
چند مدت پیش حالم خیلی بد بود و دچار افسردگی شدیدی شدم. همه میگفتن برو پیش روانشناس و خودتو درمان کن. ولی هر جا رفتم وضع بدتر شد و روز به روز افسردهتر و ناامیدتر میشدم. به توصیهی یکی از آشنایان، به دیدن یکی از علما رفتیم و ایشون در جواب بنده روی کاغذ نوشتن: «فقط ترکیه»!
باورم نمیشد برام ترکیه رو تجویز کرده باشه، ولی با ناامیدی و یاس زیاد، بار و بندیل سفر رو بستم و راهی ترکیه و استانبول و آنتالیا شدم. جاتون خالی خیلی خوش گذشت. اصلا از این رو به اون رو شدم. افسردگی که رفت، تازه انگار ده سال جوونتر و شادابتر شده بودم.
بعد از چند روز انگار اصلا خودم نبودم. چقدر اونجا توی دلم برای این عالم بزرگوار دعا و ثنا فرستادم. بعد از برگشت از سفر تصمیم گرفتم برم خدمت این عالم بزرگوار. بعد از سلام و احوالپرسی گفت: ماشاا... خیلی روحیهات عوض شده. میبینم که خیلی سرحال شدی.
گفتم: بله، از لطف شماست و نسخهی خوب شما.
عالم بزرگ رو به حاضرین کرد و گفت: درسته. احسنت. «تزکیه» در دین ما خیلی سفارش شده، مصداق روشنش همین جوون که با تزکیهی نفس و خویشتنداری از پوچی و افسردگی نجات پیدا کرده!
با شنیدن اسم «تزکیه» اول جا خوردم، ولی بعدش خودم رو جمع و جور کردم تا کسی متوجه نشه که چه گافی دادم. خدا رو شکر کمبود یه نقطه، اثر خوبی توی زندگی من داشته و واقعا حالم رو دگرگون کرده. دستش درد نکنه. به شما هم سفارش میکنم اگر افسرده هستید، فقط «ترکیه»، ببخشید «تزکیه».
نگاره: Aziz Shamuratov (istockphoto.com)
گردآوری: فرتورچین





