در زمان امیرکبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازهاش از همه نوع جنسی میفروخت. به دستور امیرکبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس همنوع با یکدیگر شد. مثلا پارچهفروش فقط پارچه...
میگویند در زمان ناصرالدین شاه، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفرههای خوراک درباری به تنگ آمده بود به شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت میخورند را میل فرمایند.
هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باختهاند، امیر بیدرنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد.