داستان کوتاه شاخ و برگ

داستان کوتاه شاخ و برگ
یک روز گرم، شاخه‌ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند و به دنبال آن برگ‌های ضعیف و کم طاقت جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این کار را ددمنشانه و با غرور خاصی تکرار کرد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه دریای عشق و عاشقی

داستان کوتاه دریای عشق و عاشقی
در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تامل برانگیزی به صورت شعر در مورد جوان عاشقی هست که به عشق مشاهده‌ی معشوقه‌اش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا می‌رفته و سحرگاهان باز می‌گشته.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه عشق و دیوانگی

داستان کوتاه عشق و دیوانگی
زمان‌های بسیار قدیم وقتی هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود، فضیلت‌ها و تباهی‌ها در همه جا شناور بودند. آن‌ها از بیکاری خسته و کسل شده بودند. روزی همه‌ی فضایل و تباهی‌ها دور هم جمع شدند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه مزه‌ی قهوه نمکی شیرینه

داستان کوتاه مزه‌ی قهوه نمکی شیرینه
اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالی که او (پسر) کاملا طبیعی بود و هیچ کس بهش توجه نمی‌کرد. آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه هیچ رویدادی بی‌دلیل نیست

داستان کوتاه هیچ رویدادی بی‌دلیل نیست
کشیش تازه‌کار و همسرش برای نخستین ماموریت و خدمت خود کـه بازگشایی کلیسایی در حومه‌ی بروکلین (شهر نیویورک) بود، در اوایل ماه اکتبر وارد شهر شدند. زمانی که کلیسا را دیدند، دلشان از شور و شوق آکنده بود.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه روزی که ماجرای عشق تو را به مادرم گفتم

داستان کوتاه روزی که ماجرای عشق تو را به مادرم گفتم
می‌دانی، روزی که ماجرای عشق تو را به مادرم گفتم، چه اتفاقی افتاد؟ اصلا بگذار از اول برایت بگویم. قبل از این‌که حرفی بزنم موهایم را باز کردم و روی شانه‌ام ریختم.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه عاشقانه زندگی کنید

داستان کوتاه عاشقانه زندگی کنید
همایشی برای بانوان با عنوان چگونه با همسر خود عاشقانه زندگی کنید برگزار شده بود. توی این همایش از خانم‌ها سوال شد که: چه کسانی عاشق همسران‌شون هستند؟ همه‌ی زن‌ها دستاشون رو بالا بردن.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شیوانا و معنای دوم عشق

داستان کوتاه شیوانا و معنای دوم عشق
روزی یکی از خانه‌های دهکده آتش گرفته بود. زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند. شیوانا و بقیه‌ی اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به‌سوی خانه شتافتند.
دنباله‌ی نوشته