داستان کوتاه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

داستان کوتاه عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
مردی پارسا به بازار شهر رفت و گاوی خرید و به‌سوی خانه‌اش بازگشت. گاو، درشت و چالاک بود. برای همین در میان راه، دزدی هوس کرد که آن را تصاحب کند. لذا سایه به سایه‌ی مرد پارسا به‌راه افتاد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه یار از من چغندر پخته می‌خواهد

داستان کوتاه یار از من چغندر پخته می‌خواهد
در سال ۱۲۵۰ قمری که فتحعلی‌شاه درگذشت، فرزندان زیادی که در سن خردسالی و کودکی بودند از وی باقی ماندند و چون بیشتر آنان بزرگتری نداشتند که آن‌ها را تربیت کند، بدین جهت خیلی از آنان خوب تربیت نشدند...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شده حکایت روباه و مرغ‌های قاضی

داستان کوتاه شده حکایت روباه و مرغ‌های قاضی
در جنگلی سرسبز، گرگ و روباهی چندین سال با یکدیگر رفیق بودند. بیشتر اوقات این دو دوست با هم برای شکار به حیوانات حمله می‌کردند و با هم آن حیوان را می‌خوردند، ولی معمولا هر کدام خودش به دنبال غذا می‌رفت.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه غوره نشده مویز شده

داستان کوتاه غوره نشده مویز شده
پدر محمد تقی بهار نیز مانند خود او لقب ملک الشعرایی داشته است. وقتی بهار جوان بعد از مرگ پدر مطرح شد و مدعی عنوان ملک الشعرایی، برخی در قوت طبع شعر او تردید کردند و او را به امتحانی بسیار دشوار مکلف نمودند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه سر خر

داستان کوتاه سر خر
سر خر که به آن راس‌الحمار می‌گویند، مترسکی ترسناک است. در گذشته وقتی خری می‌مرد، صاحب آن سر آن را بر چوبی می‌کوبید و کنار جالیز می‌گذاشت. این‌گونه هم رهگذران و هم پرندگان فکر می‌کردند کسی درون جالیز است.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه پنبه‌دزد دست به ریشش می‌کشد

داستان کوتاه پنبه‌دزد دست به ریشش می‌کشد
یکی بود، یکی نبود. تاجری بود که کارش خرید و فروش پنبه بود. پنبه‌های کشاورزان را می‌خرید و انبار می‌کرد. بعد، آن‌ها را بسته‌بندی می‌کرد و به شهرهای دیگر می‌برد و می‌فروخت.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه بین همه‌ی پیامبرها جرجیس را انتخاب کرده

داستان کوتاه بین همه‌ی پیامبرها جرجیس را انتخاب کرده
گویند روباهی خروسی را از دیهی بربود و شتابان به سوی لانه‌ی خود می‌رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت: صد اشرفی می‌دهم که مرا خلاص کنی. روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه از آسمان افتاده

داستان کوتاه از آسمان افتاده
محمدابراهیم خان معمارباشی ملقب به وزیرنظام که مردی بسیار هوشیار و زیرک بود از طرف کامران میرزا نایب‌السلطنه (وزیر جنگ ناصرالدین شاه) مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت.
دنباله‌ی نوشته