مارماهی گرگی (ماهی‌ای از خانواده‌ی گرگ‌ماهیان)

مارماهی گرگی (ماهی‌ای از خانواده‌ی گرگ‌ماهیان)
مارماهی گرگی جانوری دریازی، کف‌زی و تک‌همسر است. این جانوران بدنی دراز، مارماهی‌مانند، فشرده و پوشیده از پولک دارند. همچنین آنان باله‌های پشتی و مخرجی دراز و باله‌های سینه‌ای بزرگ و گِرد دارند.
دنباله‌ی نوشته

گرگ‌ماهی اطلسی (ماهی‌ای از خانواده‌ی گرگ‌ماهیان)

گرگ‌ماهی اطلسی (ماهی‌ای از خانواده‌ی گرگ‌ماهیان)
گرگ‌ماهی اطلسی یا گرگ دریایی یا گربه‌ماهی اطلسی، جانوری دریازی و کف‌زی است. این جانوران بدنی کشیده، مارماهی‌مانند، فشرده و پوشیده از پولک دارند. همچنین آنان باله‌های پشتی و مخرجی دراز دارند.
دنباله‌ی نوشته

جانوران مهره‌دار - ماهیان: گونه‌های خانواده‌ی مخمل‌ماهیان

جانوران مهره‌دار - ماهیان: گونه‌های خانواده‌ی مخمل‌ماهیان
خانواده‌ی مخمل‌ماهیان Aploactinidae، خانواده‌ای از زیرراسته‌ی عقرب‌ماهی‌سانیان، از راسته‌ی عقرب‌ماهی‌سانان و از رده‌ی پرتوبالگان هستند. در این نوشته با ۱۳ گونه‌ی این خانواده آشنا می‌شویم.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه تلفن‌های شبانه

داستان کوتاه تلفن‌های شبانه
از لحظه‌ای که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی‌پایانی را ادامه می‌دادند. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان‌جا بماند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه عمو سبزی‌فروش

داستان کوتاه عمو سبزی‌فروش
داستانی که در زیر نقل می‌شود، مربوط به دانشجویان ایرانی است که دوران سلطنت احمدشاه قاجار برای تحصیل به آلمان رفته بودند و آقای دکتر جلال گنجی فرزند مرحوم سالار معتمد گنجی نیشابوری نقل کرده‌اند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه طلبه‌ی جوان و دختر فراری

داستان کوتاه طلبه‌ی جوان و دختر فراری
شب هنگام محمد باقر - طلبه‌ی جوان - در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه‌ی بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه صد رحمت به کفن دزد اولی

داستان کوتاه صد رحمت به کفن دزد اولی
مردی بود که از راه دزدیدن کفن مردگان و فروختن آن‌ها امرار معاش می‌کرد و هرکس که می‌مرد او شبش می‌رفت قبرش را می‌شکافت و کفنش را می‌دزدید. این مرد روزی حس کرد که تمام عمرش گذشته و پایش لب گور است.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه چرا وقتی عصبانی هستیم داد می‌زنیم

داستان کوتاه چرا وقتی عصبانی هستیم داد می‌زنیم
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدای‌شان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟
دنباله‌ی نوشته