داستان کوتاه نلسون ماندلا و نگهبان زندان ۰۳ آبان ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه دیگر ، نلسون ماندلا بعد از اینکه رئیس جمهور شدم، از محافظانم خواستم در شهر قدم بزنیم. بعد از پیادهروی برای صرف ناهار به رستوران رفتیم. در یکی از رستورانهای مرکزی نشسته بودیم.دنبالهی نوشته