تو پارک نشسته بودم. داشتم تو گوشی فیس بوکمو چک میکردم. یه پسر پنج شش ساله اومد گفت: عمو یه آدامس میخری؟ گفتم: همرام پول کمه ولی میخای بشین کنارم، الان دوستم میاد میخرم.
قمپوز توپی بود کوهستانی و سرپُر بهنام قمپوز کوهی که دولت امپراطوری عثمانی در جنگهای با ایران مورد استفاده قرار میداد. این توپ اثر تخریبی نداشت. زیرا گلوله در آن بهکار نمیرفت.
ما معمولا عادت داریم در توصیف اشخاص زیرک و باهوش و اکثرا رند و مکار از اصطلاح «آدم هفت خط» استفاده کنیم! اما چرا؟ روایتی درمورد ریشهی تاریخی اصطلاح «هفت خط» وجود دارد.
معرکهگیری به عنوان یکی از روشها و ابزارهای رسانهای برای سرگرمی و اطلاعرسانی تا زمانهای نه چندان دور بسیار کاربرد داشته است. افرادی در نقش درویش، پهلوان یا شعبدهباز در معابر عمومی سفرهای پهن میکردند.
در قدیم برای قماربازی علاوه بر خانههایی که در آن قمار راه میانداختند، مکانهایی مثل خرابهها و پشت دروازههای شهر و روی پشتبام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفرههایی برای این کار گشوده میشد.
کوزهگری بود که کوزه و کاسهی لعابی میساخت. خیلی هم مشتری داشت. این کوزهگر یک شاگرد زرنگ داشت. چون کوزهگر شاگردش را خیلی دوست داشت، از یاد دادن به او کوتاهی نمیکرد.
نقاشی جوان که تازه دورهی آموزش نقاشی خود را زیر نظر یک نقاش بزرگ تمام کرده بود، تصمیم گرفت خود را ارزیابی کند. برای این کار، سه روز وقت گذاشت و یک منظرهی بسیار زیبا را روی بوم نقاشی خلق کرد.
در سال ۱۲۷۴ هجری قمری و در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار اولین خط تلگراف بین قصر گلستان و باغ لالهزار کشیده شد. پس از آن قراردادهایی با شرکتهای خارجی بسته شد...
هشت سالم بود. یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونهی تولید بیسکوییت. ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم. وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون...
روزی مردی داخل چالهای افتاد و بسیار دردش آمد. شیخی او را دید و گفت: حتما گناهی انجام دادهای. یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت. یک روزنامهنگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد.