داستان کوتاه چه کشکی، چه پشمی ۲۴ تیر ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه ضرب المثل ، الهه رشمه چوپانی گله را به صحرا برد. به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید.دنبالهی نوشته
داستان کوتاه این نیز بگذرد ۱۵ تیر ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه ضرب المثل بزرگی در عالم خواب دید که کسی به او میگوید: فردا به فلان حمام برو و کار روزانهی حمامی را از نزدیک نظاره کن. دو شب این خواب را دید و توجه نکرد. ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد.دنبالهی نوشته