داستان کوتاه شرلوک هلمز و واتسون در صحرانوردی

داستان کوتاه شرلوک هلمز و واتسون در صحرانوردی
شرلوک هلمز، کارآگاه معروف قصه‌ها و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه‌های شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه نباید اخبار ناگوار را به یکباره گفت

داستان کوتاه نباید اخبار ناگوار را به یکباره گفت
آرتور بوخوالد داستان زیر را در تایید این‌که نباید اخبار ناگوار را به یکباره به شنونده گفت تعریف می‌کند: مرد ثروتمندی مباشر خود را برای سرکشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید: جرج از خانه چه خبر؟
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه زنبوری که با خر جماعت طرف شد

داستان کوتاه زنبوری که با خر جماعت طرف شد
در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می‌کردند. روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می‌آید و مشغول خوردن می‌شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گل‌های کوچکش...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شعرهای بی‌معنی حسین مشرف اصفهانی

داستان کوتاه شعرهای بی‌معنی حسین مشرف اصفهانی
میرزا حسین مُشرِف اصفهانی، شاعری ظریف و شوخ طبع بوده که در روزگار صفویه زندگی می‌کرده است. او مباشر معاملات دیوانی بوده و چون طبع شوخی داشته به گفتن اشعار مهمل و بی‌معنی شهرت یافته بود.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه طوطی مدیر

داستان کوتاه طوطی مدیر
مردی به یک مغازه‌ی فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش‌چهره اشاره کرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است. مشتری: چرا این طوطی این‌قدر گران است؟
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه چه کسی موثرتر هست، زن یا مرد

داستان کوتاه چه کسی موثرتر هست، زن یا مرد
توماس هیلر، مدیر اجرایی شرکت بیمه‌ی عمر ماساچوست (میو چوال) و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است. هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد.
دنباله‌ی نوشته