داستان کوتاه درسی از استاد

داستان کوتاه درسی از استاد
روزی روزگاری استاد بزرگی برای سخنرانی قصد رفتن به یک روستای همسایه را داشت. مردمان زیادی با قطار به روستا می‌رفتند تا به سخنان این استاد بزرگ گوش کنند. در میان مسافران...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه زنده کردن قدرت ریسک‌پذیری

داستان کوتاه زنده کردن قدرت ریسک‌پذیری
سال ۸۶ بود و من در مسابقات شطرنج دانشجویی دانشگاهمون مقام سوم را به‌دست آورده بودم و باید به همراه تیم ۵ نفره راهی مسابقات قهرمانی استانی در مشهد می‌شدیم. جمعبت دانشگاه طبس بسیار کم بود.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه برای شروع هرگز دیر نیست

داستان کوتاه برای شروع هرگز دیر نیست
جیم کری بازیگر برجسته‌ی سینما، در شروع کارش با مشکلات مختلفی روبه‌رو شد. او می‌گوید: وقتی احساس کرد که می‌خواهد از رویایش دست بکشد، به یاد رادنی دنجر فیلد افتاد که قبل از رسیدن...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه آنچه را می‌دانیم انجام نمی‌دهیم

داستان کوتاه آنچه را می‌دانیم انجام نمی‌دهیم
وقتی هشت ساله بودم، در یکی از سفرهایی که به جنگل داشتم، توانستم لاک‌پشتی را پیدا کنم. به سرعت آن را به خانه‌ی پدربزرگم آوردم، جعبه‌ی مناسبی برایش انتخاب کردم و به‌طور رسمی حیوان خانگی‌ام شد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه دیگران را تشویق کنیم تا رشد کنند

داستان کوتاه دیگران را تشویق کنیم تا رشد کنند
در اواخر قرن نوزدهم فروشنده‌ای از شرق آمریکا به شهری در دشتی وسیع رفت. در حالی که با صاحب فروشگاهی بزرگ حرف می‌زد، گله‌داری آمد. مالک فروشگاه عذرخواهی کرد تا به مشتری‌اش رسیدگی کند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه پادشاه و سه فرزندش

داستان کوتاه پادشاه و سه فرزندش
پادشاهی صاحب سه پسر بود و قصد داشت از بین آن‌ها یکی را به‌عنوان جانشین خود انتخاب کند. این کار برایش بسیار سخت بود، زیرا هر سه پسر بسیار باهوش و شجاع بودند و او نمی‌توانست به درستی قضاوت کند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه نصف ماه را زندگی کن

داستان کوتاه نصف ماه را زندگی کن
هنوز هم بعد از این همه سال، چهره‌ی «ویلان» را از یاد نمی‌برم. در واقع، در طول سی سال گذشته همیشه روز اول ماه که حقوق بازنشستگی‌ام را دریافت می‌کنم، به یاد ویلان می‌افتم!
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه فروش کتاب مدیر یک دقیقه‌ای

داستان کوتاه فروش کتاب مدیر یک دقیقه‌ای
آقای کنت بلانکارد و آقای اسپنسر جانسون نویسندگان کتاب معروف مدیر یک دقیقه‌ای پس از تالیف این کتاب تصمیم می‌گیرند که تعداد ۲۰ هزار نسخه از آن را چاپ کنند و بدون تبلیغات، فقط از طریق...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه سرگذشت غم‌انگیز نخستین سماورساز ایرانی

داستان کوتاه سرگذشت غم‌انگیز نخستین سماورساز ایرانی
در آغاز سال ۱۲۶۶ قمری ملک التجار روسیه «ویش قرتسوف» سماوری با یک دست ظرف چایخوری برای «امیرکبیر» ارمغان فرستاد. امیر همان سماور را برای یکی از صنعتگران زبردست...
دنباله‌ی نوشته