داستان کوتاه خاطرهای از فریدون مشیری ۳۱ مرداد ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه اجتماعی ، فریدون مشیری در طبقهی دوم منزلی که بنده زندگی میکنم، آپارتمانی هست که همسایهی محترم دیگری در آن زندگی میکند. یک شب، بنده که به خانه آمدم تا ماشینم را در گاراژ بگذارم، دیدم مهمانهای همسایهی محترم...دنبالهی نوشته