داستان کوتاه دوستانت را نزدیک خودت نگهدار و دشمنانت را نزدیکتر ۲۶ مرداد ۰۳ داستان کوتاه داستانهای کوتاه اجتماعی ، داستانهای کوتاه مدیریتی ، وینستون چرچیل چرچیل سیاستمدار بزرگ در کتاب خاطرات خود مینویسد: زمانی که پسر بچهای یازده ساله بودم، روزی سه نفر از بچههای قلدر مدرسه جلو من را گرفتند و کتک مفصلی به من زدند و پول من را هم به زور از من گرفتند.دنبالهی نوشته