اقامتگاه خانوادهی کونگ، جایگاه زندگی فرزندان کنفوسیوس از سال ۱۰۳۸ تاکنون است. بیشتر سازههای امروزی در دورههای امپراتوریهای مینگ (۱۶۴۴ - ۱۳۶۸) و چینگ (۱۹۱۲ - ۱۶۴۴) ساخته شدهاند.
آرامگاه کنفوسیوس یا گورستان کنفوسیوس، جاییست که کنفوسیوس و ۱۰۰۰۰۰ تن از فرزندان و شاگردان او (تا ۷۸ پشت)، در درازای نزدیک به ۲۰۰۰ سال در آن بهخاک سپرده شدهاند.
پرستشگاه کنفوسیوس یا نیایشگاه کنفوسیوس، بزرگترین و شناختهشدهترین پرستشگاه کنفوسیوس در شرق قارهی آسیا بهشمار میرود. این پرستشگاه در درازای تاریخ، به دلایلی همچون آتشسوزی...
ژنرال به همراه ستوان جوان زیردستش سوار قطار شدند. تنها صندلیهای خالی در کوپه، روبروی خانمی جوان و زیبا و مادربزرگش بود. ژنرال و ستوان روبروی آن خانمها نشستند. قطار راه افتاد و وارد تونلی شد.
روزگاری بر روی دُر گرانبهای پادشاهی لکهی سیاهی مشاهده شد. هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند. هر جایی وزیر مراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کند تا مرد فقیری گفت:...
مردان قبیلهی سرخپوست از رییس جدید میپرسند: «آیا زمستان سختی در پیش است؟» رییس جوان قبیله که هیچ تجربهای در این زمینه نداشت، جواب میده: «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید.»
شیرین ملقب به ام رستم، دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند (از خاندان باوندیان) در مازندران و همسر فخرالدولهی دیلمی بود. او پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید.
توماس هیلر، مدیر اجرایی شرکت بیمهی عمر ماساچوست (میو چوال) و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است. هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد.
زن و مردی از راهی میرفتند، ماموران آنها را دیدند و آنها را خواستند و پرسیدند: شما چه نسبتی با هم دارید؟ زن و مرد جواب دادند زن و شوهریم. ماموران مدرک خواستند، زن و مرد گفتند: مدرک همراه نداریم.
زمانی که ادیسون به مدرسه میرفت، معلم نامهای به ادیسون داد که به مادرش بدهد و گفت این نامه را فقط مادرت بخواند. ادیسون نامه را به مادرش داد و گفت این نامه را معلم به من داده. مادر ادیسون نامه را خواند.