جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های تندابی آفریقایی

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های تندابی آفریقایی
خانواده‌ی قورباغه‌های تندابی آفریقایی Petropedetidae، خانواده‌ای از زیرراسته‌ی نوغوک‌سانیان، از راسته‌ی بی‌دُم‌سانان و از رده‌ی دوزیستان هستند. در این نوشته با ۶ گونه‌ی این خانواده آشنا می‌شویم.
دنباله‌ی نوشته

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی (بخش سوم)

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی (بخش سوم)
خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی Myobatrachidae، خانواده‌ای از زیرراسته‌ی نوغوک‌سانیان، از راسته‌ی بی‌دُم‌سانان و از رده‌ی دوزیستان هستند. در این نوشته که به بخش سوم خانواده‌ی قورباغه‌های...
دنباله‌ی نوشته

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی (بخش دوم)

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی (بخش دوم)
خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی Myobatrachidae، خانواده‌ای از زیرراسته‌ی نوغوک‌سانیان، از راسته‌ی بی‌دُم‌سانان و از رده‌ی دوزیستان هستند. در این نوشته که به بخش دوم خانواده‌ی قورباغه‌های...
دنباله‌ی نوشته

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی (بخش نخست)

جانوران مهره‌دار - دوزیستان: گونه‌های خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی (بخش نخست)
خانواده‌ی قورباغه‌های آبی استرالیایی Myobatrachidae، خانواده‌ای از زیرراسته‌ی نوغوک‌سانیان، از راسته‌ی بی‌دُم‌سانان و از رده‌ی دوزیستان هستند. در این نوشته که به بخش نخست خانواده‌ی قورباغه‌های...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه مار و قورباغه

داستان کوتاه مار و قورباغه
یکی بود، یکی نبود. در برکه‌ای که بسیار زیبا و با صفا بود قورباغه‌ای لانه داشت و در نزدیکی آن، ماری زندگی می‌کرد. در زمان تخم‌گذاری قورباغه، و زمانی که تخم‌هایش به بچه تبدیل می‌شد...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه گربه را باید دم حجله کشت

داستان کوتاه گربه را باید دم حجله کشت
مادری دو پسر داشت که وقتی پسرانش به سنین جوانی رسیدند، خیلی علاقمند بود تا برای آن‌ها زن بگیرد. به همین دلیل هر روز یکی از دختران فامیل و همسایه‌ها را نشان می‌کرد و از پسر بزرگترش می‌خواست...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه موش تو سوراخ نمی‌رفت، جارو به دمش می‌بست

داستان کوتاه موش تو سوراخ نمی‌رفت، جارو به دمش می‌بست
از کوچه‌ای موشی عبور می‌کرد، چشمش به یک در قدیمی افتاد که باز بود. به داخل حیاط رفت. پیرزنی را دید که مشغول کار بود. موش از فرصت استفاده کرد و جستی زد و داخل انباری رفت.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه موش و گربه

داستان کوتاه موش و گربه
در زمان‌های بسیار قدیم در یکی از جنگل‌های بزرگ، موشی زندگی می‌کرد که بسیار دانا و باهوش بود. این موش در مواقع ضروری با آگاهی و دانایی بسیار مشکلاتش را رفع می‌کرد و اگر دیگران نیز مشکلی داشتند...
دنباله‌ی نوشته

داستان‌های کوتاه ملانصرالدین

داستان‌های کوتاه ملانصرالدین
ملانصرالدین مردی ساده‌لوح و بذله‌گوست که در فرهنگ‌های ایرانی، افغانستانی، عربی، ترکیه‌ای، ازبکی، قفقازی، هندی، پاکستانی، بوسنیایی، بلغارستانی و یونانی شناخته شده و دوست‌داشتنی است.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه گدای عاشق

داستان کوتاه گدای عاشق
در روزگاران گذشته، حاکم یکی از شهرها دختر زیبایی داشت که از همه‌ی دختران شهر زیباتر بود و بیشتر جوانان شهر خواستار و عاشق او بودند. در مثل عاشق به کسی گفته می‌شود که چیزی را و یا کسی را...
دنباله‌ی نوشته