۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۲۴

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۲۴
داستانک‌های فرق عشق و هوس، کیفیت روزه، وینستون چرچیل و راننده‌ی تاکسی، ابوسعید ابوالخیر و آسیابان، میرزا رضا کرمانی و ناصرالدین شاه، شغال و پیرزن، فتیله‌ی‌ خشم و...
دنباله‌ی نوشته

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۱۵

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۱۵
داستانک‌های مرد فقیر و کره‌های گرد، دیدن سفیدی‌ها و خوبی‌ها، من و روان پزشک، سخنرانی ابوسعید ابوالخیر، غرور عابد، مراتب ایمان، کوکاکولا و اعراب، انعام بیل گیتس و...
دنباله‌ی نوشته

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۵

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۵
داستانک‌های مدیریت خشم، دکتر حسابی و جهان سوم، حاضرجوابی کودک، چپق اول تا سوم، الاغ و چاه، موهای سفید مادر، توکل، فروتنی، بهلول و خلیفه و اکثریت نادان و اقلیت خائن
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه چراغی را که ایزد برفروزد

داستان کوتاه چراغی را که ایزد برفروزد
ایامی که شیخ ابوسعید ابوالخیر (عارف و شاعر نامدار ایرانی سده‌ی چهارم و پنجم هجری قمری) در نیشابور بود، شهر نیشابور محتسبی داشت مقتدر و سختگیر و در عین حال منکر شیخ ابوسعید.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه ابوسعید ابوالخیر در حمام

داستان کوتاه ابوسعید ابوالخیر در حمام
ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود. پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام فصلی تمام گفت. ابوسعید گفت: می‌دانی چرا این جایگاه خوش است؟ پیر گفت: چون شیخی مثل تو در این حمام است.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه حج

داستان کوتاه شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه حج
گویند شیخ ابوسعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران می‌كرد.
دنباله‌ی نوشته