داستان ضرب المثل حرفهای بند تنبونی به سالهای گذشته و زمان امیرکبیر برمیگردد که در نوع خود حکایت جالبی بهنظر میرسد.
در زمان امیرکبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازهاش از همه نوع جنسی میفروخت. به دستور امیرکبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس همنوع با یکدیگر شد. مثلا پارچهفروش فقط پارچه، کوزهگر فقط کوزه و همه به همین شکل.
پس از مدتی به امیرکبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان هم میفروشد. امیرکبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند. آن شخص در جواب گفت: کسی که تنباکو از من میخرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو میفروشم.
از آن زمان برای نشان دادن حرف بیربط و بیارزش، ضرب المثل حرفهای بند تنبونی را بهکار میبرند.
نگاره: Digikharazi.ir
گردآوری: فرتورچین