مصاحبه کننده: در هواپیمایی ۵۰۰ عدد آجر داریم، ۱ عدد آنها را از هواپیما به بیرون پرتاب میکنیم. الان چند عدد آجر داریم؟ متقاضی: ۴۹۹ عدد! مصاحبه کننده: سه مرحلهی قرار دادن یک فیل داخل یخچال را شرح دهید.
شخصی به مهمانی دوست خسیسش رفت. به محض اینکه مهمان وارد شد، میزبان پسرش را صدا زد و گفت: پسرم امروز مهمان عزیزی داریم، برو و نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر.
رییس یک کارخانهی بزرگ معاون شیرازی خود را احضار و به او می گوید: روز دوشنبه، حدود ساعت ۷ غروب، ستارهی دنبالهدار هالی دیده خواهد شد. نظر به اینکه چنین پدیدهای هر ۷۸ سال یکبار تکرار میشود...
تاکنون پيش آمده که به فردى هم سن و سال خود نگاه کرده باشيد و پيش خود گفته باشيد: نه، من مطمئنا اينقدر پير و شکسته نشدهام؟ اگر جوابتان مثبت است از داستان زير خوشتان خواهد آمد.
راهنمایی بودم که در انشا نوشتم «چقدر بوی پرتقال روی بخاری حال میدهد» و معلم بعد از بیان جملهی «گه نخور» سه عدد مداد را لای انگشتانم خورد کرد که بفهمم «حال» کلمهی خوبی نیست و هر جایی کاربرد ندارد.
خانم جان میگفت قدیما زمستوناش مثل الان نبود، وقتی برف میومد چند روز پشت هم میبارید و میبارید. گاهی صبح که میشد درِ حیاط از برفی که پشتش بود باز نمیشد. خلاصه یه شب برامون مهمون اومد.
هاتفی خرجردی یا هاتفی جامی شاعر ایرانی اواخر روزگار تیموری و اوایل دورهی صفویه است. او پسر خواهر شاعر ایرانی عبدالرحمن جامی بود. بنا به نوشتهی استاد خلیل الله خلیلی او هنگامی که میخواسته...
مرد ثروتمندی ماشین آخرین مدل خود را مقابل مغازهی قصابی پارک کرد و نیم کیلو گوشت خرید. قبل از اینکه مرد ثروتمند مغازه را ترک کند، مرد دیگری با لباسهای کهنه از یک تویوتای مستهلک مدل قدیمی پیاده شد.
الان ۶ ماهه مدرک دکترا رو گرفتم با معدل ۱۷ از دانشگاه تهران. بههرحال ۶ ماهه دنبال کار میگردم. روزهایی بوده که سه تا مصاحبه کاری داشتم. اتفاقا دیروز برای شغل رانندگی تاکسی باید مصاحبه میشدم.