هاتفی خرجردی یا هاتفی جامی شاعر ایرانی اواخر روزگار تیموری و اوایل دورهی صفویه است. او پسر خواهر شاعر ایرانی عبدالرحمن جامی بود. بنا به نوشتهی استاد خلیل الله خلیلی او هنگامی که میخواسته داستان لیلی و مجنون را به نظم در بیاورد، از عبدالرحمان جامی اجازه خواسته، که وی در پاسخ او چنین گفته است:
هرگاه این قطعهی فردوسی را جواب کردی، معلوم است که آن را هم میتوانی، والا اقدام به این کار مکن.
درختی که تلخ است وی را سرشت - وگر برنشانی به باغ بهشت
ور از جوی خلدش به هنگام آب - به بیخ، انگبین ریزی و شهد ناب
سرانجام گوهر به کار آورد - همان میوهی تلخ بار آورد
هاتفی گفت:
اگر بیضهی زاغ ظلمت سرشت - نهی زیر طاووس باغ بهشت
به هنگام آن بیضه پروردنش - ز انجیر جنت دهی ارزنش
دهی آبش از چشمهی سلسبیل - بدان بیضه گر دَم دمد جبرئیل
شود عاقبت بیضهی زاغ، زاغ - برد رنج بیهوده طاووس باغ
جامی به مزاح گفت: نیک گفتهای، ولی چند جا بیضه گذاشتهای.
(بیضه گذاشتن: تخم گذاشتن. به اصطلاح امروزی تهرانی: زاییدی!)
نگاره: Shahmbookco.com
گردآوری: فرتورچین