داستان کوتاه اثر کبری

داستان کوتاه اثر کبری

در دوران استعمار بریتانیا در هند، یکی از مشکلات جدی در برخی مناطق، حضور گسترده‌ی مارهای کبری بود. این مارها که با زهر کشنده‌ی خود شهرت داشتند، خطری جدی برای سلامت و امنیت مردم به‌شمار می‌رفتند. گزارش‌های زیادی از حملات مرگبار مارهای کبری به افراد محلی وجود داشت که ترس و اضطراب را در میان جامعه گسترش می‌داد. این وضعیت نه‌تنها سلامت عمومی را تهدید می‌کرد، بلکه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده بود.
برای مقابله با این مشکل، دولت استعماری بریتانیا تصمیم گرفت سیاستی مبتکرانه (از دید خودشان) اجرا کند. آن‌ها برنامه‌ای را طراحی کردند که طبق آن، به هر کسی که مارهای کبری را شکار کرده و پوست آن‌ها را تحویل دهد، پاداش نقدی تعلق می‌گیرد. این طرح به‌ظاهر ساده به‌گونه‌ای طراحی شده بود که مردم را تشویق به مشارکت فعال در کاهش جمعیت این مارها کند.
در ابتدا، این سیاست موفق به‌نظر می‌رسید. تعداد زیادی از مردم، به‌ویژه طبقات فقیر، با شکار مارهای کبری درآمدی کسب کردند. تعداد مارهای کشته شده افزایش یافت و مقامات استعماری امیدوار بودند که این سیاست به کاهش چشمگیر جمعیت مارهای کبری منجر شود. با گذشت زمان، برخی از افراد دریافتند که می‌توانند از این سیاست به نفع خود بهره‌برداری کنند. به‌جای شکار مارهای وحشی، گروه‌هایی از مردم شروع به پرورش مارهای کبری در خانه‌های خود کردند. آن‌ها با این روش، تعداد بیشتری مار داشتند تا بتوانند برای دریافت پاداش تحویل دهند.
وقتی دولت استعماری از این مسئله آگاه شد و دریافت که این برنامه بیشتر باعث افزایش مارها شده تا کاهش آن‌ها، فورا سیاست پاداش را لغو کرد. اما این پایان ماجرا نبود. افرادی که مارهای کبری را پرورش می‌دادند، پس از لغو برنامه‌ی پاداش، دیگر دلیلی برای نگهداری مارها نداشتند و آن‌ها را در طبیعت آزاد کردند. این اقدام باعث شد که جمعیت مارهای کبری به‌مراتب بیشتر از قبل شود و مشکل اصلی پیچیده‌تر گردد.
این تجربه‌ی تاریخی به یکی از مثال‌های کلاسیک پیامدهای ناخواسته در تصمیم‌گیری تبدیل شد. داستان اثر مار کبری نشان می‌دهد که چگونه سیاست‌های ظاهرا منطقی، بدون در نظر گرفتن انگیزه‌های انسانی و واکنش‌های غیرمنتظره، می‌توانند به نتایجی معکوس منجر شوند.

 

نگاره: Aurore Folny (artstation.com)
گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۱۳ مشارکت کننده