
یک دانشجوی ایرانی تحصیل کرده در یوگسلاوی و در دههی ۷۰ میلادی در خاطرهی جالبی از نحوهی نفوذ سیا در بدنهی دولتها میگوید:
در یوگسلاوی رسم بود که دانشجویان خارجی پس از فراغت از تحصیل به دیدار رهبر آن زمان یوگسلاوی برده میشدند و او برایشان سخنرانی میکرد. مطابق همین رسم ما را هم به دیدار مارشال تیتو بردند و وی ضمن سخنرانی خاطرهای از دوران انقلاب در یوگسلاوی و پیروزی آن تعریف کرد.
تیتو در آن سخنرانی گفت: چند سال پس از پیروزی انقلاب و استقرار دولت از کاگب (سازمان اطلاعات روسیه) به من اطلاع دادند که در کابینهی شما یک جاسوس سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» وجود دارد، وی را شناسایی و دستگیر کنید. تیتو میگفت: تمام تلفنها و مکاتبات و رفتار افراد کابینه را تحت کنترل قرار دادیم و پس از مدتی مایوس شدیم و هیچ نشانی از جاسوس پیدا نکردیم. (تیتو با ادعای استقلال از روسیه نمیخواست این جاسوس توسط روسها شناسایی و معرفی شود.)
وی پس از مدتی جستجو، ناامیدانه و عاجزانه درخواست شناسایی و معرفی جاسوس در کابینه را از روسیه میکند. از «کاگب» به وی اطلاع میدهند «معاون اول تو در کابینه، جاسوس سازمان سیا است.»
تیتو از این خبر متحیر میشود و پس از اتمام یکی از جلسات کابینه از وی میخواهد بماند. تیتو میگفت: در یک جلسهی دو نفری اسلحه را روی شقیقهی معاون اول گذاشتم و از وی سوال کردم آیا تو جاسوس سیا هستی؟ او که متوجه شد قضیه لو رفته است به جاسوسی خود اعتراف کرد.
تیتو از او سوال میکند از چه وقت با سیا همکاری میکنی؟
پاسخ: از زمان دانشجویی قبل از پیروزی انقلاب در زمان جنگهای چریکی!
س: در این مدت با تمام کنترلهای امنیتی، هیچ ارتباطی با سیا، از تو کشف نشد؟
ج : الان نیز هیچ ارتباطی با سیا ندارم.
س: چگونه عضوی هستید که ارتباط ندارید؟
ج: سیا مسئولیتی به من واگذار کرده که وظیفهام را انجام میدهم.
س: مسئولیت تو چیست؟
ج: به من ماموریت داده شده تا «در سپردن پستها به افراد، غیرتخصصی و ناهمسو عمل کنم» و تاکنون هم اینگونه عمل کردهام!
تیتو میگفت: نگاهی کردم به افراد کابینه و مدیران ارشد، دیدم همینطور است! هیچکس سر جای خودش نیست! مثلا طرف دکترای کشاورزی دارد، ولی وزیر نیرو است و یا دیگری برق خوانده، اما وزیر مسکن است! طرف دکترای خریدنی گرفته و وزیر صنعت است و یا طرف اصلا سواد اقتصادی ندارد و وزیر اقتصاد است.
معاون تیتو میگوید: تحلیل سیا این بوده و هست که با این روش، انقلاب تیتو در یوگسلاوی بدون کودتا و حملهی خارجی از درون متلاشی میشود. ناکارآمد کردن ساختارهای سازمانی بدترین شکل مزدوری است.
نگاره: Keystone (gettyimages.com)
گردآوری: فرتورچین





