داستان کوتاه شبی که برف آمد

داستان کوتاه شبی که برف آمد
خانم جان می‌گفت قدیما زمستوناش مثل الان نبود، وقتی برف میومد چند روز پشت هم می‌بارید و می‌بارید. گاهی صبح که می‌شد درِ حیاط از برفی که پشتش بود باز نمی‌شد. خلاصه یه شب برامون مهمون اومد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شوخ طبعی عبدالرحمن جامی

داستان کوتاه شوخ طبعی عبدالرحمن جامی
هاتفی خرجردی یا هاتفی جامی شاعر ایرانی اواخر روزگار تیموری و اوایل دوره‌ی صفویه است. او پسر خواهر شاعر ایرانی عبدالرحمن جامی بود. بنا به نوشته‌ی استاد خلیل الله خلیلی او هنگامی که می‌خواسته...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه تویوتای قدیمی

داستان کوتاه تویوتای قدیمی
مرد ثروتمندی ماشین آخرین مدل خود را مقابل مغازه‌ی قصابی پارک کرد و نیم کیلو گوشت خرید. قبل از این‌که مرد ثروتمند مغازه را ترک کند، مرد دیگری با لباس‌های کهنه از یک تویوتای مستهلک مدل قدیمی پیاده شد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه راننده تاکسی شدن

داستان کوتاه راننده تاکسی شدن
الان ۶ ماهه مدرک دکترا رو گرفتم با معدل ۱۷ از دانشگاه تهران. به‌هرحال ۶ ماهه دنبال کار می‌گردم. روزهایی بوده که سه تا مصاحبه کاری داشتم. اتفاقا دیروز برای شغل رانندگی تاکسی باید مصاحبه می‌شدم.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه اهریمن درون

داستان کوتاه اهریمن درون
چشم بسته دو کیلو سیب خریدم و گاز دادم تا خانه و انداختم توی سینک ظرف‌شویی و غسل کرونا دادم و ریختم توی سبد. ده تا سیب بودند. همان‌جا فهمیدم که سه تای آن‌ها نیمه‌کپک‌زده‌اند و از زردی رسیده‌اند به قهوه‌ای.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه جت و ایرباس

داستان کوتاه جت و ایرباس
ایرباس ۳۸۰ در حال عبور از اقیانوس اطلس بود. این هواپیما به‌طور مداوم با سرعت ۸۰۰ کیلومتر در ساعت در ۳۰۰۰۰ پا پرواز می‌کرد تا آن‌که ناگهان یک جت یورو فایتر با Tempo Mach 2 ظاهر شد!!
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه سارق متخصص و سارق جوان

داستان کوتاه سارق متخصص و سارق جوان
دو سارق وارد یک ویلا شدند و پس از جستجو، گاوصندوق را پیدا کردند. بنابراین دزد بزرگ آن را با تجربه‌ی خود بدون نیاز به هیچ شکستگی باز کرد. گاوصندوق پُر از پول بود. دزد پول را بیرون آورد.
دنباله‌ی نوشته