داستان کوتاه موش زیرک و مرد صاحب‌خانه

داستان کوتاه موش زیرک و مرد صاحب‌خانه
گویند که در شهر نیشابور موشی به نام «زیرک» در خانه‌ی مردی زندگی می‌کرد. زیرک درباره‌ی زندگی خود چنین می‌گوید: هرگاه مرد صاحب‌خانه خوراکی برای روز دیگر نگه می‌داشت...
دنباله‌ی نوشته

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۳۰

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۳۰
داستانک‌های خواجه محمد مهتاب و جوان، خواجه و غلام، دمپایی شیخ، اولویت فرهنگ بر اقتصاد، می‌خواهی سلطان باشی، پیرزن و چراغ جادو، در برلین قاضی هست و...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه جاسوسی در یوگوسلاوی

داستان کوتاه جاسوسی در یوگوسلاوی
در یوگسلاوی رسم بود که دانشجویان خارجی پس از فراغت از تحصیل به دیدار رهبر آن زمان یوگسلاوی برده می‌شدند و او برای‌شان سخنرانی می‌کرد. مطابق همین رسم ما را هم به دیدار مارشال تیتو بردند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه محتسب در بازار است

داستان کوتاه محتسب در بازار است
روزی هارون الرشید، بهلول را خواست و او را به‌سمت نماینده‌ی تام الاختیار خود به بازار بغداد فرستاد و به او گفت: اگر دیدی کسی به دیگری ظلم و تعدی می‌کند و یا کاسبی در امر...
دنباله‌ی نوشته