۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۴۱

۱۰ داستانک زیبا، خواندنی و آموزنده - شماره‌ی ۴۱
داستانک‌های موقع اذان ظهر بود، كمربند، منتظر اتوبوس، اسکندر مقدونی و سرباز، لالایی آرام‌بخش، میرم خونه‌ی بابام، ناپلئون بناپارت و مادر سرباز، کسری و خوانسالار و...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه ابن سینا و ادویه‌فروش

داستان کوتاه ابن سینا و ادویه‌فروش
زمانی که ابوعلی سینا از همدان از علاء الدوله گریخت و به بغداد رسید، در کنار شط مردکی بود که آن هنگام شلوغ بود و ادویه می‌فروخت و دعوی طبیبی می‌کرد. ابوعلی زمانی آن‌جا توقف کرد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه روضه‌خوانی به نام آقانور

داستان کوتاه روضه‌خوانی به نام آقانور
اولین روضه‌خوانی که روضه‌ی دوره‌ای را در تهران مرسوم کرد آقانور بود. مردم می‌گفتند نور از آقا می‌بارد! به همین جهت به آقانور شهرت داشت. هیچ‌کس نام واقعی او را نمی‌دانست.
دنباله‌ی نوشته