داستان کوتاه بودا و زن هرزه ۰۱ شهریور ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه اجتماعی ، بودا بودا به دهی سفر کرد. زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد. بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت...دنبالهی نوشته