داستان کوتاه شاهرخ و گلرخ

داستان کوتاه شاهرخ و گلرخ

شاهرخ و گلرخ از داستان‌های غنایی و حماسی سده‌ی دوازدهم هجری قمری است. داستان شاهرخ و گلرخ در سال ۱۱۲۰ هجری قمری نوشته شده و نویسنده‌ی آن ناشناخته است. این داستان روایت دلدادگی «شاهرخ» پسر «ملک کامران» پادشاه بلخ و «گلرخ» دختر «خاقان چین» است. در این افسانه «شاهرخ» با یاری نیروهای ماوراء الطبیعه بر جهان مسلط می‌شود.
چکیده‌ی داستان شاهرخ و گلرخ
«ملک کامران» پادشاه بلخ، پسری دلیر به‌نام «شاهرخ» داشت. وی روزی برای شکار به صحرا رفت. در آن‌جا قلعه‌ای متعلق به «ملک طاووس» دختر «شاه ترکستان» دید. وارد قلعه شد و نگهبانان را مطیع خود ساخت. شاهزاده از زیبایی و تجملات قلعه در شگفت شد. پس از آن در خواب دید، شخص بزرگواری بر تخت تکیه زده و به وی می‌گوید: ای شاهزاده غمگین مباش که کار تو بر مراد خواهد بود و گنج و خواسته‌ی بسیاری خواهی برد و بر تخت خواهی نشست و بدان در این گنبد گنجی نهاده‌اند گران‌بها، با اسلحه‌های زرین، به انواع و اقسام زین و یراق... بدین ترتیب شاهزاده به گنجی که متعلق به «حضرت سلیمان» بود دست یافت.
پس از مدتی شاهزاده قصد دیدار «ملک طاووس» را کرد و دل در گرو وی بست. با وی سه روز به عیش و عشرت پرداخت. پس از چندی «ملک شراحیل» پادشاه «ممالک پریان» دخترش «ماه آفرید» را به عقد وی درآورد. «ملک طاووس» نیز پس از مراجعت از نزد شاهزاده نامه‌ای برای وی نوشت مبنی بر حمله‌ی «خاقان چین» به ممالک «تاتارستان». شاهزاده با لشکری بزرگ عزم جنگ با خاقان را کرد. در این اثنا شاهزاده با ملکه «فرخنده بانو» ملکه‌ی ارمنستان و آذربایجان ازدواج کرد و از مردم دیار وی خواست اسلام را بپذیرند. شاهزاده در جنگ با خاقان پیروز شد و با دختر وی «گلرخ» نامزد کرد.
شاهزاده صاحب سه فرزند پسر از همسرانش شد. وی پس از عیش و عشرت با همسران و کنیزکان خود عازم جنگ با ممالک هند و تخارستان و مصر گردید و پادشاهان آن سرزمین‌ها را با دلاوری شکست داد و آنان را به پذیرش اسلام دعوت کرد. شاهزاده به هر سرزمین که وارد می‌شد عقد و پیوندی با دختران آن ممالک با خود و یا سردارانش برقرار می‌ساخت. هندیان و مصریان اسلام را پذیرفتند و سکه و خطبه به نام پدر شاهزاده «ملک کامران» زدند. شاهزاده با تصرف ممالک دنیا و گسترش اسلام در آن سرزمین‌ها، سه سال لشکریان را فراغت داد و دستورالعملی در صد نسخه تهیه کرد و به کل ممالک فرستاد که در آن نوشته بود: در شیوه‌ی عدل و انصاف آراسته باشند و ظلم را به یک سو نهند، نه چندان مهیب و بدخلق و بد قلب باشند که خلق از آنان رم کنند...

 

فهرست عشاق نامدار ایران و جهان

 

بازنویسی: احمدرضا یلمه‌ها، راضیه جمشیدی
نگاره: رضا فتاحی
گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده