معنی و مفهوم استعاری مثل «کلک کسی را کندن» موقعی بهکار میرود که شخصی را از بین برده یا از جایی که در آن کار میکرده اخراج کرده باشند. در چنین موارد و نظایر آن گفته میشود: بالاخره کلکش را کندند.
این ضربالمثل در ازمنه و اعصار گذشته و دوران حکومت مطلقه هنگامی که یکی از مخالفان و سرکشان دستگاه را سرکوب کرده از بین میبردند نیز بهکار برده میشد، ولی در حال حاضر ناظر بر کسی است که چون قصد تفتین و سعایت داشته باشد با اتخاذ تدابیر لازم نقشههایش را بر هم زنند و دفع شر کنند.
«کلک» آتشدان گلی و سفالین است که آهنگران از آن برای سرخ کردن فلزات استفاده میکردند تا بتوانند آهن و فلز گداخته را در روی سندان و زیر چکش به هر شکلی که بخواهند در بیاورند. کلک مزبوربه شکل تقریبی گلدانهای معمولی ساخته میشد و در زیر آن سوراخی داشت که لولهی دمیدن را از زیر زمین به آن متصل میکردند. آنگاه در داخل مقداری آتش و بر روی آن زغال سنگ یا زغال چوب میریختند و با تلمبهی مخصوصی از زیر کلک به آن میدمیدند تا زغالها کاملا سرخ شود، سپس آهن مورد نظر را در درون آتش میگذاشتند و باز هم به شدت میدمیدند تا آهن نیز گداخته شده به شکل آتش درآید و از آن تیشه و داس و تبر و بیل و کلنگ و انبر و... بسازند.
با وجود آنکه آلات و ابزار الکتریکی موجب شده است که آهنگری از صورت سابق به شکل کارگاههای برقی درآید؛ اما هنوز در غالب شهرهای ایران دستگاه کلک خودنمایی میکند و آهنگران مخصوصا جوگیهای دورهگرد از آن برای ساختن آلات و اشیاء فلزی استفاده میکنند.
«جوگی»ها قبایل سیاری هستند که بهصورت چادرنشینی زندگی میکنند و به تناسب فصل به روستاهای ییلاقی و قشلاقی میروند و در خارج از آبادی چادر میزنند. اگرچه هر یک از خانوادههای جوگی چند راس اسب و الاغ و گوسفند دارند ولی حرفهی اصلی آنها آهنگری است که چون در خارج از آبادی روستاها چادر زدند پس از نصب چادرها اولین کارشان این است که زمین جلوی چادر را کَنده، کلک را نصب میکنند.
در حقیقت کلک اساس کار جوگیها و آهنگرهاست تا بدان وسیله به ساختن احتیاجات فلزی روستاییان بپردازند. وقتی کلک را بکَنند، یعنی از زمین دربیاورند، دال بر این است که میخواهند از آن منطقه کوچ کنند و به جای دیگر بروند.
شبها که هوا تاریک میشود و سکنهی دهات و روستاها در خانههای خویش خوابیدهاند، در دل شب به همان روستاها و روستاهای مجاور میروند و دستبرد میزنند. مردان جوگی هم برخی اسب و گاو میدزدند و شبانه به وسیلهی ایادی خویش حیوانات مسروقه را به نقاط دوردست میفرستند و به قیمت نازل میفروشند.
همین مسائل موجب میشود که بعضی مواقع بین روستاییان و جوگیها اختلاف بروز میکند و گهگاه به منازعه و زد و خورد منتهی میشود. در این موقع کشاورزان قبل از هر کاری جلوی چادر جوگی میروند و «کلکش را میکنند» و به دور میاندازند. وقتی کلک کنده شد، جوگی مجبور میشود اثاث و زندگی را جمع و به جای دیگر کوچ کند.
با این توصیف اجمالی معلوم میشود کلک را کندن، یعنی دفع و رفع مزاحمت کردن است که در ادوار گذشته به علت بینظمی و نابسامانی کشور و عدم وجود امنیت بیشتر مورد استعمال داشت و به همین جهت در اصطلاحات عامیانه، به صورت ضربالمثل درآمده است.
نگاره: Iternal.us
گردآوری: فرتورچین