آقامحمدخان قاجار در دوران سلطنت خویش، دو بار به جنگ روسها و فتح گرجستان شتافت. بار اول در سال ۱۰۲۹ هجری قمری با شصت هزار سپاهی به گرجستان عزیمت کرد و هراکلیوس، فرماندار آنجا را که به جانب روس متمایل بود گوشمالی داده و شهر تفلیس را قتل عام و کلیساها را خراب کرد. کشیشها را دست و پا بسته در آب افکند و دختران و پسران تفلیسی را به اسارت گرفت.
بار دوم در سال ۱۲۱۱ هجری بود که خبر رسید کاترین ملکهی روسیه سپاهی بیکران به جانب ایران گسیل داشته و گرجستان، دربند، باکو، گنجه و طالش در معرض خطر قرار گرفت. آقامحمدخان جنگ با امیر بخارا را به تعویق انداخته، سریعا بهسوی گرجستان حرکت کرد، ولی در همان اوقات کاترین فوت شد و جانشین او پل فرمان به مراجعت لشکریان داد.
آقامحمدخان از مراجعت منصرف شده به سوی قراباغ شتافت و تصمیم به تسخیر قلعهی شوشی گرفت، چرا که ابراهیم خلیل خان رییس ایل جوانشیر و حاکم قلعهی شوشی سر مخالفت داشت و به هیچ وجه حاضر به اطاعت و تمکین نبود. توضیحا یادآور میشود که به قلعهی شوشی قلعهی شیشه هم میگفتند و در کتب تاریخی با هر دو اسم معروف و مشهور است.
سرسلسلهی قاجار قلعهی شوشی یا شیشه را در محاصره گرفت و برای آنکه از خونریزی و کشتار جلوگیری شود این شعر را برای ابراهیم خلیل خان حاکم قلعه فرستاد:
ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارد - تو ابلهانه گریزی به آبگینه حصار؟
که منظور از آبگینه حصار همان قلعهی شیشه یا شوشی است. ابراهیم خلیل خان که سر تسلیم و اطاعت نداشت این شعر را که منسوب به خیرانی است در پاسخ آقامحمدخان فرستاد:
گر نگهدار من آنست که من میدانم - شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
که البته در این بیت مراد و مقصود ابراهیم خلیل خان از شیشه همان قلعهی شیشه یا شوشی بوده که با استفاده از صنعت شعری ابهام آن را بهکار برده است. در هر صورت شعر بالا از آن تاریخ ضربالمثل شد و مورد استناد و تمثیل قرار گرفت.
برای آنکه فرجام کار دانسته شود یادآور میشود که قلعهی شوشی به زودی فتح شد، ولی این آخرین فتح آقامحمدخان قاجار بود، زیرا چند روز بعد در شب جمعه بیست و یکم ذیحجهی سال ۱۲۱۱ هجری به دست دو نفر مجرم که حکم قتلشان را صادر کرده بود به قتل رسید.
این شعر و اصطلاح زمانی بهکار میرود که کسی در برابر پیشامد ناگوار، امیدش به آفریدگار باشد و بگوید هیچ چیز نمیتواند او را شکست دهد و یا از راهش گمراه کند.
نگاره: Marcin Konsek (commons.wikimedia.org)
گردآوری: فرتورچین