داستان کوتاه اثر کبری

داستان کوتاه اثر کبری
در دوران استعمار بریتانیا در هند، یکی از مشکلات جدی در برخی مناطق، حضور گسترده‌ی مارهای کبری بود. این مارها که با زهر کشنده‌ی خود شهرت داشتند، خطری جدی برای سلامت...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه جنگ زرگری

داستان کوتاه جنگ زرگری
در روزگاران قدیم هرگاه مشتری به‌ظاهر پولداری وارد بعضی از دکان‌های زرگری می‌شد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی می‌کرد، زرگر فورا بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام می‌کرد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه کلک کسی را کندن

داستان کوتاه کلک کسی را کندن
معنی و مفهوم استعاری مثل «کلک کسی را کندن» موقعی به‌کار می‌رود که شخصی را از بین برده یا از جایی که در آن کار می‌کرده اخراج کرده باشند. در چنین موارد و نظایر آن گفته می‌شود: بالاخره کلکش را کندند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه دو قورت و نیمش هم باقیه

داستان کوتاه دو قورت و نیمش هم باقیه
چون حضرت سلیمان بعد از مرگ پدرش داود به رسالت و پادشاهی رسید از خداوند خواست که همه‌ی جهان و موجودات آن و همه‌ی زمین و زمان و عناصر چهارگانه و جن و پری را بدو بخشد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه ارزشش را دارد

داستان کوتاه ارزشش را دارد
در جنگ جهانی اول یکی از سربازان به محض این‌که دید دوست صمیمی‌اش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه حضرت سلیمان و عزرائیل

داستان کوتاه حضرت سلیمان و عزرائیل
گویند بامداد روزی مردی وحشت‌زده خدمت سلیمان پیامبر رسید. حضرت سلیمان دید از شدت ترس رویش زرد و لبانش کبود گشته، سوال کرد: ای مرد مومن! چرا چنین شدی؟ سبب ترس تو چیست؟
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه باد آورده را باد می‌برد

داستان کوتاه باد آورده را باد می‌برد
در زمان پادشاهی خسرو پرویز، ایرانیان شهر اسکندریه در کشور مصر را محاصره کردند. رومیان در صدد نجات دادن ثروت شهر بر آمدند و آن را در چند کشتی نهادند. اما باد مخالف وزید و کشتی‌ها را به جانب ایرانیان راند.
دنباله‌ی نوشته