هرگاه کسی به دروغ و بهمنظور دستیابی به هدف خاصی وانمود به گریه کند، میگویند اشک تمساح میریزد. این عبارت برگرفته از یک باور قدیمی است که تمساحها هنگام خوردن طعمهی خود اشک میریزند و به همین دلیل در بسیاری از زبانهای مدرن وجود دارد. بهویژه در زبانهای اروپایی که از طریق زبان لاتین نفوذ کرده است. عبارت اشک تمساح در یکی از نمایشنامههای ویلیام شکسپیر نیز ذکر شده است.
اما روایت دیگری هم وجود دارد. در گذشته معتقد بودند که غذا و خوراک تمساح بهوسیلهی اشک چشم تامین میشود. بدین طریق که هنگام گرسنگی به ساحل میرود و مانند جسدی بیجان ساعتهای متمادی بر روی شکم دراز میکشد. در این موقع اشک لزج و مسموم کنندهای از چشمانش خارج میشود که حیوانات و حشرات هوایی به طمع تغذیه بر روی آن مینشینند.
پیداست که سموم اشک تمساح آنها را از پای در میآورد. فرضا نیمهجان هم بشوند و قصد فرار کنند، ولی بهعلت لزج بودن اشک تمساح نمیتوانند از آن دام گسترده نجات یابند. خلاصه هر بار که به مقدار کافی حیوان و حشره در دام اشک تمساح افتند، تمساح پوزهای جنبانیده، به یک حمله آنها را میبلعد و دوباره برای شکار کردن طعمههای دیگر اشک میریزد.
اما واقعیت علمی چیز دیگری میگوید و بر این باور است که تمساح ناچار است که اشک بریزد. بهتازگی یکی از دانشمندان ضمن آزمایش به این نتیجه رسید که اشک تمساح و لاکپشت یکی از نیازهای طبیعی این دو حیوان است. توضیح آنکه در کنار چشم تمساح و لاکپشت غددی وجود دارد که مازاد آب نمک بدنشان از آن غدد به خارج ترشح میکند. به همین علت تاکنون آب نمک ترشح شده را با اشک تمساح اشتباه میکردهاند.
نگاره: Soundcloud.com
گردآوری: فرتورچین