفید خوش دست کار زنجونت؟» ۴- سید: «ببین اصغر آقا! اگه رضایت دادی، دادی. اگه ندادی، باز همدیگه رو میبینیم. بالاخره یه جوری میشه دیگه. اون وقت من میدونم و تو و یه ضامندار اینقدی!» ۵- سید: «اگه این زن نبود تا حالا ده دفعه تو خماری خودمو راحت کرده بودم. خیال میکنی که چی؟ من دو دستی این زندگیمو چسبیدم؟ خیال میکنی فکرم دیگه ازم پریده؟ نه! به امام حسین بالامم میدونم پایینمم میدونم. غصه ورم داشته. غصهی من که عین تو نیست. همش شده التماس. گور پدر نشئگی بعدِ التماس!» ۶- سید: «نمردیم و گوله هم خوردیم!» قدرت: «سید برو بیرون.» سید: «نه! مثل اینکه تو حالیت نیست. خونَمه. خیلی دلم میخواست یه جوری درست کلکم کنده شه. حالا اینجوری درسته. ما هم هستیم. با گوله مردن که از تو کوچه زیر پل مردن بهتره. این پای خوبو که من مفت نمیدم. باوفا!» قدرت: «تو همیشه مبصر منی.» ۷- سید: «وقتی گریم میگیره، هنوزم امیدوار میشم که جون دارم، به سلامتی اونوقتا.» قدرت: «تو همیشه جون داری، از وقتی آخرین عرقو با تو خوردم، دیگه عرق نخوردم. تا حالا هف هش ساله. به سلامتی اونشبا.» سید: «وقتی رفتی نفهمیدم کی داره میره، حالا که اومدی، میفهمم کی اومده. ای، هنوزم کم حرف میزنی، هنوزم ماتی، هنوزم تو چشات عشقه، حتما هنوزم دروغ نمیگی، صفای قدمت، یه کفتری رو شونهی من.» ۸- سید: «د رفیق من، ما واسادیم، تو رفتی، ما نخوندیم، تو خوندی، ما عین یه جزیرهی بیکس موندیم، تو با همه کس جونتو از آب کشیدی! آخرش چی شد؟ تو اونجا نشستی و ما اینجا! مگه تو کار درستی کردی؟ د اگه یه مجتهدم دزدی کنه، خب دزدیه دیگه! حرفم که میزنی میگن حالیت نی! بابا اگه حالیمون نی، تقصیری نداریم، کسی حالیمون کرده که جفتک زدیم؟ د با وفا رفیقمی، نوکرتم! تا جونم دارم پات وای میسم! واسه اینکه آدمی! اما دیگه بهم سرکوفت نزن، کار تو هم که کمتر از ما نیس که! تو اونجوری شب و روز کردی ما اینجوری! آخرشم هر کدومو که نیگا کنی، یعنی زرشک!!»
کاراکتر: سید رسول
داستان: یک چریک شهری بهنام «قدرت میزبانی» پس از سرقت از بانک، از رفقایش جدا میشود و با پیکری زخمی خود را به دوست ایام کودکیاش «سید رسول» میرساند. «سید رسول» معتادی است که برنامههای تماشاخانهای در لالهزار را اعلام میکند و همسرش «فاطی» بازیگر تماشاخانه است. «قدرت» در خانهی «سید» پناه میگیرد و «فاطی» بر زخمش مرهم میگذارد. «سید» تحت تاثیر «قدرت»، ابتدا در مقابل صاحبخانهی زورگویشان و «عباس» یکی از بازیگران تماشاخانه، که مزاحم «فاطی» است، میایستد و بعد «اصغر» هرویینفروش را از پا در میآورد و سپس پولهایی را که نزد «قدرت» است به رفقای او میرساند. پلیس که در جستجوی قدرت است، رد او را در خانهی «سید» مییابد و خانه را محاصره میکند...
جایزهها: بهروز وثوقی در سال ۱۹۷۴، برای بازی در فیلم گوزنها، برندهی جایزه از جشنوارهی جهانی فیلم تهران شد.
نگاره: Misaghye Studio
نام فیلم: سازش The Compromise
(به فارسی: Sazesh)
کارگردان: محمد متوسلانی
نویسنده: محمد متوسلانی
آهنگساز: بابک افشار
بازیگران: بهروز وثوقی، نوری کسرایی، مهین شهابی، نوش آفرین، آراماییس وارطان یوسفیانس، عباس ناظری نیک، مجید مظفری، فروزش، مهران صدری، داریوش اسدزاده، نعمتاله گرجی، علی اکبر مهدویفر، ملیحه نصیری، مهدی قلی صفاپور، بهروز شاهینفر، فرشید، مجید شهباز، محمد ورشوچی
ژانر: درام، کمدی
سال پخش: ۱۹۷۴ (۱۳۵۳)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۰ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: جواد / دکتر رستگار
داستان: «جواد» جوان آس و پاسی است که به دختری بهنام «بتول» علاقه دارد، که مادرش بیمار است. «جواد» برای تامین هزینهی درمان و عمل جراحی مادر «بتول» به قصد دزدی به خانهی زنی بهنام «زیبا» میرود و در آنجا متوجه رابطهی «زیبا» با مردی بهنام «خلایق» میشود که رئیس انجمن محل است. «جواد» تصمیم میگیرد بهجای دزدی، از «خلایق» اخاذی کند.
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم سازش، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Payam Cinematic Organization (manzoom.ir)
نام فیلم: کندو Beehive
(به فارسی: Kandu)
کارگردان: فریدون گله
نویسنده: فریدون گله
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، داوود رشیدی، رضا کرم رضایی، جلال پیشواییان، عباس ناظری نیک، عزتاله رمضانیفر، حسین شهاب، رضا حاجیان، امیر کیا، پروین سلیمانی، شهناز، هنگامه، یدی، یکتا، حسین قلی بیدگلی، علی دهقان، حسن رضایی، نریمان شیری فرد، علی ثابت
ژانر: درام
سال پخش: ۱۹۷۵ (۱۳۵۴)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۲ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۵ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: ابی
داستان: «ابی» و «آقاحسینی» پس از آزادی از زندان، وسط تهران از هم جدا میشوند. «ابی» بر اساس وعدهی «آقا فکری» در زندان، شماره تلفنی را میگیرد، اما کسی گوشی را برنمیدارد. او پس از پرسه زدن در شهر، دوباره «آقاحسینی» را در محلهای بدنام ملاقات میکند و معلوم میشود «آقاحسینی» که قصد رفتن به جنوب را داشته، از تصمیم خود منصرف شده است. «ابی» و «آقاحسینی» در یک قهوهخانه مستقر میشوند که صاحبش آدم کثیفی است و بهخاطر منافعش تن به هر کاری میدهد. «عبداله» که زمانی کشتیگیر بوده و در مبارزهای «ابی» را شکست داده، در گوشهی قهوهخانه جان میدهد. «آقاحسینی» پس از برنده شدن در بازی «ترنا» حکم میکند که «ابی» از خیابان لالهزار تا پل تجریش، بدون پول، به کافهها و رستورانها سر بزند و غذا و مشروب مفتی بخورد. «مصطفی» معتقد است که «ابی» از عهدهی این کار برنمیآید و سر همین موضوع با «آقاحسینی» شرط میبندد. این دو در حالی ماجرای «ابی» را زیر نظر دارند که «مصطفی» با تعدادی از کافهها توافق کرده و از این طریق میخواهد «ابی» را از اجرای کامل تصمیمش بازدارد و شرط را ببرد...
جایزهها: بهروز وثوقی در سال ۱۹۷۵، برای بازی در فیلم کندو، برندهی جایزه از جشنوارهی جهانی فیلم تهران شد.
نگاره: Siera Film (manzoom.ir)
نام فیلم: ذبیح Zabih
کارگردان: محمد متوسلانی
نویسنده: ابراهیم مکی
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، آرام، عنایت بخشی، مرتضی حاج سید احمدی، علی ثابت، حسن رضایی، عباس ناظری نیک، اکبر جنتی شیرازی، پروین سلیمانی، ابریشمی، کاشانی، اشرف کهن، احمدزاده، گیتی فروهر، آنیتا، رامین مصیبی، جلال پیشواییان، غلام ژاپنی
ژانر: ماجراجویی، جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۷۵ (۱۳۵۴)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۱ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: ذبیح
داستان: «ذبیح» پس از پانزده سال از زندان آزاد میشود. او باجگیری بوده که با «اقدس» آشنا شده و در حمایت از او مرتکب قتل شده است. «اقدس» در موقع دستگیری «ذبیح» از او آبستن بوده و حالا «ذبیح» به زادگاهش باز میگردد تا فرزندش «جلال» را بیابد. «حیدر» مسبب دستگیری «ذبیح» بوده و پیش از آنکه «ذبیح» وارد زادگاه خود شود، «صفدر» برادرش را خبر میکند تا مراقب خود باشد. بزرگان محل در خانهی «حیدر» جمع میشوند و به رئیس شهربانی عرض حال مینویسند که از آنها رفع شر کند و وقتی نتیجهای نمیگیرند، «مهدی گاو» را اجیر میکنند تا با «ذبیح» مقابله کند. گروهی دیگر از اهالی به پیشواز «ذبیح» میروند و به او پناه میدهند. «حاجی» که با «اقدس» ازدواج کرده و از «جلال» سرپرستی میکند بیش از دیگران نگران است و «اقدس» و «جلال» را از چشم «ذبیح» دور نگه میدارد...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم ذبیح، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Siera Film (manzoom.ir)
نام فیلم: همسفر Fellow Traveler
(به فارسی: Hamsafar)
کارگردان: مسعود اسداللهی
نویسنده: مسعود اسداللهی
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، فائقه آتشین (گوگوش)، رضا کرم رضایی، اصغر سمسارزاده، حمیده خیرآبادی، ملیحه نصیری، هدی، نعمتاله گرجی، فرهاد حمیدی، فهیمه آموزنده، شراره، گیتی بهشتی، احمد معینی، مجید مظفری، حسین شهاب، رضا حاجیان، گرشا رئوفی، ذبیحاله ذبیحپور
ژانر: درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۷۵ (۱۳۵۴)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۶ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: عاطفه: «تو زن داری؟» علی: «نه بابا زنمون کجا بود.» عاطفه: «نامزد داری؟» علی: «رفتم خدمت، برگشتم دیدم حامله بود.» عاطفه: «پس تو چی داری؟» علی: «هیچی جز یه ننه و یه خونهی گرویی.» عاطفه: «یعنی تا حالا عاشق نشدی؟» علی: «ااااه نه بابا، نه قوربونت، بگیر بخواب، عشق کدومه، اااه انگولکمون نکن، نذار یاد اون چیزایی که نداریم بیفتیم، مصبتو شکر، هر چی خورده بودیم پرید، ما کجاییم، تو کجایی، اااه گور پدرت دایی، ببین چه آشی واسمون پختی، پاک خودمونم داریم میدیم گرو.»
کاراکتر: علی
داستان: مردی که رئیس شرکتی است، «عاطفه» را اغفال کرده، ولی حاضر به ازدواج با او نیست. مراسم ازدواج «عاطفه» با جوانی دیگر به هم میخورَد و او که اختلال حواس پیدا کرده، تصمیم میگیرد از خانهی پدریاش «غلامحسین» بگریزد. جوان جلنبری بهنام «علی» و «دایی رستم» به قصد سرقت وارد خانهی «غلامحسین» میشوند. «دایی رستم» بهدام میافتد و «غلامحسین» درصدد برمیآید که «عاطفه» را برای حفظ آبرو به مدت یک هفته به عقد «دایی رستم» درآورَد. «عاطفه» برای یافتن رئیس شرکت به شمال میرود و «علی» و «دایی رستم» مامور میشوند تا در ازای هفتاد هزار تومان او را به خانهی پدر بازگردانند. «علی»، «عاطفه» را مییابد و «عاطفه» وقتی که بار دیگر از طرف رئیس شرکت رانده میشود، به قصد خودکشی میگریزد. «علی» او را تعقیب میکند و مانعش میشود. آن دو، بعد از ماجراهایی، در طول سفر به هم علاقهمند میشوند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم همسفر، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Siera Film (manzoom.ir)
نام فیلم: ممل آمریکایی American Mamal
(به فارسی: Mamal Amricayi)
کارگردان: شاپور قریب
نویسنده: شاپور قریب
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، فائقه آتشین (گوگوش)، اصغر سمسارزاده، حمیده خیرآبادی، عباس ناظری نیک، ملیحه نصیری، نعمتاله گرجی، داریوش اسدزاده، آرمان، پروین سلیمانی، گیتی فروهر، حسین شهاب، رحیم روشنیان، کارمن، فرهاد حمیدی، رضا حاجیان، رفیع مددکار، ذبیحالله ذبیحپور، علی دهقان، طناز، ساغر
ژانر: کمدی، درام
سال پخش: ۱۹۷۵ (۱۳۵۳)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۲۴ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: ممل
داستان: جوانی مشهور به «ممل آمریکایی» هدفش سفر به آمریکا است. «ممل» دوستی دارد که از آمریکا برایش نامه مینویسد و او را به رفتن به آمریکا تشویق میکند. «ممل» با دزدیدن قالپاق اتومبیل و فروش آنها به یک ارمنی بهنام «سرکیس» روزگار میگذراند. او به کمک «سرکیس» گذرنامه میگیرد؛ ولی چون ضامن معتبری ندارد به او ویزا نمیدهند. روزی «ممل» اتومبیل زنی بهنام «نسرین» را میدزد و در آن نامهای مییابد که از «نسرین» دعوت شده به آمریکا سفر کند. «ممل» اتومبیل را به «نسرین» پس میدهد و با او دوست میشود. مادر «نسرین» ضامن ممل می شود؛ ولی وقتی دوستی میان «ممل» و «نسرین» عمیق میشود، «نسرین» به «ممل» میگوید که آن زن مادرش نیست...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم ممل آمریکایی، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Siera Film
نام فیلم: ملکوت Divine One
(به فارسی: Malakout)
کارگردان: خسرو هریتاش
نویسنده: خسرو هریتاش (بر پایهی داستان ملکوت نوشتهی بهرام صادقی)
آهنگساز: کامبیز روشنروان
بازیگران: بهروز وثوقی، عزتالله انتظامی، ژاله سام، جمشید گرگین، کامران نوزاد، محمد حاجحسینی، مسعود مکاتیان، پری امیرحمزه، صابر آتشین، هدایتالله نوید، فرید کتابی، عصمت تابش، عرش پورزارعی، تقی سپیدجامه، مهرداد حاجرسولی، سعید پناهنده
ژانر: درام، رازآلود
سال پخش: ۱۹۷۶ (۱۳۵۵)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۸۹ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: دکتر حاتم
داستان: «مودت» در یک مهمانی که در باغش برگزار کرده، مسموم میشود. دوستانش او را برای معالجه به مطب «دکتر حاتم» میبرند. «دکتر حاتم» در گفتگو با منشی جوان «مودت»، خود را از شایعاتی که دربارهاش بر سر زبانها است، تبرئه میکند. «دکتر حاتم» از بیمارش «م.ل» میگوید که در طبقهی دوم محل سکونت او بستری است و اصرار دارد که تنها عضو باقیماندهی بدنش قطع شود. «دکتر حاتم» و منشی جوان به زیرزمین مطب که محل زندگی «شکوه» نوکر سیاه و دو رگهی «م.ل» است میروند. منشی در تابوتی که «م.ل» همراه خود آورده، با جسد مومیایی پسر جوان «م.ل» روبهرو میشود. پسر جوان «م.ل» مرید «دکتر حاتم» بوده و توسط پدر کشته شده است و «م.ل» از بابت فاصلهای که «دکتر حاتم» میان او و فرزندش بهوجود آورده درصدد گرفتن انتقام از اوست...
جایزهها: بهروز وثوقی در سال ۱۹۷۶، برای بازی در فیلم ملکوت، نامزد دریافت جایزه از جشنوارهی جهانی فیلم تهران شد.
نگاره: imdb.com
نام فیلم: بت The Idol
(به فارسی: Bot)
کارگردان: ایرج قادری
نویسنده: سعید مطلبی
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، سیمین غفاری، پروین سلیمانی، علی اکبر مهدویفر، گیتی فروهر، اشرف کاشانی، امین امینی، زانیچ، خوشرو، محمد حقدل، جواد روشنایی، عندلیب، افشین، الیاسی، اکبر جنتی شیرازی، ژوبین، حسین رزمآرا
ژانر: درام، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۷۶ (۱۳۵۵)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۹۷ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: صادق
داستان: «صادق» و «نعیم» محمولهای قاچاق را به «یاور» تحویل میدهند و از چنگ ژاندرامها میگریزند. دختر جوانی برای رساندن پدر بیمارش از آن دو کمک میخواهد و «نعیم» که قصد اغفال دختر را دارد بهدست «صادق» از پا درمیآید. مادر «نعیم» خواهان مجازات «صادق» است و دختر جوان را وامیدارد که علیه «صادق» شهادت بدهد. «صادق» به حبس محکوم میشود و از گروهبان پاسگاه تقاضا میکند که فرزندش «غلام» را که با مادر پیرش زندگی میکند، برای بار آخر ببیند. دوازده سال بعد «صادق» آزاد میشود و تصمیم دارد با فرزندش «غلام» از آن شهر برود. مادرش مرده است و «غلام» را مرد خیری نگهداری میکند. مادر «نعیم» که کارش رد و بدل کردن محمولههای قاچاق است، اهالی را بر ضد «صادق» میشوراند و مانع برگرداندن فرزند به پدر میشود...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم بت، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Payam Cinematic Organization (manzoom.ir)
نام فیلم: بتشکن The Iconoclast
(به فارسی: Botshekan)
کارگردان: شاپور قریب
نویسنده: شاپور قریب
آهنگساز: بابک بیات
بازیگران: بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، عنایتالله بخشی، نگین، محمد عبادی، هنگامه، ملیحه نصیری، رضا حاجیان، مختاری، طاطایی، فرهاد حمیدی، حسین شهاب، قاسم نمکی، غلام ژاپنی
ژانر: درام، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۷۶ (۱۳۵۵)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۰۰ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: علی تعارفی
داستان: «علی تعارفی» با نقشهی «جعفر» چند مستخدمه را وامیدارد تا در خانهی اربابشان دست به دزدی بزنند. «علی» با دختری متمول، که با پدربزرگش زندگی میکند، آشنا میشود. او پس از مرافعه با «جعفر» و همدستانش تصمیم میگیرد خودش به خانهی دختر دستبرد بزند؛ ولی پس از آنکه دختر نامزدش «منوچهر» را طرد و به «علی» ابراز علاقه میکند از اجرای نقشه خودداری میکند. او با دختر و پدربزرگش به شمال میرود. «جعفر» و همدستانش آنها را تعقیب میکنند و با تهدید دختر به مرگ، «علی» را وادار به همکاری میکنند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم بتشکن، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Panasit (Panjerehei be dirooz - facebook.com)
نام فیلم: ماه عسل Honeymoon
(به فارسی: Mah-e asal)
کارگردان: فریدون گله
نویسنده: فریدون گله
آهنگساز: واروژان
بازیگران: بهروز وثوقی، فائقه آتشین (گوگوش)، جمشید مشایخی، رضا کرم رضایی، علی ثابت، حمیده خیرآبادی، نادیا، جلال پیشواییان، ابریشمی، ایرج سمندری، ژوزف، علی دهقان، خلیل طلایی، صالحی، روحی، عراقیان
ژانر: درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۷۶ (۱۳۵۵)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۲ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: رضا
داستان: «رضا» و مادرش «ماهبانو» با خانوادهی «حسین»، موسوم به «خان بابا» همدم و مونس هستند. «رضا» اوقاتش را با «چنگیز» پسر خانواده میگذراند و به خواهر او «مینو» علاقه دارد. «خان دایی» موافق این وصلت است، ولی «خان بابا» مخالفت میکند و «محمود» پسر «اکبرخان» را برای ازدواج با دخترش در نظر گرفته است. وقتی «مینو» اعتراض میکند یکی از جوانهای خانواده بهنام «هوشنگ» را بهعنوان نامزد او معرفی میکنند...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم ماه عسل، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Siera Film
نام فیلم: کاروانها Caravans
کارگردان: جیمز فارگو
نویسنده: نانسی وویلز کرافورد، توماس مکمن، لورین ویلیامز (بر پایهی رمان کاروانها نوشتهی جیمز ای میچنر)
آهنگساز: مایک بت
بازیگران: آنتونی کوئین، مایکل سارازین، کریستوفر لی، جنیفر اونیل، بهروز وثوقی، جوزف کاتن، بری سالیوان، جرمی کمپ، دانکن کوین، بهروز گرامیان، محمدعلی کشاورز، پرویز غریب افشار، فهیمه آموزنده، محمد تقی کهنمویی، خسرو طباطبایی
ژانر: اکشن، ماجراجویی، تاریخی
سال پخش: ۱۹۷۸
کشور سازنده: آمریکا، ایران
زمان: ۱۲۷ دقیقه
زبان: انگلیسی، فارسی
هزینه - فروش: ۱۴ میلیون دلار - ۳/۹۳۰/۵۰۱ دلار
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵/۹ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: سرهنگ نصرالله
داستان: روایت داستان در سال ۱۹۴۸ و در یک کشور خیالی به اسم «زادستان» (با توجه به رمان کاروانها احتمالا منظور افغانستان است) در جریان است. «مارک میلر» کارمند جوان سفارت آمریکا مامور میشود تا به دنبال «الن جاسپر» دختر «سناتور جاسپر» که پس از ازدواج با «سرهنگ نصرالله» ناپدید شده است، بگردد. در طی تحقیقاتی، «مارک میلر» متوجه میشود که «الن جاسپر» از دست شوهر خود «سرهنگ نصرالله» فرار کرده است و در میان یک گروه عشایری که سردستهی آنان «ذوالفقار» و همسرش است به سر میبرد.
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم کاروانها، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Universal Pictures (imdb.com)
نام فیلم: سوتهدلان Desiderium
(به فارسی: Sooteh-Delan)
کارگردان: علی حاتمی
نویسنده: علی حاتمی
آهنگساز: -
بازیگران: بهروز وثوقی، شهره آغداشلو، فخری خوروش، جمشید مشایخی، جهانگیر فروهر، آتش خیر، ۷- مینو ابریشمی، سعید نیکپور، سعید امیرسلیمانی، اکبر مشکین، رقیه چهره آزاد، اسفندیار ماوندادی، عبداله یاقوتی، محمود بصیری، اتللو فاوا
ژانر: درام، رمانتیک
سال پخش: ۱۹۷۸ (۱۳۵۶)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۱۱۱ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸/۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: ۱- مجید: «خوش به سعادتتون که میرین روضه، جاتون وسط بهشته، ما که دنیامون شده آخرت یزید. کیه ما رو ببره روضه؟ آقا مجید تو رو چه به روضه، روضه خودتی، گریه کن نداری، وگرنه خودت مصیبتی، دلت کربلاس!» ۲- دکتر: «دلمون برات تنگ میشه، بهت عادت کرده بودیم. به اخم و تخمات، اولدرم بلدرمات، سگ صلحیات. ولی گور پدر دل ما! دل تو شاد!» ۳- فروغ الزمان: «اون سال زمستون، ده چهارده سال پیش، همون روز که ناهار دمی باقالی داشتیم، رخت نظام برتون بود. میخواستین برین باغ شاه. دکمه فرنجتون افتاده بود، گفتین...» حبیب آقا ظروفچی: «آقازاده خانم چشمش سو نداره، میشه دکمه فرنجمو بدوزین خانم خیاط؟ تو گفتی...» فروغ الزمان: «خانم خیاط اسم داره...» ۴- مجید: «خدا! چقدر دشمن داری، دوستات هم که ماییم، یه مشت علیل عاجز عقل، که تو به حقشون دشمنی کردی!» ۵- مجید: «داداش حبیب، من و تو از یه خمیریم، منتها تنورمون علی الحده است. تنور تو عقدی بود، تنور من صیغهای تیغهای! کلهی تو شد عینهو نون تافتون، گرد! کلهی من عین نون سنگک. هه هه... حالا شکر که بربری نشدیم!» ۶- مجید: «میخ زنگزده، ساعت زنگزده... ساعت زنگزده دیگه زنگ نمیزنه، چون زنگاشو زده!» ۷- حبیب آقا: «همه عمر دیر رسیدم!
کاراکتر: مجید دو کله
داستان: «حبیب آقا ظروفچی» کاسب خوشنامی است که در پیرانه سری ازدواج نکرده و زندگیاش را وقف مادر و برادر ناتنیاش «مجید دو کله» کرده است. «مجید» که به دلیل جمجمهی بزرگش عقل سالمی ندارد، در مغازهی «حبیب آقا» کار میکند و ظروف کرایه را به مجالس عزا و شادمانی میبرد. او عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاسخانه دیده است. حال روحی «مجید» وخیم میشود و «حبیب آقا» او را به امید شفا یافتن، به «امامزاده داوود» میبرد. چندی بعد «مجید» از نو به یک بلیطفروش سینما دل میبندد و از خانه گریزان میشود. «حبیب آقا» او را مییابد و تصمیم میگیرد زنی را به عقدش دربیاورد، به این امید که در بهبود وضع روحی «مجید» موثر واقع شود. او زن معروفهای بهنام «اقدس» را که در ظاهر زنی نجیب است به خانه میآورد. «مجید» و «اقدس» مهر یکدیگر را به دل میگیرند و به رغم مخالفت «حبیب آقا» با هم ازدواج و در خانهای پرت افتاده زندگی میکنند. «مجید» از گذشتهی «اقدس» مطلع میشود و حالش رو به وخامت میگذارد...
جایزهها: بهروز وثوقی در سال ۱۹۷۸، برای بازی در فیلم سوتهدلان، نامزد دریافت جایزه از جشنوارهی جهانی فیلم تهران شد.
نگاره: Payam Cinematic Organization (manzoom.ir)
نام فیلم: نفسبریده Breathless
(به فارسی: Nafas-borideh)
کارگردان: سیروس الوند
نویسنده: سیروس الوند
آهنگساز: مجتبی میرزاده
بازیگران: بهروز وثوقی، سپیده، بهمن مفید، آرش تاج تهرانی، نصرت دستمردی، عباس مختاری، کیومرث ملک مطیعی، ابوالقاسم صادقی، حسن حقپرست
ژانر: جنایی، درام
سال پخش: ۱۹۷۸ (۱۳۵۷)
کشور سازنده: ایران
زمان: ۹۳ دقیقه
زبان: فارسی
هزینه - فروش: ؟ - ؟
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: نبی
داستان: «نبی» کارگر شیشهبری است که بیماری صرع دارد و باعث ضرر و زیان صاحب کارش میشود. صاحب کارش او را اخراج میکند. «نبی» با دوستش «جلیل» که نوازندهی نابینا و دورهگردی است، در اتاقی محقر زندگی میکند. دختری بهنام «گلرخ» با اتومبیل تصادف میکند و «نبی» او را به بیمارستان میرساند. «خسرو» نامزد «گلرخ» و قیمش «عزتالله خان» به «نبی» پیشنهاد میکنند که در ازای دریافت دستمزد مراقب «گلرخ» باشد. «گلرخ» عازم شمال است و «نبی» به دنبال او میرود. «گلرخ» قصد خودکشی دارد، ولی «نبی» مانع او میشود. «نبی» به «گلرخ» علاقمند میشود. روزی که «نبی» به دفتر کار «خسرو» رفته است «گلرخ» سر میرسد و با احساس غبن میگریزد. «نبی» دنبال دختر میرود، ولی دچار حملهی صرع میشود و نمیتواند او را از خودکشی بازدارد. در بازجویی «نبی» را مقصر میشناسند؛ به این دلیل که به سبب بیماریاش نمیبایست مراقبت از «گلرخ» را میپذیرفت...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم نفسبریده، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Jourak Film (manzoom.ir)
نام فیلم: ابوالهول Sphinx
کارگردان: فرانکلین جی. شافنر
نویسنده: جان بایرم (بر پایهی رمان ابوالهول نوشتهی رابین کوک)
آهنگساز: مایکل جی. لوئیس
بازیگران: لسلی-آن داون، فرانک لانگلا، موریس رونه، جان گیلگد، ویک تابلین، مارتین بنسون، جان ریس-دیویس، ندیم صوالحه، توته لمکو، سعید جعفری، ایلین وی، ویلیام هوتکینز، جیمز کازینز، ویکتوریا تنانت، بهروز وثوقی
ژانر: ماجراجویی، رازآلود، دلهرهآور
سال پخش: ۱۹۸۱
کشور سازنده: آمریکا
زمان: ۱۱۸ دقیقه
زبان: انگلیسی
هزینه - فروش: ۱۰/۲ میلیون دلار - ۲ میلیون دلار
ردهی سنی: PG (تماشا همراه با پدر و مادر)
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵/۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: - از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: معمار سلطنتی
داستان: فیلم روایتگر تحقیق مصرشناسی بهنام «اریکا بارون» دربارهی معمار اصلی «ستی یکم» فرعون مصر باستان است.
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم ابوالهول، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: Warner Bros.
نام فیلم: فصل کرگدن Rhino Season
کارگردان: بهمن قبادی
نویسنده: بهمن قبادی
آهنگساز: کیهان کلهر
بازیگران: بهروز وثوقی، مونیکا بلوچی، یلماز اردوغان، جانر جیندروک، برن سات، بلچیم بیلگین، آرش لباف، سید محمد مظلومیپور
ژانر: درام، دلهرهآور
سال پخش: ۲۰۱۲
کشور سازنده: عراق، ترکیه، ایران
زمان: ۹۰ دقیقه
زبان: فارسی، ترکی
هزینه - فروش: ؟ - ۳۸۱/۵۲۹ دلار
ردهی سنی: ردهبندی نشده
امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶/۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: - از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰
برگزیدهای از دیالوگهای فیلم: -
کاراکتر: ساحل
داستان: ماجرا مربوط به بیخبری یک عاشق و معشوق در یک خانهی اشرافی پیش از انقلاب است که نوکرزادهی خانه با حسادت و نفرت آنها را زیر نظر دارد. پس از تحولات انقلاب نوکرزاده با پروندهسازی منجر به مصادرهی منزل و کشتن صاحبخانه و اسارت دختر و دوستش میشود...
جایزهها: بهروز وثوقی برای بازی در فیلم فصل کرگدن، جایزهای دریافت نکرده است.
نگاره: fcc.film
فیلمهای برجستهی بهروز وثوقی بازیگر ایرانی (بخش نخست) - (بخش دوم)
بنمایگان: wikipedia - imdb
گردآوری: فرتورچین