یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن. کلاغه سفارش چایی میده. چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره، باقیشو میپاشه به مهموندار. مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟ کلاغه میگه: دلم خواست...
فردریک کبیر یا فریدریش کبیر، که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت میکرد، معتقد به آزادی اندیشه بود و رشد فکری مردم را در گرو آن میدانست. او یک روز سوار بر اسب با همراهانش...
بوقلمونی، گاوی بدید و بگفت: در آرزوی پروازم اما چگونه، ندانم. گاو پاسخ داد: گر ز تپالهی من خوری قدرت بر بالهایت فتد و پرواز کنی. بوقلمون خورد و بر شاخی نشست. تیراندازی ماهر، بوقلمون بر درخت بدید.
اوایل ترم بود. صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه. چون عجله داشتم بهجای ۵۰۰۰ تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون. سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از دخترای آس و خوشگل کلاس جلو نشسته.
روستایی فقیری که از تنگدستی و سختی معیشت جانش به لب رسیده بود، نزد ملای ده رفت و گفت: آملا، فشار زندگی آنقدر مرا در تنگنا قرار داده که به فکر خودکشی افتادهام. از روی زن و بچههایم خجالت میکشم.
چند دوست قديمی که همگی ۴۰ سال سن داشتند میخواستند باهم قرار بگذارند که شام را با همديگر صرف کنند و پس از بررسی رستورانهای مختلف سرانجام باهم توافق کردند که به رستوران چشمانداز بروند.
در افسانهها آمده است که مخترع شطرنج، بازی اختراعی خود را نزد حاکم منطقه برد و حاکم اختراع هوشمندانهی وی را بسیار پسندید، تا آن حد که به او اجازه داد تا هر چه بهعنوان پاداش میخواهد، طلب کند.
روزی رضاشاه و هیات همراه با ماشین جیپ در حال حرکت بهسوی جنوب بود که سر راه از یزد رد میشود و میبیند که مردم زیادی در آنجا گرد هم جمع شدهاند. رضاشاه به جلو میرود و از حاضرین میپرسد که چه خبر شده؟
شهر سبز که در گذشته «کِش» یا «کیش» نامیده میشد، یکی از کهنترین شهرهای آسیای میانه است. هستهی مرکزی این شهر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. شهر سبز زادگاه «تیمور گورکانی»...
قلعهی سن پدرو د لا روکا یا قلعهی دل مورو، در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی مرکز شهر سانتیاگو د کوبا، دومین شهر بزرگ کشور کوبا جای گرفته است. این قلعه نظامیست و بر فراز تپهای بلند...