داستان کوتاه ابوسعید ابوالخیر در حمام

داستان کوتاه ابوسعید ابوالخیر در حمام
ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود. پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام فصلی تمام گفت. ابوسعید گفت: می‌دانی چرا این جایگاه خوش است؟ پیر گفت: چون شیخی مثل تو در این حمام است.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه حج

داستان کوتاه شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه حج
گویند شیخ ابوسعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران می‌كرد.
دنباله‌ی نوشته