برای این ضرب المثل سه وجه تسمیه و ریشه نام بردهاند:
- وجه تسمیهی نخست: گفته میشود که این اصطلاح مربوط به عالم ساز و موسیقی است و به عنوان مثال اوج کار یک ویولنیست زمانیست که به سیم آخر میزند.
- وجه تسمیهی دوم: منظور از سیم، سکهی نقرهایست و سیم آخر یعنی آخرین سکهای که ته جیب مانده است. گویا قماربازان کهنهکار وقتی که مرتبا میباختهاند، دست آخر به امید یافتن راه نجاتی، در نومیدی آخرین سکهی سیمین خود را هم خرج میکردهاند و اصطلاحا میگفتهاند: این هم از سیم آخر، هر چه بادا باد!
- وجه تسمیهی سوم: مرحوم جعفر شهری در کتاب قند و نمک، این مثل را از زمان برقدار شدن طهران قدیم و ریشهی آن را از دورهی قاجار میداند. جریان برقهای نخستین، با سه سیم به اطراف میرسید که یکی از آن سیمها اتصال چراغهای کوچهها و خیابانها بود و دومین سیم برای دکانها و خانهها و آخرین آنها سیم فاز (شاهسیم) که دست زدن و خوردن به آن باعث پرت شدن و هلاک شدن و رهایی از قید زندگی میگردید. آن زمان به کسی که با برخورد به جریان سیم سوم کشته میشد، میگفتند: «فلانی به سیم آخر زده!»
معنی: رودربایستی را کنار گذاشتن و با بیپروایی دست به کاری زدن یا تن به خطر دادن. دست به کاری بزنیم که دیگر پیامدهای آن برایمان مهم نباشد.
نگاره: Iconscout.com
گردآوری: فرتورچین