شیرین ملقب به ام رستم، دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند (از خاندان باوندیان) در مازندران و همسر فخرالدولهی دیلمی بود. او پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید. همچنین او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود که بر مازندران و گیلان، ری، همدان و اصفهان حکم میراند. باوندیان خاندانی ایرانی از پادشاهان طبرستان بودند که در حدود ۷۰۰ سال، بیشتر در مناطق کوهستانی آن ناحیه، فرمان راندند. در طول این زمان، باوندیان سه بار فروپاشیدند.
روزی به ام رستم خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است. سلطان محمود در نامهی خود نوشته بود: باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج فرستی، والا جنگ را آماده باشی. ام رستم، به پیک محمود گفت: اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد؟
پیک گفت: آن وقت محمود غزنوی سرزمین شما را براستی از آن خود خواهد کرد.
ام رستم به پیک گفت: که پاسخ مرا همینگونه که میگویم به سرورتان بگویید: در عهد شوهرم همیشه میترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند ولی امروز ترسم فرو ریخته است، برای اینکه میبینم شخصی مانند محمود غزنوی که میگویند یک سلطان باهوش و جوانمرد است، بر روی زنی شمشیر میکشد. به سرورتان بگویید اگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود، اگر محمود را شکست دهم تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زنی جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت، محمود غزنوی زنی را کشت.
پاسخ هوشمندانهی بانو ام رستم، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند.
ام رستم پادشاه زن ایرانی در سن هشتاد سالگی درگذشت.
نگاره: -
گردآوری: فرتورچین