در قدیم برای قماربازی علاوه بر خانههایی که در آن قمار راه میانداختند، مکانهایی مثل خرابهها و پشت دروازههای شهر و روی پشتبام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفرههایی برای این کار گشوده میشد.
کوزهگری بود که کوزه و کاسهی لعابی میساخت. خیلی هم مشتری داشت. این کوزهگر یک شاگرد زرنگ داشت. چون کوزهگر شاگردش را خیلی دوست داشت، از یاد دادن به او کوتاهی نمیکرد.
نقاشی جوان که تازه دورهی آموزش نقاشی خود را زیر نظر یک نقاش بزرگ تمام کرده بود، تصمیم گرفت خود را ارزیابی کند. برای این کار، سه روز وقت گذاشت و یک منظرهی بسیار زیبا را روی بوم نقاشی خلق کرد.
در سال ۱۲۷۴ هجری قمری و در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار اولین خط تلگراف بین قصر گلستان و باغ لالهزار کشیده شد. پس از آن قراردادهایی با شرکتهای خارجی بسته شد...
هشت سالم بود. یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونهی تولید بیسکوییت. ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم. وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون...
روزی مردی داخل چالهای افتاد و بسیار دردش آمد. شیخی او را دید و گفت: حتما گناهی انجام دادهای. یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت. یک روزنامهنگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد.
هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلهی راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود...
مرد خسیسی تعدادی شیشه برای پنجرههای خانهاش سفارش داده بود. شیشهبر، شیشهها را درون صندوقی گذاشت و به مرد گفت: باربری را صدا کن تا این صندوق را به خانهات ببرد.
کشاورزی تعدادی توله سگ داشت و قصد داشت آنها را بفروشد. اعلامیهای درست کرد و در حال نصب آن بود که احساس کرد کسی لباس او را میکشد. برگشت دید که پسری کوچک است.
در روزگاران قدیم هرگاه مشتری بهظاهر پولداری وارد بعضی از دکانهای زرگری میشد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی میکرد، زرگر فورا بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام میکرد.