داستان کوتاه پانصد گوسفند رشوه‌ی فرمانفرما به خدا

داستان کوتاه پانصد گوسفند رشوه‌ی فرمانفرما به خدا
سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما (ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می‌رود و در یکی از این مسافرت‌ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه‌ی کرمان می‌کند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه بدا به حال روس

داستان کوتاه بدا به حال روس
در جریان جنگ دوم ایران و روس، هنگامی که قوای روسیه وارد تبریز شدند، فرماندهان قشون روس تصمیم گرفتند به سوی میانه پیشروی و تمام منطقه‌ی آذربایجان را به تصرف خود درآورند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه عدل انوشیروان از نگاه ناصرالدین شاه

داستان کوتاه عدل انوشیروان از نگاه ناصرالدین شاه
ناصرالدین شاه به فراست دریافته بود که اطرافیانش همگی از مردم بی‌شخصیت و نوکرمآب هستند. حکایت زیر که سر پرسی سایکس در کتاب خود آورده، نمونه‌ای از طرز فکر شاه و قضاوت او...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه هارون الرشید و ابونواس

داستان کوتاه هارون الرشید و ابونواس
خلیفه هارون الرشید، صبحگاهی به رسم معمول قصد کرد زیرکی ابونواس را بسنجد. سحرگاهان به نزد وی شد. در بر وی کوبید و ابونواس در را باز کرد. خلیفه گفت: خواستیم این سحرگاه را...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه اصالت ذاتی یا تربیت خانوادگی

داستان کوتاه اصالت ذاتی یا تربیت خانوادگی
در تاریخ آمده است به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهائی رسید. پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع اصالت ذاتی آنان بهتر است یا تربیت خانوادگی‌شان؟
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه اقتصاد مظفری

داستان کوتاه اقتصاد مظفری
در کتاب مظفرنامه چنین حکایت شده که در ایران گوشت از قرار هر کیلو دو ریال (قران) بوده. روزی قصابی‌های تهران خودسرانه گوشت را یک ریال گران کردند. مردم چون چنین دیدند عصبانی شدند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه ناپلئون و مرد پوست‌فروش

داستان کوتاه ناپلئون و مرد پوست‌فروش
به هنگام اشغال روسیه توسط ناپلئون دسته‌ای از سربازان وی، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهرهای کوچک آن سرزمین زمستان‌های بی‌پایان بودند که ناپلئون به‌طور تصادفی، از سربازان خود جدا افتاد.
دنباله‌ی نوشته