داستان کوتاه کشاورز نمونه

داستان کوتاه کشاورز نمونه
یکی از کشاورزان منطقه‌ای، همیشه در مسابقه‌ها، جایزه‌ی بهترین غله را به‌‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز موفقیتش را بدانند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه قهرمانی در پارالمپیک

داستان کوتاه قهرمانی در پارالمپیک
چند سال پیش در جریان بازی‌های پارالمپیک (المپیک معلولین) در شهر سیاتل آمریکا ۹ نفر از شرکت‌کنندگان دو ۱۰۰ متر پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند. همه‌ی این ۹ نفر افرادی بودند که ما آن‌ها را عقب‌مانده‌ی ذهنی و جسمی می‌خوانیم.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شایعه پراکنی

داستان کوتاه شایعه پراکنی
زنی در مورد همسایه‌اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه‌ی اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. همسایه‌اش از این شایعه به شدت صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه خوش‌شانسی یا بدشانسی؟

داستان کوتاه خوش‌شانسی یا بدشانسی؟
در روزگاری کهن پیرمرد روستازاده‌ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه‌ی همسایگان برای دلداری به خانه‌اش آمدند و گفتند: عجب بدشانسی آوردی که اسب فرار کرد.
دنباله‌ی نوشته