یک باور را وارد شغل اولم کردم که مطمئنا مرا به دردسر میانداخت: همه باید مرا دوست داشته باشند. البته این باور دو اشتباه داشت؛ یک «همه» و دیگری «همیشه». وقتی شروع به فروشندگی کردم...
در سال ۱۸۹۸ میلادی تیراندازی با توپهای دریایی بسیار ناکارآمد و بدنام بود. گزارش یک بررسی نشان میدهد که از ۹۵۰۰ شلیک تنها ۱۲۱ گلوله به هدف میخورد! (کمی بیش از یک درصد از شلیکها!)
رامان یوگی، استاد مسلم هنر تیراندازی با کمان بود. روزی، محبوبترین شاگردش را به دیدن هنرنماییاش دعوت کرد. شاگردش بیش از صد بار این برنامه را دیده بود؛ اما تصمیم گرفت از دستور استادش اطاعت کند.
در سالهای دههی ۱۹۸۰، یک گروه موسیقی که تعداد زیادی نمایش در سال اجرا میکرد، قراردادی با مفاد متعدد تنظیم کرده بود و برای عقد قرارداد با سالنهای نمایش از آن استفاده میکرد.
روزی از روزها، پادشاهی با وزیر کاردانش به شکار رفته بود. شاه قصد داشت همراه وزیرش به دل کوه و دشت بزند تا آهو شکار کند. وزیرش با اینکه میدانست پادشاه تنبل آنقدر تند و زبل نیست که...
آوردهاند که در زمانهای قدیم، کشتیگیر پیری زندگی میکرد که در فن کشتیگیری نامآور و بینظیر بود. هیج کشتیگیری را یارای مقاومت در برابر او نبود. پشت پهلوانهای نامدار زیادی را بر خاک نشانده بود.
دو دوست در ایستگاه راهآهن نیکولایوسکایا به هم رسیدند: یکی مردی چاق و دیگری مردی لاغر. از لبهای چرب مرد چاق که مثل گیلاسهای رسیده برق میزد، پیدا بود که بهتازگی در رستوران ایستگاه...
پسر کوچکی وارد داروخانه شد. کارتن جوش شیرین کوچکی را به سمت تلفن هل داد و روی آن رفت تا دستش به دکمههای تلفن برسد و شروع به گرفتن شمارهای هفت رقمی کرد. مسئول داروخانه متوجه پسر بود.
روزی کشور انگلستان اقدام به واردات قورباغه میکند و یک شرکت جهان سومی هم هزار عدد قورباغه به آن کشور میفرستد. در فرودگاه نمایندهی شرکت انگلیسی مشاهده میکند که درب جعبهی حاوی قورباغهها باز است.
آنتونی رابینز در مورد اهمیت تمرکز، خاطرهی زیبایی را بیان میکند که با هم آن را میخوانیم: من یکبار در کلاس مربوط به مسابقات اتومبیلرانی شرکت کردم. اولین اصل اساسی که در آنجا به من یاد دادند...