قلعهی ویلاندری یا شاتو دو ویلاندری، یکی از پُربازدیدترین قلعههای کشور فرانسه است. زمین این قلعه ۶ هکتار گستردگی دارد و باغهای آن در ۴ ایوان ساخته شدهاند.
قلعهی والنسی یا شاتو دو والنسی، از سال ۱۴۵۱ تا ۱۷۴۷ از آنِ خاندان دیتامپ و سپس شاهزاده تالیران بوده است. این قلعه در پارکی به گستردگی ۴۰ هکتار جای گرفته و در پیرامون آن کشتزار و چند باغ جای دارند.
کاخ چوورنی یا شاتو دو شوورنی، از کاخهای بخش خصوصی کشور فرانسه است. این کاخ در پارکی به گستردگی ۱۰۰ هکتار جای گرفته و در پیرامون آن چند باغ، نارنجستان و چندین ساختمان جای دارند.
قلعهی چنونسو یا شاتو دو شنونسو، بر روی رود «اِشر» جای گرفته و در سه دوره ساخته شده است. قلعهی کنونی میان سالهای ۱۵۱۴ تا ۱۵۲۲ و پُل روی رودخانه از سال ۱۵۵۶ تا ۱۵۵۹ ساخته شدهاند.
قلعهی چومون یا شاتو دو شومون، نخست در سدهی ۱۰ ساخته شد و نزدیک به ۵ سده، از آنِ «خاندان آمبواز» بود. ولی از آنجا که «پیر دومبواز» در برابر «لوئی یازدهم» پادشاه فرانسه شورش کرده و شکست خورد...
در یک دهکدهی کوچک نزدیک نورنبرگ خانوادهای با ۱۸ فرزند زندگی میکردند. برای امرار معاش این خانوادهی بزرگ، پدر میبایستی ۱۸ ساعت در روز به هر کار سختی که در آن حوالی پیدا میشد تن میداد.
یکى از پادشاهان به بیمارى هولناکى که نام نبردن آن بیمارى بهتر از نام بردنش است، گرفتار گردید. گروه حکیمان و پزشکان یونان به اتفاق راى گفتند: چنین بیمارى، دوا و درمانى ندارد.
دو برادر با هم در مزرعهی خانوادگی کار میکردند که یکی از آنها ازدواج کرده بود و خانوادهی بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. شب که میشد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف میکردند.
در زمانهای دور پیرمردی زندگی میکرد که به بدشانسی معروف و مشهور شده بود. پیرمرد در فقر و تنگدستی زندگی میکرد و فکر میکرد که شانس از او روی گردانده و به همین خاطر است که او چنین مشکلاتی را دارد.
در دامنهی دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایینکوه» نام داشت؛ چشمهای پرآب و خنک از دل کوه میجوشید و از آبادی بالاکوه میگذشت و به آبادی پایینکوه میرسید.